کتاب بیاسترس (2023) با نگاهی مهندسی و تخصصی به مسئلهی همهگیر استرس میپردازد. این کتاب استدلال میکند که میشود از استرس مزمن دوری کرد. این نوع استرس اغلب به همان اندازه که به شرایط بیرونی وابسته است، بهخاطر الگوهای فکری منفی نیز هست. این کتاب تمرینهای عملی برای کمک به تقویت مهارتهای مدیریت استرس دارد.
محمد جودت کارآفرین و مدیر ارشد کسبوکار سابق در گوگل X است. او نویسندهی کتابهای پرفروشی چون «فرمول شادمانی»، «هوشمند ترسناک» و «آن صدای کوچک در سرت» نیز هست و تاکنون بیش از بیست کسبوکار در حوزههای گوناگون تأسیس کرده.
آلیس لاو نیز مشاور مدیریت استرس، سخنران و مجری پادکست بیاسترس با آلیس لاو است. او در سطح جهانی به مشتریان خصوصی و سازمانهای بزرگ کمک کرده تا استرس خود را مدیریت و از آن پیشگیری کنند.
تابآوری مقابل استرس را به یک مهارت تبدیل کنید.
جوامع مدرن گرفتار یک اپیدمی و همهگیری استرس شدهاند. آمارها نشان میدهد که بین هفتاد تا نود درصد از ویزیتهای پزشکی، بهنوعی به استرس مربوط میشود و از هر سه نفر، یک نفر با استرس شدید و دائمی زندگی میکند. استرس به ما هجوم میآورد و در سکوت، سلامتی، خوشبختی و آرامش ما را نابود میکند.
اما اگر بتوان جور دیگری فکر کرد و استرس را بخشی گریزناپذیر از زندگی ندانست، چه؟ اگر کلید مهار استرس بیشتر از آنکه به عوامل بیرونی ربط داشته باشد، به انتخاب ما در نحوهی رویارویی با آن بستگی داشته باشد، چه؟ در خلاصه کتاب بیاسترس یاد میگیرید که چطور میتوان جلوی استرس را گرفت و مهارتهای لازم برای یک زندگی «استرسناپذیر» را کسب کرد.
در جهانی که پرکاری را افتخار میداند، به یک نگرش تازه نیازمندیم. ما میتوانیم نحوهی واکنش خود به چالشهای زندگی را انتخاب کنیم. راه رسیدن به زندگی بدون استرس ممکن است؛ فقط باید قدم اول را برداشت.
احساسش را خوب میشناسید: قلبتان به تپش میافتد، کف دستتان عرق میکند و ذهنتان آشفته میشود. این یعنی استرس! خیلی از ما بیشتر وقتها همین حال را داریم. اما این امکان هست که «استرسناپذیر» شویم و بتوانیم با تابآوری، انعطاف و آرامش با مشکلات زندگی روبهرو شویم.
قدم اول این است که ساز و کار زیستشناختی استرس را بشناسیم و یاد بگیریم چطور با آن همراه شویم، نه اینکه در برابرش بایستیم. استرس در اصل یک مکانیسم برای بقا است و طوری طراحی شده که برای رویارویی با خطرها به ما انرژی بدهد. ترشح کورتیزول از غدد فوق کلیوی، سوخت گلوکز مغز را فراهم میکند و عضلات را به چربیسوزی وامیدارد تا انرژی جنگ یا گریز تأمین شود. این واکنش استرس حاد در مواقع اضطراری واقعی، کارآمد است.
مشکل از جایی شروع میشود که استرس مزمن شود؛ یعنی بدن در حالت «فعال» باقی بماند و دیگر به وضعیت آرام اولیه برنگردد. عوامل استرسزا در دنیای مدرن بیشتر ماهیت روانی دارند؛ یعنی افکار و هیجانهایی که حتی بدون وجود خطر واقعی، آنها را تهدیدآمیز میدانیم. فکر کردن به آیندهای مبهم یا مرور مداوم گذشته، همان واکنش فیزیولوژیکی را در بدن فعال میکند که در زمان دنبال کردن حیوان وحشی فعال میشود. از این بدتر، استرس به استرس بیشتر دامن میزند؛ چون وقتی مغز تلاش میکند مشکل را بهصورت شناختی «حل» کند، حس تحت فشار بودن را تشدید و تقویت میکند.
بالا بودن مزمن کورتیزول آسیب زیادی به بدن میزند. این هورمون عضلهها را تخریب میکد، باعث افزایش وزن میشود، عملکرد سیستم ایمنی را ضعیف میکند و به حافظه، تمرکز و وضعیت روحی آسیب میرساند. استرس طولانیمدت اگر مهار نشود، به بیماریهایی مثل افسردگی، اضطراب، امراض قلبی و آلزایمر ختم میشود.
تجربهی لحظات استرسزا شاید حتمی باشد؛ اما گرفتار شدن در چرخههای بیپایان نگرانی، ترس و هراس، یک انتخاب است. نویسندگان کتاب بیاسترس، راهی به نام «سه L» را پیشنهاد میکنند.
اولین L به «محدود کردن» (Limiting) اشاره دارد. برای این کار باید فهرستی صادقانه از همهی عوامل استرسزای کوچک و بزرگ زندگی خود، چه درونی و چه بیرونی، آماده کنید. سپس، بهشکل نظاممند آنها را کم کنید. با تعیین مرزهای مشخصتر در محیط کار، کم کردن تعهدات یا یادگیری مهارت «نه» گفتن به بعضی درخواستها.
دومین L به «یادگیری» (Learning) اختصاص دارد. هر تجربهی استرسزا را فرصتی برای یادگیری و تقویت مهارتها در نظر بگیرید. از خود بپرسید از این تجربه چه درسی میتوانید بگیرید. کدام روشهای مقابله مؤثر بودند و کدام نبودند؟ با رویکرد بهبود همیشگی، شما بهمرور ابزارهای شخصی خود را برای غلبه بر استرس خواهید ساخت که با نیازها و شرایط شما هماهنگ است.
آخرین L نیز «گوش دادن» (Listening) است؛ یعنی توجه کردن به ندای آرام بدن و درونتان. در هیاهوی زندگی روزمره، خیلی راحت از نیازهای جسمی و عاطفیمان دور میشویم. عادت کنید مرتباً حال خود را جویا شوید. ببینید تنش در کدام بخش بدن شما جمع میشود. به زمزمههای درونی و شهود خود دقت کنید. همهی احساسات خود را بپذیرید؛ بدون آنکه آنها را قضاوت یا سرکوب کنید. هرچه این خودآگاهی عمیق را بیشتر در خود پرورش دهید، راحتتر میتوانید استرس را قبل از آنکه شدید شود، کنترل کنید.
مسیر تسلط بر استرس از انتخابهای کوچک بیشمار میگذرد. «استرسناپذیر» شدن به معنای پذیرفتن مسئولیت کامل حال درونی شما است. استرس اتفاقی نیست که برایمان میافتد؛ بلکه واکنشی است که به آن نشان میدهیم.