کتاب «چگونه مانند والت دیزنی شویم» (۲۰۰۴)، زندگی یکی از پربارترین و موفقترین هنرمندان قرن گذشته را با دقت بررسی میکند. این کتاب، به جزئیات مسیر حرفهای شگفتانگیز والت دیزنی پرداخته و بهطور ویژه به ویژگیهایی میپردازد که او را به چنین جایگاهی رساندند؛ ویژگیهایی که همهی ما میتوانیم در جهت الگو گرفتن از آنها استفاده کنیم.
پت ویلیامز، مدیر بسکتبال و معاون فعلی اورلاندو مجیک است. او همچنین به عنوان یک سخنران انگیزشی برای شرکتهایی مانند کوکاکولا، سیسکو و هانیول فعالیت میکند. ویلیامز، نویسندهای پرکار با بیش از صد عنوان کتاب است و ستایش همیشگیاش از والت دیزنی او را به نوشتن این کتاب سوق داد.
والت دیزنی چگونه قلمرو جادویی خود را به وجود آورد؟
دیزنی به نمادی برای برندسازی بیپایان تبدیل شده است. وقتی این نام را میشنویم، به پارکهای عظیم، پرنسسهای کارتونی آوازخوان و البته، میکی موس فکر میکنیم. اما حتی شرکتی مانند دیزنی نیز در جایی آغاز فروتنانهای داشته است. این کتاب، داستان مرد پشت این نام، والت دیزنی و چالشهای بیشماری را که در مسیر تحقق رویاهایش از سر گذراند، روایت میکند.
در انیمیشن سیندرلا، دختر جوان و زیبایی را میبینیم که از سوی نامادری و خواهران ناتنی خود مورد ظلم قرار گرفته و مجبور است برای رفع نیازهای آنها به سختی کار کند. این داستان شاید در ظاهر تخیلی باشد، اما چه بسا والت دیزنی با الهام از کودکی پرفراز و نشیب خود، این داستان را برای ساخت انیمیشن برگزیده باشد.
ماجرا از این قرار است که والت دیزنی نیز، همچون سیندرلا، مفهوم سختکوشی را در سنین پایین تجربه کرد. در سال 1909، پدرش الیاس به بیماری مبتلا شد و ناچار به فروش مزرعهی خانوادگیشان شدند. الیاس خانواده را به کانزاس سیتی برد و در آنجا شغل مدیریت یکی از مراکز توزیع روزنامهی محلی به نام «کانزاس سیتی استار» را بر عهده گرفت. اما این شغل جدید زندگی آنها را چندان سادهتر نکرد. والت و برادرش «روی» مجبور بودند بدون دریافت مزد برای پدرشان کار کنند.
آنها هر روز صبح، فارغ از باران یا آفتاب، رأس ساعت 3:30 از خواب بیدار میشدند تا پیش از رفتن به مدرسه، روزنامهها را به دست مشتریان برسانند. و پس از مدرسه نیز کار دیگری در انتظارشان بود: آمادهسازی روزنامهها برای توزیع در روز بعد. میتوان حدس زد که این تجارب دوران کودکی چه تأثیر عمیقی بر والت در تمام طول زندگی او گذاشت. در واقع، در سالهای بعد، او مکرراً کابوسهایی میدید که در آن در میان کولاک برف به سختی قدم برمیداشت و به دلیل عدم تحویل بهموقع روزنامهها، تنبیه میشد. بدین ترتیب، دوران کودکی والت بر آثار او تأثیر گذاشت، اما او در همان دوران مدرسه نیز به دنیای تخیل و سرگرمی علاقهی زیادی داشت. هرچند والت دانشآموز چندان درسخوانی نبود و اغلب در کلاس خیالپردازی میکرد، نقاشی میکشید یا با خواب مبارزه میکرد، اما در عوض، به عنوان سرگرمکنندهی کلاس شناخته میشد.
برای مثال، در کلاس پنجم، او در روز تولد آبراهام لینکلن، با پوشیدن لباس او که شامل یک روسری، یک کلاه بلند و ریشی که از یک فروشگاه لباس تهیه کرده بود، در کلاس حاضر شد. هنگامی که معلمش دلیل این کار را از او پرسید، والت پاسخ داد که امروز تولد رئیس جمهور است و او میخواهد یکی از معروفترین سخنرانیهای لینکلن، یعنی «خطابهی گتیزبرگ»، را برای همکلاسیهایش اجرا کند. این سخنرانی با استقبال زیادی روبرو شد و به والت اجازه داده شد تا آن را برای تمام دانشآموزان مدرسه نیز اجرا کند.
یک پاسخ
حسرت ها و سختی های کودکی نقطه عطفی شدن جهت تلاش بیشتر نه مانع ذهنی …