کتاب ماشین بینهایت (2020) داستان پرآشوب و انقلابی اتریوم، دومین ارز دیجیتال بزرگ جهان را روایت میکند. کامیلا روسو، روزنامهنگار حوزهی مالی، روایتی دقیق از شکلگیری آن میگوید؛ از ذهن ویتالیک بوترین، نابغهی نوجوان که رایانهای جهانی را فراتر از تراکنشهای مالی تصور میکرد. کتاب، جمع شدن تیمی متنوع و اغلب ناسازگار از توسعهدهندگان را دنبال میکند که این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کردند.
کامیلا روسو روزنامهنگاری مالی با تجربهی گسترده در ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین است. سابقهی او شامل کار برای رسانههای بزرگی مانند «بلومبرگ نیوز» است که در آنجا ظهور ارزهای دیجیتال و تأثیر روزافزون آنها بر نظام مالی جهانی را گزارش میکرد. این تخصص باعث میشود مفاهیم پیچیدهی فناورانه و اقتصادی را در قالب روایتی جذاب بیان کند
روایتی هیجانانگیز از داستان پرآشوب اتریوم
در سال ۲۰۱۸، «هفتهی بلاکچین» نیویورک پر از تجمل بود؛ جشنی برای ثروت عظیمی که از رونق ارزهای دیجیتال به دست آمده بود. در میان مهمانیهای مجلل و مهمانان مشهور، فضا پر از خوشبینی هیجانانگیز بود؛ اما همه نوعی عدم اطمینان داشتند. بیتکوین بهتازگی به اوج قیمت خود، یعنی نزدیک به بیستهزار دلار رسیده بود و موج جدیدی از توکنهای دیجیتال از طریق عرضههای اولیهی سکه (ICO) در چند دقیقه میلیونها دلار سرمایه جذب میکردند. بسیاری از این توکنها بر بستر پلتفرمی انقلابی به نام اتریوم ساخته شده بودند. در مرکز این هیاهو، ویتالیک بوترین قرار داشت؛ یک نابغهی جوان و آیندهنگر که سالها قبل، محدودیتهای بیتکوین را درک کرده بود. او میدید که فناوری بلاکچین چیزی فراتر از پول دیجیتال است و میتواند یک «رایانهی جهانی» غیرمتمرکز باشد.
مقالهی سفید (White Paper) بوترین برای اتریوم، طرحی بلندپروازانه برای یک پلتفرم انعطافپذیر و منبعباز را وصف میکرد که هر کسی بتواند روی آن برنامههای غیرمتمرکز و توقفناپذیر بسازد. برای تحقق این ایده، او گروهی بااستعداد اما اغلب ناسازگار از توسعهدهندگان و هکرهای ارز دیجیتال را از سراسر جهان جمع کرد. آنها با هم سفری پرآشوب را برای ساختن اینترنت نسل بعد آغاز کردند؛ سفری که با نوآوریهای پیشگامانه، اختلافات داخلی شدید، یک هک فاجعهبار و چالشهای حرکت در مرزهای جدید، بیثبات و قانونگذارینشده همراه بود. کتاب ماشین بینهایت، دربارهی این ماجراهاست.
داستان اتریوم نه در یک اتاق هیئتمدیرهی شرکتی، بلکه با گروهی از فناوران و فعالان به نام «سایفرپانکها» (Cypherpunks) آغاز شد. این گروه که در دهههای هشتاد و نود میلادی ظهور کرد، از رمزنگاری برای حفاظت از حریم خصوصی افراد و توانمندسازی مردم در برابر کنترل دولت حمایت میکرد. آنها رؤیای یک ارز دیجیتال همتابههمتا را در سر داشتند؛ ایدهای که در سال ۲۰۰۸، شخص ناشناسی به نام ساتوشی ناکاموتو با ساخت بیتکوین محقق کرد. بیتکوین انقلابی بود؛ مشکل «دوبار خرج کردن» یا دابل اسپندینگ را حل کرد و امکان انتقال ارزش را بدون نیاز به یک شخص ثالث مورداعتماد مانند بانک فراهم آورد. اما کارکرد آن عمدتاً به یک ارز محدود بود.
یک برنامهنویس جوان روسی-کانادایی به نام ویتالیک بوترین، این محدودیت را فهمید. بوترین که از سن پایین استعداد ریاضی فوقالعادهای از خود نشان داده بود، در نوجوانی بیتکوین را کشف کرد، بهسرعت به آن علاقهمند شد و همراه با میهای آلیسی، «مجلهی بیتکوین» را تأسیس کرد.
او همزمان روی پروژههای مختلف «بیتکوین ۲.۰» مانند «کالرد کوینز» (Colored Coins) و «مسترکوین»(Mastercoin) کار میکرد که سعی داشتند کارکردهای بیشتری را به بیتکوین اضافه کنند؛ اما روزبهروز ناامیدتر میشد. او این پروژهها را به چاقوی سوئیسی تشبیه میکرد که تلاش میکنند چندین ابزار خاص را به یک پایه وصل کنند. بوترین فهمید که بهجای اضافه کردن مجموعهای ثابت از ویژگیها، به یک لایهی بنیادی جدید نیاز دارد: یک بلاکچین با یک زبان برنامهنویسی داخلی «تورینگ کامل» که به توسعهدهندگان اجازه دهد هر چیزی را که تصور میکنند، بسازند.
در اواخر سال ۲۰۱۳، بوترین این ایده را در مقالهی سفید اتریوم نشان داد. او یک «ماشین بینهایت» را تصور کرد؛ یک پلتفرم غیرمتمرکز واحد برای ایجاد «قراردادهای هوشمند»؛ یعنی توافقنامههای خوداجراشونده که شرایط آنها مستقیماً در کد نوشته شده است. در این صورت میشد «برنامههای غیرمتمرکز» یا «dApps» را برای همه چیز، از سیستمهای رأیگیری گرفته تا ابزارهای مالی، ایجاد کرد. بوترین بعد از دریافت بازخوردهای بسیار مثبت از گروه کوچکی که ایده را با آنها در میان گذاشته بود، تصمیم بزرگی گرفت: او فهمید چشمانداز او خیلی بزرگتر از آن است که براساس بیتکوین ساخته شود. او که احساس میکرد پروژههای موجود محدود هستند، تصمیمی سرنوشتساز گرفت: «به درک، خودم انجامش میدم!»
این لحظه، نقطهی پیدایش اتریوم بود؛ یک بلاکچین جدید که هدفش تبدیل شدن به یک رایانهی جهانی برای آیندهای غیرمتمرکز بود.