در کتاب وراجی ذهن (2021)، نویسنده به سراغ صدای درون ما میرود؛ صدایی که بیشتر وقتها نقش منتقد درونی را بازی میکند. این کتاب که بر پایه پژوهشهای فراوان نوشته شده است، استراتژیهای زیادی را برای آزاد شدن از افکار منفی تکرارشوندهای آموزش میدهد که کنترل زندگی ما را به دست گرفتهاند.
ایتان کراس که در دانشگاه پنسیلوانیا و کلمبیا درس خوانده است، یک کارشناس برجسته در شناخت رفتار ذهن محسوب میشود. او در حال حاضر مدیر «آزمایشگاه هیجان و خودکنترلی» در دانشگاه میشیگان است. مقالات او در نیویورک تایمز، نیویورکر و وال استریت ژورنال به چاپ رسیده. او در زمینه سیاستگذاری به کاخ سفید نیز مشاوره داده است.
چگونه صدای مزاحم ذهن خود را آرام کنیم.
این روزها همیشه تشویق میشویم که «در لحظهی حال زندگی کنیم»؛ اما انسانها بیشتر از یکسوم عمر خود را صرف گفتوگوی درونی میکنند. ما در این مدت به فکر کردن، خاطرهبازی و خیالبافی مشغولیم.
صدای درونی ما نوعی سازگاری تکاملی است و انسان را به تنها موجود روی زمین تبدیل کرده که توانایی دروننگری دارد. اما این صدا درعینحال که به ما برای حل مشکلات و گرفتن تصمیمهای عاقلانه کمک میکند، در صورت افراط ممکن است زیانبار باشد.
چرا که دروننگری خیلی راحت به وراجی ذهنی تبدیل میشود که چیزی جز تکرار افکار منفی نیست. خوشبختانه مغز ما همهی ابزارهای لازم برای کنترل این وراجی را در اختیار دارد. نکات کلیدی خلاصهکتاب وراجی ذهن به شما یاد میدهد که چگونه بدترین منتقد درونی خود را به بهترین دوست خود تبدیل کنید.
همهی ما با خود حرف میزنیم و این یک واقعیت است. نکتهی عجیب خود این کار نیست؛ بلکه سرعت بالای آن است. بر اساس پژوهشی در سال 1990، سرعت گفتار درونی انسان بهحدود چهارهزار واژه در دقیقه میرسد!! برای بیان همین تعداد کلمه با صدای بلند به زمانی نزدیک به یک ساعت نیاز داریم!
مدتهاست که صدای درونی برای انسانها مزاحمت ایجاد میکند. برای مثال، عارفان اولیهی مسیحی و بوداییان در چین از دست این صدا که پیوسته مدیتیشن آنها را مختل میکرد، به ستوه آمده بودند. همچنین جالب است که افراد دارای لکنت زبان میگویند صدای درونشان بدون لکنت است و افراد ناشنوا نیز با زبان اشاره با خود صحبت میکنند.
مشخص است که صدای درونی ما بخشی ذاتی از ذهن ماست. اما علت آن چیست؟ طبق قواعد انتخاب طبیعی، دروننگری باید با یک برتری تکاملی همراه باشد.
ما انسانها برخلاف سایر گونهها، برای تجربیاتمان معنا میسازیم. این امر به لطف صدای درونی ما ممکن میشود که قدرت دروننگری را به ما میدهد. دروننگری به ما امکان میدهد از اشتباهات گذشته درس بگیریم و برای آینده آماده شویم.
این صدا از کودکی در ما شکل میگیرد و همزمان با یادگیری صحبت کردن، در خودکنترلی به ما کمک میکند. لِو ویگوتسکی، روانشناس روس، با دیدن کودکانی که با خودشان بلند حرف میزدند، نتیجه گرفت که آنها با تکرار دستورهای والدین، مدیریت هیجانهای خود را تمرین میکنند. بعدها وقتی بزرگتر میشوند، با کلمات خودشان خودکنترلی را اجرا میکنند.
در بزرگسالی، صدای درون کمک میکند اهدافی را که برایشان تلاش میکنیم، به خود یادآوری کنیم. چه برای یک ترفیع شغلی تلاش کنیم و چه برای جلب علاقهی کسی، افکار کلامی به ما یادآوری میکنند که هدفمان چیست. ما حتی میتوانیم موقعیتها را در ذهنمان مرور کنیم؛ مثلاً به این فکر کنیم که چه پیامهایی میتوانیم برای آن شخص بفرستیم و هر کدام چه تأثیری خواهد داشت.
در آخر، صدای درونی ما تأثیر بسیار زیادی بر هویت ما میگذارد؛ زیرا ما با دروننگری و فکر کردن، داستانهای معناداری از زندگی خود میسازیم. داشتن یک هویت منسجم هم به ما کمک میکند بالغ شویم، ارزشهایمان را بشناسیم و از دل روزهای سخت عبور کنیم.
2 پاسخ
عالی، ممنونم
این کتاب میتونه ذهنیت ما رو تغییر بده و ما رو برای روبه رو شدن با بعضی چالش ها آماده می کند