کتاب اضطراب وضعیت (2005) به بررسی ترس از شکست و ناکامی در جوامع مدرن غربی میپردازد و به این اشاره میکند که هرچند تلاش برای دستیابی به موفقیت و جایگاه اجتماعی بالاتر میتواند انگیزهای قوی باشد، اما این امر میتواند به بروز اضطراب و افسردگی نیز منجر شود. نویسنده کتاب با بررسی ریشههای این اضطراب، راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه میدهد.
آلن دوباتن، فیلسوف، نویسنده و موسس مدرسه زندگی (School of Life) است. این مدرسه با هدف ارتقای هوش هیجانی و کمک به افراد برای داشتن زندگی بهتر، آموزشهایی را ارائه میدهد. از جمله آثار پرفروش او میتوان به کتابهای «معماری خوشبختی» و « پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند» اشاره کرد.
در تمامی جوامع بشری، از گذشته تاکنون، نوعی سلسله مراتب اجتماعی وجود داشته است. اگرچه میتوان وجود سلسله مراتب را امری طبیعی دانست، اما این سوال مطرح میشود که آیا شدت اضطراب ناشی از نگرانی درباره جایگاه اجتماعی در جوامع امروزی، همواره چنین بوده است یا خیر.
این خلاصه کتاب نشان میدهند که نگرانی ما از عدم موفقیت، پدیدهای نسبتا جدید است که توسط عواملی همچون انزوای اجتماعی و تاکید بر شایستگی تقویت شده است و با وجود پیشرفتهای مادی، سطح رضایت و خوشحالی ما افزایش نیافته است. در این خلاصهها، دلایل این امر بررسی شده و راهکارهایی برای کاهش اضطراب ناشی از نگرانی درباره جایگاه اجتماعی پیشنهاد میشود.
چه عاملی باعث میشود افراد به جمعآوری بیوقفه ثروت مشغول شوند؟ در نگاه اول، پاسخ این پرسش ممکن است طمع باشد. اما این توضیح کامل نیست. اگر طمع تنها علت این انگیزه باشد، چرا افرادی که ثروت هنگفتی دارند همچنان به دنبال افزایش داراییهای خود هستند؟
اگر تنها انگیزه افراد برای کسب ثروت، برآورده کردن نیازهای مادی بود، با افزایش ثروت، انگیزه آنها برای کسب هرچه بیشتر ثروت، کاهش مییافت. اما واقعیت نشان میدهد که اینطور نیست، بنابراین باید دلایل دیگری برای این میل به ثروتاندوزی وجود داشته باشد.
نحوه برخورد ما با افراد دارای موقعیتهای اجتماعی مختلف، نشاندهنده تفاوتهای قابل توجهی است. حتی ادبیات و زبان ما نیز این تفاوت را منعکس میکند. افراد با نفوذ اجتماعی اغلب به عنوان «شخص مهم» شناخته میشوند، در حالی که دیگران «کسی نیستند». اگرچه هیچکس نمیتواند به معنای واقعی کلمه «هیچکس» باشد، اما هویت افراد با موقعیت اجتماعی پایین اغلب نادیده گرفته میشود.
به عبارت دیگر، افراد به دنبال کسب جایگاه اجتماعی هستند تا مورد احترام قرار گیرند و احساس کنند وجودشان برای دیگران مهم است. این نوع توجه و تایید، فراتر از روابط عاطفی و عاشقانه است.
اهمیت عشق و آسیبهای ناشی از نبود آن، ریشه در نیاز انسان به تایید و پذیرش دارد. اغلب ما برای شناخت خود به نظرات دیگران وابستهایم. زمانی که دیگران از ما استقبال میکنند، اعتماد به نفسمان تقویت میشود و در نقطه مقابل، بیتوجهی دیگران میتواند منجر به احساس بیارزشی و اضطراب در ما شود.
اعتماد به نفس ما همچون بادکنکی است که دائما نیاز به باد شدن دارد. این بادکنک با هر محبت و توجهی پر میشود و با بیمهری و بیتوجهی دیگران خالی میشود. حتی کوچکترین بیتوجهیها نیز میتوانند به شدت به اعتماد به نفس ما آسیب بزنند.
نگرانی در مورد جایگاه اجتماعی، امری طبیعی در جامعه امروز است؛ چرا که موقعیت اجتماعی ما به طور مستقیم بر میزان محبتی که دریافت میکنیم و در نتیجه، بر اعتماد به نفس و عزت نفس ما تاثیر میگذارد.
تلاش برای کسب ثروت، قدرت و احترام در جامعه مدرن میتواند منجر به اضطراب و نگرانی در مورد جایگاه اجتماعی شود. این در حالی است که در جوامع گذشته، افراد به چنین موفقیتهای مادی اهمیت کمتری میدادند. برای مقابله با این اضطراب، میتوان به فعالیتهایی مانند هنر، معنویت و سبک زندگی آزادانه (بوهمینی) روی آورد.