اثر گالاتئا پدیدهای است که به نظرات مردم درباره تواناییها و ارزشهای خودشان اشاره دارد. این یک پدیده خودکار است که به انگیزه فرد، توقع از خود و ارزشهایش بستگی دارد. برای مثال، اگر یک کارمند باور داشته باشد که میتواند در زمینهای خوب عمل کند، این احتمال نیز وجود دارد که کارش را خیلی خوب انجام دهد. اگر از جانب رئیس یا مدیر خود نیز تشویق شود، اعتمادبهنفسش افزایش پیدا میکند و با عملکرد خوبش همه را شگفتزده خواهد کرد. مدیری که میتواند به کارمندانش کمک کند تا به خودشان باور پیدا کنند، از یک ابزار قدرتمند برای بهبود عملکرد تیم استفاده کرده است.
اثر گالاتئا کسب عملکرد بالا است که از انتظارات یک کارکن در مورد عملکرد خودش ناشی میشود.
این اثر برای رشد شخصی و افزایش بهرهوری فرد یک امر حیاتی است و در ارتباط با توقعات یک فرد از خودش است؛ بنابراین طبق این اثر اشخاص برای رسیدن به ارزشها و معیارهایی که مد نظرشان است، تلاش میکنند.
در واقع این اثر، یکی از سوگیری های شناختی است که به عقاید افراد راجع به توانایی ها و ارزشهای خودشان اشاره دارد. اثر گالاتئا به معنای باور، اعتماد به خود و داشتن پتانسیل لازم برای موفقیت است.
برای مثال، فرض کنید شما معلم دبیرستان هستید. برای استفاده از این سوگیری، لازم است بچهها را برای تلاش بیشتر و موفقیت، تشویق کنید. برای استفاده از این سوگیری، باید به دانشآموزان خود انگیزه کافی دهید که استعدادهای خود را شکوفا کنند.
اثر گالاتئا در مدیریت میگوید که اگر یک مدیر انتظارات زیادی از کارکنان خود داشته باشد، آنها در جهت برآوردهکردن این انتظارات تلاش میکنند و سطح خود را بالاتر میآورند. کارمندانی که به خودشان باور دارند و مورد تشویق مدیران قرار میگیرند و توسط آنها حمایت میشوند، میتوانند موفقیتهای بیشتری کسب کنند.
این پدیده، بهصورت خودکار و غیرارادی اتفاق میافتد و به انگیزه فرد، میزان توقعی که از خودش دارد و ارزشهایش وابسته است.
مثلاً تصور کنید معلمی باور دارد بهخوبی میتواند مبحثی را برای دانش آموزان خود تدریس کند. بهخاطر باور و عقیده قلبی که به خود دارد، احتمال زیاد کارش را نیز به نحو احسن انجام خواهد داد. بهعلاوه اگر مدیر مدرسه نیز او را تشویق کند، اعتماد به نفسش افزایش پیدا میکند و با عملکرد خود احتمالاً مجموعه را شگفت زده خواهد کرد.
با وجود تاثیرات مثبتی که این اثر دارد، یکسری معایب نیز برایش تعریف شده است.
مثلاً اگر توقع شما از خودتان خیلی بالا رود و واقع بینانه به تواناییها و عملکرد خود نگاه نکنید، ممکن است نتوانید به هدفهای خود برسید و احساس سرخوردگی و عدم اعتمادبهنفس به سراغ شما بیاید. اگر تنها خود را عامل موفقیت یا شکست پروژههایتان بدانید، ممکن است پس از شکست و نرسیدن به اهدافتان، قابلیتهای خود را زیر سؤال ببرید و نتوانید آن طور که باید، در آینده عمل کنید.
چطور از اثر گالاتئا برای رشد کسبوکار استفاده کنیم؟
- موفقیتهای کوچک را جشن بگیرید؛ هر زمان که کارمندها به هدفی کوچک رسیدند، حتماً آن موفقیت را جشن بگیرید. این مسئله به کارمندان کمک میکند که به پیشرفت خود آگاه باشند. با این عمل، کارمندان بیشتر به تواناییهای خود باور پیدا میکنند و برای پروژه های بعدی با اعتمادبهنفس و انگیزه بالاتری تلاش میکنند.
- اهداف واقع بینانه تعیین کنید؛ بهجای اهداف خیلی بزرگ، اهداف کوچکتر و منظمتر تعیین کنید. هدف بزرگ در ابتدا ممکن است فوق العاده ترسناک و غیرممکن به نظر برسد، اما اگر آن را به چند هدف کوچک تقسیم کنید، دستیابی به آن هدف راحتتر میشود.
- روی نکات مثبت تمرکز کنید؛ همیشه از منفینگری دوری کنید. اگر کارمندی اشتباه کرد، او را به سمت راهحل هدایت کنید. در صورت تمرکز بیش از حد روی نکات منفی، اعتمادبهنفس کارمندان زیر سؤال میرود و عدم باور کارمندان به تواناییهای خود، تأثیر منفی مستقیم روی پروژههای شرکت شما خواهد داشت.
در نهایت همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که شما بهتنهایی بهعنوان صاحب یک کسبوکار، نقشی اساسی در تصمیم گیری مشتریان خود ایفا نمیکنید. بلکه فاکتورهای متعددی وجود دارند که میتواند روی رفتار و تصمیم نهایی آنها تأثیر بگذارد.