قوانین محتوا (۲۰۱۲) راهنمایی برای انتشار محتوا است که به شما در اجرای استراتژیهای موثر و پایدار کمک میکند. فرقی نمیکند که یک تازهکار در شبکههای اجتماعی باشید یا یک فرد حرفهای آشنا به وب، این کتاب نکات کلیدی را در اختیار شما قرار میدهد. این راهنما ضمن معرفی ابزارهای تولید محتوای وبمحور و مبتنی بر شبکههای اجتماعی، نکات مفیدی را در مورد تولید محتوا ارائه میدهد.
آن هندلی، مدیر ارشد محتوا در شرکت MarketingProfs است که برای ۴۴۲,۰۰۰ مشترک، منابع و آموزشهای بازاریابی ارائه میدهد. او نویسنده کتاب پرفروش «همه مینویسند: راهنمای شما برای ایجاد محتوای فوقالعاده» هم هست.
چارلز چپمن مشاور بازاریابی است که علاوه بر راهاندازی وبسایت DigitalDads.com، شرکت بازاریابی The Advance Guard را نیز تاسیس کرده. او پیشتر، معاون بازاریابی در شرکت طراحی-بازاریابی Crayon بوده است.
چه چیزی در مورد محتوا تا این حد شگفتانگیز است؟
بازاریابی در طول تاریخ همواره با نوعی از محتوا همراه بوده است، اما به نظر میرسد در دو سال گذشته مفهوم آن، معنای جدیدی به خود گرفته. پس این محتوای جدید و مرموز چیست و چرا تا این حد مورد توجه قرار گرفته است؟
با انقلاب شبکههای اجتماعی، وبلاگها، پادکستها و… محتوا به یکی از مهمترین راههای ارتباط کسبوکارها با مشتریان تبدیل شده است. مواردی مانند تعداد دنبالکنندگان، میزان اشتراک گذاری محتوا و همچنین تعداد بازنشرها، به همان اندازه آمار فروش، آگاهی از برند و سود نهایی نیز اهمیت پیدا کردهاند.
حالا چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ کتاب «قوانین محتوا» یک راهنمای عملی در مورد چگونگی کار با محتوای آنلاین ارائه میدهد؛ و همان طور که خواهید دید، نکات زیادی برای یادگیری وجود دارد.
آیا فیسبوک، توییتر یا اینستاگرام بخشی از زندگی روزمره شما هستند؟ خب، شما تنها نیستید.
از زمان گسترش رسانههای اجتماعی در دهه گذشته، مصرفکنندگان بیشتر و بیشتر به آن علاقه مند شدهاند، حتی از اینترنت برای تحقیق درباره محصولات و راهنمایی در تصمیمگیریهای خرید استفاده میکنند. اما مصرفکنندگان تنها به شبکههای اجتماعی مراجعه نمیکنند؛ آنها همچنین اطلاعات محصولات را از وبسایت شرکتها، بلاگها و نظراتی که توسط دیگر مشتریان منتشر شدهاند هم دریافت میکنند. پس چگونه کسب و کار شما میتواند توجه آنلاین مورد نیاز خود را جلب کند؟
همه چیز با محتوا شروع میشود.
بهطور خلاصه، انتشار محتوا به معنای ایجاد و آپلود هر نوع محتوا، چه یک پست بلاگ، یک ویدیو، یک کتاب الکترونیکی یا یک وبینار است. اما برای موفقیت، محتوای شما باید برای مشتریان هدف هم جذاب باشد. دوران تماسهای بازاریابی مزاحم و تبلیغات پستی تمام شده است؛ به جای رفتن به سوی مشتریان، استراتژی جدید این است که آنها را با محتوایی که دوست دارند به سمت خود بکشید.
چگونه؟
محتوای جذاب و درگیرکننده از داستانهای واقعی درباره افراد واقعی در موقعیتهای عادی زندگی استفاده میکند. به عنوان مثال شرکت Procter and Gamble، که صاحب برند پوشک «پمپرز» (Pampers) است، مجموعهای از ویدیوها را با عنوان «به دنیای والدین خوش آمدید» در وبسایت خود منتشر کرد. این ویدیوها والدین جدید واقعی را نشان میداد که زندگی روزمره خود را توصیف میکردند؛ آموزش دستشویی رفتن، تعویض پوشک، آمادهسازی برای زمان خواب.
به عبارت بهتری این شرکت به جای اینکه فقط پوشکهای خود را بفروشد، بر روی به اشتراک گذاشتن تجربیاتی تمرکز کرد که والدین جدید، واقعا درگیر آن بودند.
چگونه به مشتریان نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید؟
به یاد داشته باشید که محتوا امتداد برند شماست. این محتوا تصویری که مشتریان از شرکت شما دارند را ایجاد میکند؛ اعتبار میسازد و به مشتریان شما کمک میکند به شما اعتماد کنند. زیرا محتوا قابلیت ایجاد مکالمات یک به یک بین شرکت شما و مشتریانتان را دارد، حتی اگر پایگاه مشتریان شما بسیار بزرگ باشد. از آنجا که کل پایگاه شما محتوای شما را میبیند، شما در حال ایجاد اعتماد یک به یک با همه آنها به صورت همزمان هستید. به عنوان مثال، مدیر ارشد بازاریابی شرکت «کوداک» (Kodak) یک بار با استفاده از توییتر برای ارائه اطلاعات محصول به یک مشتری بالقوه، با او ارتباط برقرار کرد.
پیش از اینکه به سراغ انتشار پستهای متعدد در شبکههای اجتماعی بروید، باید به صدای منحصر به فرد برند خود و چگونگی کمک کسب و کارتان به بهبود زندگی مشتریان فکر کنید؛ زیرا با ایجاد یک هویت منحصر به فرد برای شرکت، کسب و کار شما میتواند با مشتریان به گونهای صحبت کند که گویی یک فرد واقعی و واحد است.
چگونه؟
در ابتدا، با لحنی دوستانه و محاورهای بنویسید و از زبانی ساده استفاده کنید که مشتریان به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. آنچه نباید انجام دهید، استفاده از اصطلاحات عمومی و کلیشهای شرکتها است؛ چرا که واژههایی مانند «همافزایی»، «انقلابی» و «پیشگام» مشتریان را دور خواهند کرد. به عنوان مثال، چارلی کینگ، گلفباز حرفهای و مربی، در سال ۲۰۰۸ وبلاگی به نام «قوانین جدید گلف» راهاندازی کرد. او در وبلاگ خود، نکات و توضیحات رایگان را از طریق ویدیوها و نوشتهها به اشتراک میگذاشت. لحن او دوستانه و صمیمی بود و این پیام را منتقل میکرد که گلف لزوما نباید یک ورزش ترسناک یا دستنیافتنی باشد.
اما این بدان معنا نیست که نباید از ارائه پستهای جذاب و دارای شخصیت، هراس داشته باشید. چرا که طنز و سرگرمی برای همه جذاب است. بهعنوان مثال، شرکت «سیسکو سیستمز» (Cisco Systems)، تولیدکننده تجهیزات شبکه، در ویدیوهای تبلیغاتی خود از خرگوش عید پاک و بابانوئل استفاده کرد که با آهنگهایی از مزایای روترهای این شرکت تعریف میکردند.
پس از آنکه هویت شرکتی خود را تثبیت کردید، زمان شناسایی مخاطبان خاصتان فرا میرسد تا بتوانید محتوایی تولید کنید که با آنها ارتباط برقرار کند. میتوانید با پرسیدن سوالاتی در مورد گروههای مخاطب بالقوه، کار خود را آغاز کنید: آیا آنها مشتریان فعلی یا مشتریان احتمالی هستند؟ نقش ما در تجربه آنها از محصول چیست؟ سن آنها چقدر است؟ شغل آنها چیست؟ با پرسیدن این سوالات، خیلی زود تصویری از مخاطبان خود ترسیم خواهید کرد.
حالا وقت آن است که تصمیم بگیرید آنها چه میخواهند:
ابزارهای جمعآوری داده میتوانند برای انجام این کار مفید باشند. برای مثال، سرویسهایی مانند QuantCast.com میتوانند دادههای ترافیک و جمعیتشناسی ناشناس را برای میلیونها وبسایت در اختیار شما قرار دهند. همچنین میتوانید از سرویسهایی مانند Google AdWords و Wordtracker برای شناسایی کلمات کلیدی رایجی که افراد در جستجوهای خود مرتبط با کسبوکار شما استفاده میکنند، بهره ببرید.
حالا که هویت برند خود را پیدا کردهاید، مشتریانتان را شناختهاید و میدانید که چگونه میتوانید زندگی آنها را بهبود ببخشید، وقت آن است که انتشار محتوا را آغاز کنید.
بهترین کار این است که با انتشار و به اشتراک گذاری محتوای ساده و در عین حال دریافت بازخورد از مخاطبان، کار خود را به تدریج شروع کنید. راهاندازی یک وبلاگ با استفاده از پلتفرمهایی مانند وردپرس بسیار ساده است. به همین راحتی میتوانید حساب کاربری در فیسبوک و توییتر یا اینستاگرام ایجاد کنید. پس از ایجاد این صفحات در شبکههای اجتماعی، میتوانید از آنها برای انجام کارهای زیادی استفاده کنید.
برای مثال، میتوانید از دنبالکنندگان خود نظرشان را در مورد موضوعی مرتبط با کسبوکار خود بپرسید و از پاسخهای آنها برای ایجاد یک پست وبلاگ استفاده کنید. یا میتوانید یک ویدیو از ارائه گزارش شرکت تهیه کرده، آن را منتشر و از طریق وبلاگ و حسابهای رسانه اجتماعی خود آن را تبلیغ کنید. گلفباز حرفهای چارلی کینگ، باز هم نمونهی خوبی است: او کار خود را با فعالیت کمدامنه آغاز کرد، اما به مرور زمان با ارائه روشهای مختلف برای برقراری ارتباط، فعالیت خود را گسترش داد. در نهایت، او صفحهای در فیسبوک، حسابی در توییتر، گروهی در لینکدین و یک خبرنامه داشت.
او همچنین محتوای بیشتری تولید کرد که به طور خاص برای گروههای خاصی از مخاطبان تولید شده بود. در نتیجه، کسب و کار او توانست رکود اقتصادی سال ۲۰۰۹ را با موفقیت پشت سر بگذارد.
اما تولید مداوم محتوا میتواند سخت باشد، بنابراین برای ارتباط با افراد بیشتر باید محتوای دیگران را نیز به اشتراک بگذارید. این تکنیک به نام محتواگزینی شناخته میشود و یکی از راههای گسترش محتوای خودتان است. مثلا میتوانید از سرویسهایی مانند Eqentia، Lingospot و Loud3r استفاده کنید تا با جستجوی کلمات کلیدی، محتوای هوشمند و به روز را از سراسر وب جمعآوری کنید.
استراتژی دیگر محتوا این است که از مشتریان بخواهید داستانهای واقعی خود را درباره چگونگی تاثیر محصول شما بر زندگیشان بگویند. این به نام محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) شناخته میشود و مشتریان را تشویق به مشارکت میکند. برای مثال، شرکت فورد از مشتریان خود میخواهد داستانهایشان را در وبسایت Ford Social منتشر کنند. در نتیجه، یک مشتری مقالهای نوشت که توضیح میداد چقدر از نسخه ویژه موستانگ فورد که برای جمعآوری پول و آگاهیبخشی درباره سرطان پستان است، تحت تأثیر قرار گرفته است.
حالا که محتوای جذابی تولید کردهاید که مخاطب را درگیر میکند، زمان آن است که دیگران را به اشتراک گذاری آن تشویق کنید. چرا که به اشتراک گذاری محتوا نه تنها کسب و کار شما را تبلیغ میکند، بلکه باعث میشود مخاطب همچنان درگیر و علاقه مند باقی بماند. پس چگونه میتوانید اشتراک گذاری را افزایش دهید؟
اولین قدم، نمایش برجسته دکمههای به اشتراک گذاری شبکههای اجتماعی در وبسایتها و وبلاگها است. با انجام این کار، به هر کسی که از مطلب شما لذت برده، این امکان را میدهید که آن را در حساب کاربری خود به اشتراک بگذارد. وبسایتهایی مانند ShareThis.com به شما کمک میکنند تا اشتراک گذاری محتوا را ساده کنید. این وبسایت به شما امکان میدهد تا یک دکمه اشتراک گذاری واحد قرار دهید که به چندین شبکه اجتماعی متصل باشد. اما پیش از به اشتراک گذاری محتوا، مطمئن شوید که قوانینی برای نحوه استفادهی دیگران از آن تعیین کردهاید. در نظر بگیرید که آیا تمایل دارید دیگران محتوای شما را تغییر دهند؟ در مورد استفادهی تجاری از آن چطور؟
هنگامی که برای به اشتراک گذاری آماده شدید، ایدههایی برای فرمتهای قابل اشتراک گذاری که به راحتی در سایر وبسایتها جاسازی میشوند، پیدا کنید. برای مثال، میتوانید امکان دانلود مقالات یا ارائهها را به مخاطبان خود به صورت فایلهای PDF و پاورپوینت بدهید.
با این حال، برخی پلتفرمها برای به اشتراکگذاری محتوا مناسبتر از سایرین هستند. به عنوان مثال، توییتر به کاربران امکان به اشتراک گذاری لحظهای را میدهد و دیگران را تشویق میکند تا به طور مرتب پستهای شما را بررسی کرده و بلافاصله آنها را به اشتراک بگذارند. هرکدام از توییتهای توییتر حداکثر 140 کاراکتر طول دارند و میتوانید از این فضا به راحتی برای به روزرسانی دنبالکنندگان خود استفاده کنید.
یک توییت خوب چه ویژگیهایی دارد؟
یک توییت خوب اساسا یک تیتر است که توجه را جلب میکند؛ هم مختصر و هوشمندانه است و هم شوخطبعانه. یک استراتژی عالی برای توییت کردن استفاده از کلمات اغراقآمیز، تشبیهات عجیب و غریب و جملات قدرتمند است. پس از راهاندازی حساب کاربری در توییتر، کاربران میتوانند با مشترک شدن در «فید» (feed) شما، آخرین توییتهایتان را دریافت کنند و با بازنشر توییتها، پیامهای شما را در میان مخاطبان گستردهتری منتشر کنند. هنگامی که نوشتن توییت را به خوبی یاد گرفتید، میتوانید با افزودن ویدیو، عکس و لینک به سایر محتواهای خود، آنها را غنیتر کنید.
همانطور که میدانید، تقویمهای شخصی برای به یاد آوردن جلسات، تولدها و سایر رویدادهای مهم ضروری هستند و در عین حال از رزرو بیش از حد جلوگیری میکنند. تقویم محتوا نیز برای انتشار محتوا به همان اندازه حیاتی است. زیرا اگر میخواهید موفق شوید، باید تمام رسانههایی را که منتشر میکنید، پیگیری کنید.
برای هماهنگی و مدیریت پلتفرمهای رسانهای مختلف خود، به یک برنامه زمانبندی سیستماتیک به نام «تقویم محتوا» نیاز دارید. سعی کنید یک «مدیر ارشد محتوا» (Chief Content Officer) یا به اختصار «CCO» برای مدیریت تقویم محتوا و پیگیری برنامه و استراتژی محتوای خود اختصاص دهید. CCO شما باید برنامههای روزانه، هفتگی، ماهانه و فصلی برای محتوا را تنظیم کند که جزئیات آنچه را که میخواهید منتشر و بررسی کنید، مشخص نماید.
به عنوان مثال، برنامه روزانه شما ممکن است به این صورت باشد: به روزرسانی توییتر و فیسبوک با اخبار فوری و پاسخ به نظرات در وبلاگ.
برنامه هفتگی شما میتواند به این صورت باشد: نوشتن یک پست کوتاه در وبلاگ یا مقاله آموزشی و به روزرسانی وبسایت.
برنامه ماهانه شما ممکن است به این صورت باشد: نوشتن یک مقاله جامع در مورد داستان موفقیت یک مشتری، ساخت و ارسال یک خبرنامه، تهیه یک پادکست و انتشار در یک نشریه دیگر.
در بلندمدت، برنامه سه ماهه شما ممکن است چیزی شبیه این باشد: انتشار یک گزارش تحقیقی با مجموعهای از مطالعات موردی و تولید یک سری ویدئویی.
اکنون که تقویمی برای محتوای خود دارید، چگونه باید به آن پایبند بمانید و همه آنچه را که میخواهید تولید کنید؟
یک راه برای آسانتر کردن تولید محتوا، بستهبندی مجدد محتوای موجود در فرمتها، اندازهها و کانالهای دیگر است. برای مثال، میتوانید یک مقاله در وبلاگ خود را به عنوان یک ویدیوی کوتاه یا مصاحبه پادکستی بازآفرینی کنید.
یا میتوانید داستان موفقیت یک مشتری را در وبسایت خود به اشتراک بگذارید و همچنین در مورد آن در فیسبوک پست بگذارید. بسته بندی مجدد باعث میشود به هر قطعه محتوا اجازه دهد تا به طور جداگانه در نتایج جستجو ظاهر شود و در نتیجه دید شما را افزایش دهد. به عنوان مثال، شرکت مدیریت زنجیره تأمین Kinaxis یک سیستم سازمانیافته انتشار محتوا شامل توییتر، وبلاگها و ویدئوها را به کار گرفت.
نتیجه؟
سرنخهای فروش مبتنی بر وب آنها در عرض یک سال سه برابر شد!
انتشار محتوا یک کار مداوم است. بنابراین، ارزیابی دقیق عملکرد شما و استفاده از ابزارهای تحت وب برای بهبود نقاط ضعف، اهمیت زیادی دارند. اما چگونه باید اهداف و معیارها را مشخص کنیم؟
با تعیین اهداف قابل اندازهگیری و پیگیری در تقویم محتوا شروع کنید. به عنوان مثال، ممکن است هدف شما تولید یک ویدیو باشد که در یک ماه ۱۰۰۰ بازدید داشته باشد. یا میتوانید تلاش کنید تا ۱۰ وبلاگنویس نظر مثبتی در مورد شرکت شما منتشر کنند. همانطور که اهداف را تعیین میکنید و برای رسیدن به آنها تلاش میکنید، موفقیتهای خود را ردیابی کنید، اما شکستهای خود را نیز فراموش نکنید؛ زیرا زمانی که موفق نمیشوید، باید دلیل آن را پیدا کنید.
اما برای افزایش کلی حضور آنلاین شما نکاتی وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیرید؛ از بین این نکات، توجه به کلیدواژههای پرطرفدار و انتشار محتواهای جدید و غیرتکراری اهمیت زیادی دارند. این کار باعث میشود تا شما با استفاده از موتورهای جستجویی مانند گوگل که معمولا مردم برای جستجوی آنلاین از آنها استفاده میکنند، راحتتر پیدا شوید. اما برای اینکه واقعا دیده شوید، به محتوایی نیاز دارید که جایگاه بالایی در نتایج جستجو کسب کند، که به آن رتبه بندی نیز گفته میشود.
رتبهبندی چگونه کار میکند؟ از طریق بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، فرآیندی که باعث میشود سایت شما بسته به منحصر به فرد بودن محتوای شما و تعداد لینکهای ورودی (تعداد دفعاتی که دیگران به سایت شما لینک دادهاند) در نتایج جستجو بالاتر ظاهر شود.
محتوای کاربردی و غیرتکراری اهمیت بیشتری دارد زیرا به اشتراک گذاری بیشتر آن کمک میکند و در نتیجه باعث افزایش دید برای کاربران موتور جستجویی میشود که به شما و محصولتان علاقه مند هستند.
اما کلمات کلیدی نیز میتوانند رتبه بندی موتور جستجوی شما را افزایش دهند. پس انتخاب کلمات کلیدی مناسب ضروری است.
یک استراتژی قوی استفاده از کلمات کلیدی دمدراز است؛ عباراتی که از کلمات کلیدی منفرد تشکیل شدهاند. کلمات کلیدی دمدراز موثر هستند زیرا برای محصول شما خاصتر و در نتیجه معنادارتر هستند. یک استراتژی برای کلمات کلیدی دمدراز، نوشتن سوال برای مشکلات است. برای مثال، «چگونه یک استخر شنا نصب کنم؟» بسیار موثرتر از صرفا «استخرهای شنا» است.
اصول کلیدی که تاکنون آموختهاید برای ایجاد محتوا برای همه مشاغل، بدون توجه به اندازه و صنعت، کاربرد دارد.
اما اگر شرکت شما در تجارت بین کسب و کارها (B2B) تخصص دارد، نکات خاصی وجود دارد که باید به خاطر بسپارید.
چرا؟
زیرا مشتریان تجاری معمولا تحت نظر کمیتههایی عمل میکنند که تحقیقات گستردهای در مورد محصولات انجام میدهند. در نتیجه، زمان لازم برای بستن قرارداد، که به عنوان چرخه خرید نیز شناخته میشود، میتواند ماهها طول بکشد. بنابراین، ایجاد رابطهای برای حفظ تعامل مشتریان در طول این دوره طولانی تصمیمگیری، اهمیت بالایی دارد.
اما مشاغل، درست مانند افراد، نیازهای خاصی دارند و همچنان ضروری است که محتوایی ایجاد کنید که آنها را درگیر کند، در عین حال سوالاتشان را پیشبینی کرده و اطلاعات مفیدی ارائه دهید. تنها تفاوت این است که این فرآیند در مقیاس بزرگتر و بلندمدتتر اتفاق میافتد.
بنابراین استراتژی خوب چیست؟
یکی از راهها این است که یک جدول ایجاد کنید که تمام سوالات و نگرانیهای ممکن که خریداران فردی درون یک گروه، ممکن است داشته باشند را ترسیم کند. برای انجام این کار، مشورت با تحقیقات خدمات دادههای بازاریابی مانند TechTarget مفید است. این کار میتواند به شما در مورد چگونگی تصمیم گیری شرکتهای بزرگ برای خرید بینشی خوب ارائه دهد. شناسایی نیازهای مشتریان برای درگیر نگه داشتن آنها از ابتدا تا انتها مهم است.
اما این تنها تفاوت استراتژی محتوای B2B نیست؛ شما باید اهداف خاصی را برای هدایت مشتریان در فرآیند خرید تعیین کند. برای دستیابی به این هدف، تمام محتوایی که تولید میکنید باید به صورت جداگانه به یک هدف کوتاهمدت و استراتژی بلندمدت کسب و کار شرکت شما مرتبط باشد. برای مثال، یک هدف کوتاه مدت شما ممکن است تشویق ۱۰۰ بازدیدکننده وبسایت به ثبت نام برای وبینار باشد، در حالی که یک هدف بزرگتر میتواند استفاده از وبینارها برای افزایش فروش از طریق ترافیک وبسایت باشد.
به خاطر داشته باشید، اصل بازآفرینی محتوای موجود از طریق بسته بندی مجدد همچنان میتواند اعمال شود. تنها تفاوت این است که به یاد داشته باشید که محتوای بسته بندی شده شما چگونه بر نگرانیهای خاص مشتریان تجاری شما تاثیر میگذارد. به عنوان مثال، میتوانید داستانهای موفقیت مشتریان و وبینارها را در قالب یک بسته برای مشتریان تجاری آیندهنگر قرار دهید تا درباره شرکت شما اطلاعات کسب کنند.
تولید محتوای جذاب نیازمند بیرون کشیدن جنبه انسانی کسب و کار شماست. این یعنی شناسایی صدای منحصر به فرد خود و صحبت با مخاطبتان در مورد مسائلی که برای آنها اهمیت دارد. با ارائه اطلاعات مفید و ایدههای خلاقانه، مشتریان یاد میگیرند به محتوای شما و در نتیجه به خود شما اعتماد کنند.
پیام کلیدی کتاب
به جای عملی کردن به توصیه «همیشه در حال بستن قرارداد باشید»، سعی کنید همیشه «در حال گوش دادن باشید».
تولید محتوای جذاب و مهم برای مشتریان، به اندازه صحبت کردن، به گوش دادن نیز وابسته است. بنابراین با استفاده از ابزارهای متنوع در دنیای وب، از جدیدترین مباحث و موضوعات داغ باخبر شوید. به یاد داشته باشید، اگر خودتان از آنها مطلع نباشید، نمیتوانید محتوای مرتبطی تولید کنید.