کتاب عصر تبلیغات (2001) نگاهی عمیق به دنیای پرفریب تبلیغات، دارد. این خلاصه کتاب شما را با تکنیکهای مختلفی آشنا میکند که تبلیغاتچیها برای تغییر نظر مردم استفاده میکنند و نشان میدهد چگونه این روشها بخشی از زندگی روزمرهی شما شدهاند.
آنتونی پراتکانیس استاد دانشگاه کالیفرنیا در سانتا کروز و همچنین مشاور تبلیغاتی و سیاسی است. او نویسندهی همکار کتاب «سلاحهای کلاهبرداری: منبعی برای مبارزه با تقلب» و عناوین دیگر است.
الیوت آرونسون یکی از صد روانشناس برجستهی قرن بیستم و برندهی جوایز متعدد است؛ از جمله جایزهی ویلیام جیمز برای دستاورد مادامالعمر که انجمن علوم روانشناختی به او اهدا کرده است.
یاد بگیرید تبلیغات و پروپاگاندا را چطور شناسایی و علیه آن مبارزه کنید
بهجز دیکتاتورها و رهبران اقتدارگرا که هر خواستهشان حکم قانون دارد، کسانی که در قدرت هستند معمولاً باید از روشهای دیگری مثل ترغیب و تبلیغات استفاده کنند تا به اهدافشان برسند و مردم را با خود همراه کنند. صاحبان قدرت با دستکاری حسابشدهی نظر ما، تلاش میکنند ما را وادار کنند طوری رفتار کنیم که آنها میخواهند؛ اغلب بدون اینکه خودمان متوجه شویم.
اما ترغیب و تبلیغات فقط محدود به سیاست نیستند؛ درواقع، ما هر روز در معرض تبلیغات شرکتها و سازمانهای دیگر هستیم. بیشتر آنها طوری طراحی شدهاند تا ما را وادار کنند برخلاف نظر خود خرید کنیم یا جذب فرقههای مشکوک شویم.
خبر خوب این است که میتوانیم یاد بگیریم این تبلیغات را همان چیزی که هستند، ببینیم: باد هوا! با آشکار کردن تکنیکها و استراتژیهای تبلیغاتی، میتوانیم جامعهی بهتری بسازیم و انتخابهای بهتری داشته باشیم.
در خلاصه کتاب عصر تبلیغات یاد میگیرید:
• ترغیب و تبلیغات چه تفاوتی با هم دارند؛
• چرا راش لیمبا طرفدارانش را «دیتوهِد» (پیروان همیشهموافق) مینامد؛
• چگونه از فرزندانتان در برابر تبلیغات محافظت کنید.
مردم مدام تلاش میکنند تصمیمهای دیگران را به سمتی یا سویی بکشانند. اما این کار، همیشه به آن بدی نیست که به نظر میرسد. این افراد با استفاده از تکنیکهای ترغیب برای تأثیرگذاری بر تصمیمگیری، به ما فرصت میدهند تا انتخابهایی آگاهانه بر اساس واقعیتها داشته باشیم.
این ترغیبکنندگان قصد دارند اطلاعات کافی دربارهی موضوع در اختیار افراد بگذارند تا بتوانند انتخابی عقلانی داشته باشند. یک تکنیک رایج در ترغیب این است که هم استدلال اصلی و هم استدلال مخالف بیان شود، سپس بلافاصله استدلال مخالف براساس واقعیتها رد شود تا موضع اصلی تقویت شود.
به این ترتیب، ترغیب اغلب نتیجهی بحثهای طولانی است که در آن نظر یک فرد، فعالانه تحتتأثیر استدلال قویتر فرد دیگری تغییر میکند. برای فردی که ترغیب شده، روشن است که نظرش تغییر پیدا کرده و با این تغییر راحت است.
این نوع استدلال بر اساس «مسیر مرکزی پردازش اطلاعات» است؛ مسیری که اطلاعات را از طریق استدلال دقیق منتقل میکند و برای موفقیت در ترغیب، مهم است.
افرادی که از مسیر مرکزی ترغیب میشوند، آمادهاند پیامهایی پر از اطلاعات دریافت کنند. آنها به هر اطلاعاتی علاقهمند نیستند؛ بلکه ترجیح میدهند وقت بگذارند و قوتها و ضعفهای دیدگاههای مختلف را بسنجند.
چنین افرادی بهدلیل همین تمرکز، کاملاً به پیامی توجه میکنند که در حال بحث دربارهی آن هستند و همهی توان ذهنی خود را صرف درک پیام و نظرات خود دربارهی موضوع میکنند. وقتی استدلالها به این شکل ارائه شوند، مردم تصمیمهای آگاهانه میگیرند؛ با ارزیابی اطلاعات از منابع مختلف.
اما همهی استدلالها، صریح و واضح مطرح نمیشوند. در بخشهای بعدی خلاصه کتاب عصر تبلیغات، دربارهی تکنیک پرکاربرد دیگری از ترغیب میگوییم که به این اندازه منصفانه نیست؛ این تکنیک پروپاگاندا یا «تبلیغات» نام دارد و تقریباً همهجا آن را میبینید.