کتاب قانون 80/20

چگونه از زمان خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم؟

در دنیای پرشتاب امروزی، بسیاری از ما مجبوریم هر روز به کارهای طولانی و غیرممکن بپردازیم. ممکن است ما مصمم به اتمام کارهایمان، به سرعت وارد عمل شویم و اولین وظیفه را دست بگیریم، ولی خیلی زود متوجه می‌شویم که دو کار مهم دیگر پیش آمده که آن‌ها هم باید انجام شوند.

به طور مشابه، شرکت‌ها هم خود را غرق در وظایف متعدد می‌بینند و سعی می‌کنند به چندین بازار با انبوهی از محصولات متنوع ورود کنند و مثل یک دلقک در یک سیرک سر و صدا کنند تا توجه مردم را به خود جلب کنند. در این شرایط شلوغ، مهم‌ترین چیز این است که بدانیم کدام کار مهم‌تر است و اول از همه باید انجام شود.

به همین دلیل است که درک یک اصل ساده، اما بسیار قدرتمند به اسم 80/20 بسیار مهم است. این عدم تعادل بین تلاش و پاداش به شما کمک می‌کند از زمان خود در به نحو احسن استفاده کنید. علاوه بر این، ثابت شده که این اصل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا با روشی جدید به موفقیت برسند: کسب موفقیت نه با انجام کار بیشتر، بلکه با انجام کار کمتر!

در نهایت، می‌توانید این اصل را در زندگی شخصی خود هم اعمال کنید تا شادی و رضایت خود را افزایش دهید. فقط کافی است با طرز فکر 80/20 آشنا شوید تا بتوانید جلوی اتلاف وقت و انرژی و سرمایه خود را بگیرید.

آیا تا به حال پیش آمده که به پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنید نگاه کنید و متوجه شوید که بیشتر کار شما درست قبل از رسیدن آخرین ضرب‌الاجل انجام می‌شود؟ مثلا بارها پیش آمده که متوجه شدیم در چند روز آخر مانده به زمان تحویل پروژه، بیشتر از هفته‌های گذشته کار پیش می‌رود.

عدم تعادل‌های مشابه بین تلاش انجام‌شده و پاداش دریافتی را می‌توان در موقعیتهای مختلف مشاهده کرد. به عنوان مثال، بسیاری از کسب‌و‌کارها دریافته‌اند که 20 درصد از محصولات آن‌ها در واقع 80 درصد از سودشان را ایجاد می‌کنند.

به همین ترتیب، 20 درصد از رانندگان عامل 80 درصد از تصادفات هستند. اکثر رانندگان با احتیاط رانندگی می‌کنند، در حالی که اقلیت کوچک بی‌احتیاطی هستند که باعث اکثر تصادفات می‌شوند. این پدیده، همان اصل 80/20 است: تقریبا 80 درصد از نتایج کار، توسط 20 درصد تلاش انجام شده تولید می‌شود.

چرا این نسبت متعادل نیست؟ زیرا هر عامل، تاثیر یکسانی بر نتیجه نهایی ندارد. در واقع، علت را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

1. گروه اقلیت، که تاثیر زیادی بر نتایج دارند.
2. گروه اکثریت که تاثیر خیلی کمی دارند.

همین اتفاق شکاف 80/20 را ایجاد می‌کند. باید توجه داشت که قانون 80/20 یک ساده‌سازی است و در واقعیت این نسبت متفاوت می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال، شاید در مورد کار شما، نسبت واقعی 70/30 یا 99.9/0.01 باشد. حتی ممکن است جمع اعداد به صد هم نرسد. به عنوان مثال، یک مطالعه در سال 1997 نشان داد که از 300 فیلم تولید شده در سال، تنها چهار فیلم (1.3 درصد) 80 درصد از فروش بلیت را ایجاد کردند.

همانطور که می‌بینید، مثال‌های اصل 80/20 را می‌توان در موقعیت‌های مختلف پیدا کرد و درک این قاعده می‌تواند خیلی برای ما مفید باشد.

اصل 80/20 می‌گوید تقریبا در هر زمینه‌ای، 20 درصد ورودی 80 درصد خروجی را تولید می‌کند. یعنی تقریبا 80 درصد از تلاش‌ها بهره‌وری کامل ندارند و اگر آن‌ها را بر روی 20 درصدی که بیشترین نتایج را ایجاد می‌کند متمرکز کنید، افزایش فوق‌العاده‌ای در کارایی خود مشاهده خواهید کرد. این مفهوم ساده را می‌توان در هر حوزه‌ای، از کسب و کار گرفته تا دوستان و زندگی شخصی به کار برد.

توصیه‌های عملی: کسب و کار خود را بهبود ببخشید.

اگر صاحب کسب و کار هستید، می‌توانید از مفهوم اصلی این کتاب برای بهبود کسب و کار خود استفاده کنید. به عنوان مثال، می‌توانید تنوع محصولات فعلی خود را تحلیل کنید و استراتژی فروش خود را بر روی 20 درصد محصولات پرسود متمرکز کنید.