کتاب بازیها (1964) دنیای شگفتانگیز و عجیب بازیهای روانی را بررسی میکند؛ بازیهایی که در آنها افراد ناخودآگاه با یکدیگر رفتارهای مخرب دارند. اریک برن ارتباطهای پنهان پشت این بازیها را موشکافی میکند و راه رهایی از آنها و رسیدن به صمیمیت واقعی را نشان میدهد.
دکتر اریک برن (1910-1970) روانپزشکی کانادایی بود که در میانهی قرن بیستم، نظریهی تأثیرگذار «تحلیل رفتار متقابل» را توسعه داد. او بیشتر از سی کتاب نوشت که از جملهی آنها میتوان به «پس از سلام چه میگویید؟» و «تحلیل رفتار متقابل در رواندرمانی» اشاره کرد.
با بازیهای آدمها آشنا شوید.
آیا شما اهل بازی کردن هستید؟ ممکن است خودتان خبر نداشته باشید؛ اما پاسخ این پرسش قطعاً مثبت است.
اما بعد از مطالعهی نکتههای خلاصهکتاب بازیها، خود و دیگران را کمی بهتر میشناسید. نویسنده با استفاده از دانش ارزشمندش در زمینهی روانشناسی روابط انسانی، دیدگاههایی را مطرح میکند که به شما در تشخیص بازیهای رایج کمک میکند؛ بازیهایی که همیشه و همه جا میان انواع آدمها در جریان است.
شاید شما هم در میان آشفتگی ظاهری رفتارهای انسانی، متوجه وجود الگوهای تکرارشونده شده باشید.
نویسنده این نکته را بهخوبی فهمیده بود.
او با مطالعهی رفتار هزاران بیمار نتیجه گرفت که افراد هنگام تعامل، بر اساس یکی از این سه حالت نفسانی رفتار میکنند: والد، کودک یا بالغ. این حالتها از مجموعهای از احساسات، افکار و رفتارها تشکیل شدهاند که در طول زندگی در ما به وجود میآیند. اینکه در هر لحظه کدام حالت در شما فعال است، هم به تجربیات گذشته و هم به شرایط فعلی شما بستگی دارد.
مثلاً هر کودک در کودکی از بزرگترهای خود تقلید میکند و اینطور حالت والد شکل میگیرد. فرض کنید وقتی کودک بودید و اشتباهی میکردید، مادرتان با فریاد کشیدن عصبانیت خود را نشان میداد. حالا ممکن است شما در بزرگسالی ناخودآگاه همین رفتار را تکرار کنید و وقتی فرزندتان اشتباه میکند، صدایتان را بلند کنید. البته حالت والد همیشه جنبهی منفی ندارد و شاید صرفاً تقلیدی ناآگاهانه از رفتار والدین باشد.
دیگری، حالت نفسانی بالغ است که منشأ و سرچشمهی تفکر منطقی ماست. این حالت زمانی در ما رشد میکند که در کودکی یاد میگیریم دربارهی تجربههایمان فکر کنیم. حالت بالغ به ما این توانایی را میدهد که براساس واقعیتهای زمان حال تصمیم بگیریم. این حالت مسئول پردازش اطلاعات و حل مشکلات با تفکری منطقی و محکم است. برای مثال، زمانی که از فردی در سینما میخواهید آهستهتر پاپکورن بخورد یا وقتی یک موتور معیوب را عیبیابی میکنید، حالت بالغ شما بروز میکند.
و در آخر، حالت کودک قرار دارد که همان شیوهی زندگی خودجوش ما در بدو تولد است. این حالت، خاستگاه احساسات، خلاقیت و توانایی ما برای صمیمیت است. اما با گذشت زمان، این کودک ممکن است زیر سایهی حالتهای والد و بالغ پنهان شود. البته این امکان هست که کودک را از این تأثیرها آزاد کنیم و به خودانگیختگی طبیعیاش برگردانیم.
مثلاً در رابطهی جنسی، ما معمولاً از حالت کودک پیروی میکنیم؛ چون این فعالیتی نیست که والدین آموزش داده باشند یا آگاهانه یاد گرفته شود.