کتاب مذاکره به روش نوابغ (2007) شما را به ابزار لازم برای تسلط بر هنر مذاکره در هر سناریویی مجهز میکند. در این کتاب کشف خواهید کرد که چگونه انگیزههای طرف مقابل را رمزگشایی کنید، افسانههای رایج مذاکره را از اعتبار ساقط کنید و مانند یک حرفهای موانع را پشت سر بگذارید.
دیپاک مالِهوترا استاد دانشکده کسبوکار هاروارد و نویسندهی کتابهای مهمی همچون «مذاکره غیرممکن» است. او که در سال ۲۰۲۰ به عنوان «استاد سال دانشکده کسبوکار» انتخاب شد، به مدیران عامل شرکتهای جهانی و دولتها در زمینه حل و فصل مناقشات مشاوره میدهد.
مکس بازرمن، پژوهشگر برجسته و استاد مدیریت بازرگانی در دانشکده کسبوکار هاروارد است. او با نگارش آثار تاثیرگذاری همچون «بهتر، نه کامل» و «قدرت آزمایشها»، در سال 2019 جایزهی یک عمر دستاورد از آکادمی مدیریت را دریافت کرد.
چگونگی تبدیل شدن به یک مذاکرهکننده مطمئنتر و مؤثرتر
آیا تا به حال خود را در یک مذاکره حساس یافتهاید، در حالی که کف دستانتان عرق کرده و سعی میکنید بهترین توافق ممکن را به دست آورید؟ یا شاید ممکن است احساس کرده باشید که طرف مقابل از شما برتر است و در آن وضعیت نمیدانستید چگونه در برابر تغییرات ناگهانی او واکنش نشان دهید.
چند بار این سوال برایتان پیش آمده که آیا فرمول سری وجود دارد که بتواند شما را در موقعیت برتر قرار دهد؟ در چنین شرایطی، توانایی مدیریت مطمئن مذاکرات پیچیده میتواند برگ برنده شما باشد و برخوردهای تنشزا را به سناریوهای برد-برد تبدیل کند.
در ادامه، شما وارد سفری در هزارتوی پیچیده راهبردهای مذاکره، تعصبات روان شناختی و معضلات اخلاقی خواهید شد که میتوانند یک معامله را به موفقیت یا شکست برسانند. با این دانش، نه تنها در موقعیت بهتری برای به دست آوردن توافقهای برجسته قرار میگیرید، بلکه در طول مسیر روابط پایدار نیز ایجاد خواهید کرد.
با مطالعه این چکیده کتاب، از مقابله با تعصبات شناختی گرفته تا خنثی کردن تهدیدها، شما به یک مذاکرهکننده توانمندتر و مطمئنتر تبدیل خواهید شد که آماده مواجهه با هر چالشی است.
تصور کنید وارد جلسهای میشوید، حس میکنید وزنه سنگینی از معاملهای که قرار است انجام شود بر روی دوشتان گذاشته شده است. اتاق مملو از انتظار است و طرف مقابل به نظر میرسد که اعتماد به نفس بالایی دارد. چه میشد اگر راهی برای مجهز کردن خود به یک سلاح مخفی برای تضمین بهترین نتیجه برای خودتان وجود داشت؟ خب، به نظر میرسد چنین سلاحی وجود دارد و نام آن آمادگی کامل است.
در هر مذاکرهی موفق، سلاح مخفی یک مذاکرهکننده “آمادگی کامل” است.
بنیانگذار یک استارتآپ را تصور کنید که برای راهاندازی محصول بعدی شرکتش به حقوق انحصاری نرمافزار از یک غول فناوری نیاز دارد. او در مواجهه با حق امتیاز نجومی به راحتی میتوانست تسلیم شود یا کنار بکشد و پروژه را به خطر بیندازد. اما این کار را نکرد. در عوض، به درک انگیزهها، اهداف تجاری و محدودیتهای غول فناوری پرداخت. او سلاح مخفی مذاکره یعنی آمادگی کامل را داشت، بر همین اساس پیشنهادی را ارائه داد که غیرقابل مقاومت بود. چراکه به نفع هر دو طرف بود. نتیجه چه شد؟ او حقوق نرمافزار را با هزینه بسیار معقولتری به دست آورد و پروژهاش نه تنها قابل اجرا بلکه سودآور هم شد. کلید دستیابی به سناریوی برد-برد چه بود؟ آمادگی دقیق و فهم عمیق هر دو طرف.
حالا به این موضوع فکر کنید: قبل از اینکه وارد هر مذاکرهای شوید، آیا به بهترین جایگزین برای توافقِ مذاکره شده فکر کردهاید؟ این دانش، مانند دانستن مسیر فرار شما برای زمانی است که مذاکره به خوبی پیش نمیرود. مثلا فرض کنید که در حال تلاش برای فروش یک ملک هستید. اگر مذاکره فعلی به هم بخورد، آیا میتوانید با طرف دیگری معامله را نهایی کنید؟ شناسایی این موضوع به شما برتری میدهد و تضمین میکند که گیر نمیافتید.
در کنار این مسئله، تعیین ارزش حداقلی به عنوان یک تور نجات عمل میکند. ارزش حداقلی را به عنوان کمترین نقطهای که معامله را قبول میکنید در نظر بگیرید. مثلا در یک مذاکره ملکی، اگر قیمت فروش به زیر حداقل قیمت شما کاهش یابد، زمان بازنگری است.
اما آمادگی تنها به فهم موقعیت خودتان محدود نمیشود. ورود به ذهنیت طرف مقابل نیز به همان اندازه حیاتی است. به همین خاطر باید بهترین جایگزین برای توافقِ مذاکرهشده از دیدگاه آنها را هم در نظر بگیرید و بسنجید. با در نظر گرفتن این موضوع، میتوانید متوجه شوید که چقدر اهرم فشار دارید. تخمین ارزش حداقلی طرف مقابل، دیدگاهی درباره نقطه شکست آنها به شما ارائه میدهد.
با در نظر گرفتن این دو مولفه، میتوانید ناحیه توافق ممکن را شناسایی کنید. اینجا جایی است که جادوی مذاکره اتفاق میافتد؛ محدودهای که در آن هر دو طرف جایگاه مطلوب خود را پیدا میکنند. در این قلمرو، هم شما و هم همکار مذاکرهکنندهتان میتوانید به توافقی برسید که مورد توافق باشد.
چگونه میتوان این مفاهیم را در استراتژیهای مذاکره گنجاند؟ با مسلح کردن خود به انبوهی از اطلاعات. همانطور که قبل از سفر به مکانی تحقیق میکنید، قبل از مذاکره در مورد جزئیات اولویتها و محدودیتهای طرف مذاکره خود کنکاش کنید. به هر حال، دانش قدرت است و به یاد داشته باشید در مسیر مذاکره، فقط به آنچه به دست میآورید فکر نکنید، بلکه به روابطی که میسازید و حفظ میکنید نیز اهمیت دهید. هر مذاکرهای یک رقص است، یک کشمکش، و بهترین نتایج زمانی به دست میآید که هر دو طرف احساس درک شدن و ارزشمندی کنند.
در حقیقت، قدم گذاشتن به عرصهی مذاکره بدون آمادگی مناسب، مانند حرکت کردن در دریای متلاطم بدون داشتن قطبنما است. خود را با دانش و استراتژیهایی مجهز کنید تا نه تنها بر امواج سوار شوید، بلکه مسیری به سمت موفقیت را نیز ترسیم کنید. بنابراین، دفعهی بعد که میخواهید مذاکره کنید، قدرت آمادگی را به خاطر بسپارید؛ توجه به این امر میتواند کلید دستیابی به بهترین معاملات برایتان باشد.
مذاکره موفق فقط به فشار آوردن برای رسیدن به خواستهها محدود نمیشود؛ بلکه یک هنر پیچیده است که نیاز به آمادگی، درک و تفکر استراتژیک دارد. اولین گام، آمادگی دقیق است که شامل درک بهترین جایگزین برای توافقِ مذاکرهشده، تعیین ارزش حداقلی و ناحیهی توافق ممکن میشود. تحقیق در مورد اولویتها و محدودیتهای طرف مقابل نیز حیاتی است.
سوگیریهای شناختی میتوانند قضاوت شما را تحتالشعاع قرار دهند، بنابراین خودآگاهی اهمیت زیادی دارد. در شرایط چالشبرانگیز که با فریب یا تهدید همراه است، استراتژیهایی مانند تبدیل شدن به یک دروغیاب و به کارگیری صبر استراتژیک میتوانند راهگشا باشند. احساسات میتوانند در مذاکرات بالا بگیرند؛ مدیریت هوشمندانه آنها (حتی تا حد دانستن زمان ترک مذاکره) بسیار مهم است. مدیریت کندی در بحران موشکی کوبا بهعنوان مثالی عالی از درک حدود خود و پیامدهای بزرگتر در معرض خطر، میتواند مورد توجه قرار گیرد. با تسلط بر این عناصر مختلف، شما میتوانید به یک نابغه واقعی در زمینه مذاکره تبدیل شوید.