کتاب چگونه از زندگی و شغل لذت ببریم (2017) راهنمایی برای بهرهمندی بیشتر از زندگی روزانهی شماست. این کتاب به شما کمک میکند انرژی بیشتری در کارتان داشته باشید و روابط شخصیتان را بهبود دهید. این اثر نشان میدهد که طبیعت انسان چطور روی نحوهی رفتارش اثر میگذارد، تا شما بتوانید مهارتهای ارتباطی خودتان را قویتر کنید و خودتان را بهتر بشناسید.
دیل کارنگی نویسنده، مربی فعال در شرکتها و همچنین کسی بود که دورههای توسعهی فردی برگزار میکرد. او در خانوادهای فقیر در مزرعهای در میسوری به دنیا آمد؛ اما یکی از پرفروشترین نویسندگان حوزهی خودیاری در طول تاریخ به حساب میآید. او را بیشتر با آثار کلاسیک و محبوبش مثل «آیین دوستیابی» و «آیین زندگی» میشناسند. این کتابها با گذشت دهها سال از اولین چاپشان، همچنان محبوبیت زیادی دارند.
با درک عمیقتر طبیعت انسان، یاد بگیرید چطور بهتر زندگی کنید.
همهی ما دوست داریم بهترین استفاده را از عمر ارزشمندمان ببریم. برای خیلیها، این هدف یعنی کاری که از آن لذت ببرند یا روابطی که برایشان مهم باشد. اما با وجود جهانی بودن این آرزو، خیلی از ما در رسیدن به آن مشکل داریم. بعضیها شاید کارشان را دوست داشته باشند؛ اما فشار کارهای روزانه آنها را خسته و مضطرب میکند. بعضی دیگر ممکن است شریک عاطفی خوبی داشته باشند؛ اما در حل مشکل تفاوت دیدگاهها مشکل داشته باشند.
حتی در شرایط نامطلوب هم، همیشه فرصتی هست که میزان خوشبختیمان را بیشتر کنیم. بهترین راه برای رسیدن به این هدف، شناختن طبیعت انسان است. کتاب چگونه از زندگی و شغل لذت ببریم، همین هدف را دنبال میکند. وقتی بفهمیم خودمان و دیگران چطور هستیم، با برنامهریزی بهتری در کار و روابطمان، هر روز شادی و معنا را تجربه کنیم.
لحظهای به احساس خود در پایان یک روز کاری خیلی سخت فکر کنید. آیا عضلاتتان درد گرفتهاند؟ آیا سردرد کلافهتان کرده است؟ آیا کاملاً بیانرژی شدهاید؟ حالا فکر کنید که در تمام طول روز مشغول چه کاری بودهاید. شغل شما فیزیکی و پرتحرک است یا بیشتر پشت میز مینشینید؟ اگر کارتان فعالیت بدنی شدیدی ندارد، ممکن است خستگی شغلی را به حساب خستگی فکری بگذارید. بالاخره، مغزتان برای حداقل چهل ساعت در هفته مشغول فکر کردن بوده است.
پس شاید تعجب کنید اگر بدانید مغز شما بعد از دوازده ساعت کار، به همان اندازهی زمانی کار میکند که اول صبح با اولین فنجان قهوه پشت میز مینشینید. پس چرا همیشه احساس خستگی میکنید؟ روانپزشک تأثیرگذار، دکتر ای. ای. بریل، عوامل عاطفی را دلیل اصلی خستگی برای کارکنان پشتمیزنشین میدانست. اضطراب و احساس قدردانی نشدن باعث ایجاد تنش عصبی در شما میشود و همین تنش شما را فرسوده میکند. فکر کنید وقتی در محل کار استرس دارید، از نظر جسمی چه اتفاقی برایتان میافتد. ممکن است اخم کنید، به چشمانتان فشار بیاورید و شانههایتان را جمع کنید.
اما این کارها عملکرد شما را بهتر نمیکنند. برعکس، انرژی باارزش شما را هدر میدهند و به همین دلیل در پایان روز احساس خستگی زیادی میکنید. خوشبختانه، یک راهحل هست: آرامش. تنش داشتن یک عادت است، یک عادت بد. اما شما میتوانید بهجای آن، آرامش را به یک عادت تبدیل کنید؛ حتی عادتی که در محل کار تمرین میکنید. آرامش فعال با چشمها شروع میشود.
چشمان ما به مقدار زیادی انرژی عصبی بدن نیاز دارند. به همین دلیل حتی اگر دیدتان خیلی خیلی قوی باشد، ممکن است در چشمها احساس خستگی کنید. عادت کنید چند بار در روز چشمان خود را ببندید و یک دقیقهی کامل در سکوت به تمام عضلاتی که چشمان شما را کنترل میکنند، بگویید رها شوند. بهآرامی، عضلات شما شروع به اطاعت میکنند و تنش از بین میرود. هنگامی که چشمان شما آرام شدند، میتوانید تمرکز خود را به بخش دیگری از بدن، مانند فک یا شانههایتان، منتقل کنید. بدن خود را مانند یک جوراب شل و ول تصور کنید. نویسندهی کتاب چگونه از زندگی و شغل لذت ببریم، حتی یک جوراب کهنهی عنابیرنگ روی میز خود نگه میداشت تا به خودش یادآوری کند که آرام باشد.
خسته بودن نشان نمیدهد که خوب کار کردهاید. این یعنی شما درست کار نکردهاید. در پایان هر روز، میزان خستگی خود را ارزیابی کنید و تشخیص دهید آیا این کار بوده که شما را فرسوده کرده است یا نحوهی انجام کارتان. در بخش بعدی، نگاه دقیقتری به منشأ این همه خستگی و چگونگی مقابله با آن میاندازیم.