کتاب شفافاندیشی (2023) روشها و ابزارهایی برای بالا بردن کیفیت فکر کردن میگوید. نویسنده با استفاده از دیدگاههای متخصصان حوزههای روانشناسی، فلسفه، علوم اعصاب و کسبوکار، چارچوبی کاربردی برای تصمیمگیری مؤثر پیشنهاد میکند. او ابتدا نشان میدهد در چه لحظاتی دقیق فکر کردن اهمیت بیشتری دارد و چه عواملی باعث میشوند نتوانیم به مسئلهی واقعی فکر کنیم. سپس راهکارهایی میگوید تا بتوانیم گزینههای ممکن را بهتر تحلیل کنیم، انتخاب درستی داشته باشیم و با اراده عمل کنیم.
شین پریش، نویسندهی کتاب شفافاندیشی، وبسایت Farnam Street را راهاندازی کرده است؛ جایی که به بهبود سبک تفکر میپردازد. او پادکست «پروژهی دانش» را با بیشتر از 35 میلیون بار دانلود ساخته است و خبرنامهی «خوراک مغز» او بیشتر از پانصدهزار دنبالکننده دارد. مجلهی بیزنس اینسایدر او را یکی از تأثیرگذارترین افراد در والاستریت عنوان کرده است. دیدگاههای او در رسانههایی مثل نیویورک تایمز، والاستریت ژورنال و فایننشال تایمز منتشر شدهاند.
یاد بگیرید چگونه از تلههای ذهنی رایج عبور کنید تا تصمیمهای بهتری بگیرید.
تفکر شفاف پایهی تصمیمگیری خوب است؛ اما ذهن انسان اغلب گرفتار خطاهایی میشود که این توانایی را مختل میکنند. با بالا بردن آگاهی به خودتان، میتوانید این لحظات را شناسایی کنید و قبل از افتادن در چرخهی افکار ناکارآمد، مسیر فکریتان را با منطق و آگاهی تغییر دهید. پریش معتقد است در چهار موقعیت، توانایی استدلال ما بیشترین آسیب را میبیند: وقتی احساسات جای واقعیت را میگیرند، وقتی غرور مانع پیدا کردن راهحل میشود، وقتی فشار اجتماعی روی انتخابهای ما تأثیر میگذارد و وقتی به وضعیت موجود تن میدهیم. راهحل، یک مکث کوتاه در لحظهی تصمیمگیری است؛ فرصتی برای فکر کردن قبل از واکنش.
با تقویت ویژگیهایی مثل مسئولیتپذیری، شناخت تواناییها و ضعفها، کنترل خود و اعتمادبهنفس، میتوانید ذهنتان را برای تصمیمگیری منطقی و مستقل آمادهتر کنید. به این ترتیب، کمتر تحتتأثیر عادتهای فکری مخرب قرار میگیرید. میتوان برای جلوگیری از اشتباههای همیشگی ذهن، از راهبردهای خاص استفاده کرد تا تأثیرشان کمتر شود. در خلاصه کتاب شفافاندیشی با چارچوبی برای تصمیمگیری درست آشنا میشوید؛ از تعریف دقیق مسئله، تا پیدا کردن راهحلهای خلاقانه، ارزیابی گزینهها و یادگیری از نتایج. وقتی تفکر منطقی بر پایهی ارزشهای روشن و هدف مشخص هدایت شود، قطبنمایی خواهید داشت که شما را به سوی زندگیای هدایت میکند که خودتان آن را تعریف کردهاید.
تا حالا پیش آمده است با اشتیاق برای اجرایی کف بزنید که واقعاً آن را ضعیف میدانستید؛ فقط چون بقیه هیجانزده بودند؟ این تمایل به دنبال کردن هنجارهای اجتماعی، حتی وقتی با آنها موافق نیستید، نمونهای از یکی از چهار دام رایج ذهنی است که مانع استدلال شفاف میشود. برای آنکه منطقی فکر کنید، باید در موقعیتهای حساس، آگاهانه مکث کنید تا فرصتی برای فکر کردن داشته باشید.
چهار الگوی ذهنی پیشفرض و مشکلزا داریم: الگوی احساسی، خودمحور، اجتماعی و سکون. در ادامهی خلاصه کتاب شفافاندیشی، هرکدام را جداگانه بررسی میکنیم.
الگوی احساسی زمانی است که احساسات شما منطق و واقعیت را نادیده میگیرند. مثلاً ممکن است خریدی هیجانی کنید؛ چون خوشحالتان میکند؛ حتی اگر توان مالی نداشته باشید. الگوی خودمحور وقتی شکل میگیرد که حفظ جایگاه یا اثبات درستی ایدههایتان را مهمتر از رسیدن به راهحل درست بدانید. این رفتار را در رهبرانی دیدهاید که از سر غرور اشتباهشان را نمیپذیرند. الگوی اجتماعی یعنی همرنگ جماعت شدن یا اطاعت از مقامهای بالاتر؛ حتی وقتی ته دل مخالفید. دلیل آنکه بعضیها برای اجرای بیکیفیت دست میزنند، همین تمایل به همسویی با جمع است. و در نهایت، الگوی سکون یعنی ادامهی وضع موجود فقط به این دلیل که همیشه همینطور بوده است. مثلاً افراد به روند کاری ناکارآمدی ادامه میدهند؛ فقط چون به آن عادت کردهاند.
این چهار الگو رفتارهایی غریزی و واکنشیاند که در ذات انسان هستند. اما وقتی در موقعیتهای حساس به آنها تکیه کنید، ممکن است تصمیمهایتان را از مسیر درست منحرف کنند.
با مکث و فکر کردن، به خودتان فرصتی میدهید تا بررسی کنید آیا شیوهی فکری شما با این الگوهای نادرست هماهنگ شده است یا نه. فقط وقتی از این مکث استفاده میکنید، آگاهانه مسیرتان را تغییر میدهید. این مکث فضایی فراهم میکند تا فرضیهها را ارزیابی کنید، واقعیتها را سبکسنگین کنید، گزینهها را بررسی کنید و با استدلال تصمیم بگیرید. با تمرین، تصمیمهایی میگیرید که بعدها از آنها رضایت دارید. هرچند مکث کردن نیاز به تمرین دارد؛ اما کمکتان میکند قبل از آنکه با غریزههای نادرست تصمیم بگیرید، جلویشان را بگیرید. کیفیت تفکر، کیفیت زندگی شما را تعیین میکند.
در طول زمان، میتوانید تواناییتان را در استدلال منطقی و هدایت آگاهانهی خودتان تقویت کنید. در این روند، تصمیمهایی میگیرید که نه بر پایهی احساس، غرور، همرنگی یا سکون کورکورانه، بلکه بر پایهی عقل و خرد گرفته شدهاند. در بخش بعدی کتاب شفافاندیشی، خواهیم دید چطور میتوانید به این سطح از شفافیت برسید.