کتاب روش مهربانی

برای حفظ تغییرات مثبت، باید با خود مهربان باشید.

تاکنون برایتان پیش آمده که بخواهید چیزی را در خودتان تغییر دهید؛ اما فقط چند هفته بعد به عادت‌های قبلی خود برگردید؟ شاید تصمیم داشتید الکل را ترک کنید؛ اما نتوانستید از یک دورهمی دوستانه بگذرید. یا شاید آماده‌ی تغییر شغل بودید؛ اما سال‌ها بعد همچنان در همان شغل ماندید. امروزه بسیاری از ما به بهترین کتاب‌های خودیاری، متخصصان سلامت و برنامه‌های لاغری دسترسی داریم. پس چرا ایجاد یک تغییر دائمی این‌قدر سخت است؟

کتاب روش مهربانی به شما می‌گوید که چطور می‌توانید با تمرکز بر دلسوزی و شفقت به خود و درک عمیق‌تر، رفتار و عادت‌هایتان را تغییر دهید. با کمک تمرین‌های ساده‌ی شهرو ایزدی در کتاب، یاد می‌گیرید که چگونه عادت‌های قدیمی را ترک کنید و عادت‌های جدید را ایجاد کنید. با این کتاب یاد می‌گیرید که چرا باید روی عادت‌های ناخواسته‌ی خود برچسبی با عنوان «بد» نگذارید، افراد موفقی که عادت‌های گذشته را ترک می‌کنند چه چیزهای مشترکی دارند و درمان اعتیاد درباره‌ی تغییر هر رفتاری به شما چه چیزی یاد می‌دهد.

شهرو ایزدی، نویسنده‌ی کتاب روش مهربانی، بعد از امتحان کردن رژیم‌های غذایی مد روز، اردوهای سلامتی و مربیان کاهش وزن، در زمینه‌ی کاهش وزن متخصص شده بود. فقط نمی‌توانست وزن خود را حفظ کند و دوباره اضافه وزن پیدا می‌کرد. هر زمان که عدد روی ترازو دوباره بالا می‌رفت، او بین انتخاب کردن رژیم‌های غذایی و پرخوری عصبی در تردید بود. او می‌خواست خودش را به‌خاطر ضعف همیشگی‌اش تنبیه کند؛ پس خود را در خانه حبس می‌کرد. او در خانه می‌ماند، تا زمانی که به‌اندازه‌ی کافی لاغر شود تا «لیاقت» تعامل اجتماعی را داشته باشد. و وقتی به وزن ایدئال خود می‌رسید، رضایت او بیشتر از چند روز دوام نمی‌آورد. بعد از یک عمر عزت‌نفس پایین، او ناگهان به یک نتیجه‌ی جدید رسید: شاید مشکل او با وزن، بیشتر از آنکه مربوط به خود وزن باشد، به تصویر کلی او از خودش مربوط می‌شد.

پس از یک طلاق و جدایی دردناک، شهرو بیش از چهل کیلوگرم وزن اضافه کرد. نتیجه‌ی این اتفاق، ضربه‌ی بزرگی به عزت‌نفس او زد و باعث شد که او فکر کند از نظر اجتماع هیچ ارزشی ندارد. این بار، او احساس کرد که علاوه بر روال همیشگی رژیم غذایی و ورزش، نیاز به مراجعه به یک مشاور دارد. او که معتقد بود خود وزن بزرگ‌ترین مشکل اوست، وقتی مشاورش این سؤال ساده را مطرح کرد، شگفت‌زده شد: اگر هیچ‌وقت لاغر نشوی، چه اتفاقی می‌افتد؟

در ابتدا، این پیشنهاد شهرو را خیلی عصبانی کرد. چطور می‌توانست بدون لاغر بودن، شاد باشد؟ اما بعد از چند روز، او به دیگر افراد دارای اضافه وزن در اطراف خود توجه کرد. مطمئناً او فکر نمی‌کرد که آن‌ها باید به‌خاطر اضافه وزن خودشان را طرد کنند. او متوجه شد بین انتظاراتش از خودش و انتظاراتش از دیگران، شکافی عمیق به وجود آمده است. با در نظر گرفتن این موضوع، او تصمیم گرفت یک کار جدید را امتحان کند. به‌جای این‌که منتظر بماند تا به ظاهر دلخواهش برسد، با مهربانی با خودش رفتار می‌کرد؛ درست مثل همان موقعی که به وزن ایدئال خود رسیده بود. در کمال تعجب با مهربان بودن با خود، حتی در روزهایی که به اهداف خود نمی‌رسید، وزنش سریع‌تر کم می‌شد! و از همه‌ مهم‌تر، این روش جدید او تأثیر مثبتی بر همه‌ی جنبه‌های زندگی او گذاشت.