کتاب «همه ما عجیب و غریبیم» (2011) به ذهنیت یکسانسازی که زیربنای بخش بزرگی از فرهنگ ماست، حمله میکند. برای مدت طولانی، بازاریابان، تولیدکنندگان و رسانهها با این فرض به جهان نگاه میکردند که همه افراد یکسان هستند. ست گادین با این کتاب، افسانه بازار انبوه را میشکند و استدلال میکند که بشریت بسیار متنوعتر، عجیبتر و متفاوتتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
ست گادین نویسنده، کارآفرین و بازاریاب آمریکایی و همچنین موفقترین وبلاگنویس کسبوکار در جهان است. بیش از ۱۰ کتاب پرفروش او به ۳۵ زبان ترجمه شده است. از دیگر کتابهای او میتوان به گاو بنفش، همه بازاریابهای دروغگو و این است بازاریابی اشاره کرد.
کشف ماهیت چندوجهی وجود انسان
آیا تاکنون فردی را ملاقات کردهاید که به طور کامل و صددرصد معمولی باشد؟ احتمالا خیر. حتی عادیترین افراد میان ما نیز دارای علایق، سرگرمیها و عادات متمایزی هستند.
اگر همه ما عجیب هستیم، چرا به نظر میرسد که دنیا برای یکنواختی طراحی شده است؟ برای یک قرن، سیستمهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ما حول ایده بازار انبوه سازمان یافتهاند؛ یک ایده افسانهای که در آن مردم عادی فقط چیزهای عادی میخواهند. با این حال، این وضعیت موجود بازار انبوه به زودی توسط موج فزاینده «عجیب و غریب بودن» شسته خواهد شد.
یادگیری سوار شدن بر این موج عجیب، مهارتی ضروری برای زندگی کاری و شخصی شما است و این کتاب نشان میدهد چرا این موضوع اهمیت زیادی دارد. این کتاب کوتاه و جذاب، مملو از خاطرات جالب و مشاهدات تیزبینانه درباره چشمانداز فرهنگی در حال تغییر ماست و ثابت میکند که عجیب و غریب بودن میتواند و باید حالت عادی جدید باشد.
چند سال پیش، باغوحش «آنتورپ» (شهری در بلژیک) در بحران بود. این پارک که زمانی جاذبهای مهم بود، با کاهش محبوبیت مواجه شد. مجموعه حیوانات آن دیگر نمیتوانست جمعیت سابق را جذب کند. از طرفی فیل ماده آن باغ وحش هم باردار شد.
با امید به ایجاد کمی هیاهو در باغوحش، مسئولان تصمیم گرفتند سونوگرافی حیوان را در یوتیوب قرار دهند. این کار موثر بود؛ فیل درون رحم خیلی زود به یک پدیده و رویداد خبری ملی تبدیل شد. آنها ادامه دادند و نظرسنجیها و مسابقات نامگذاری برگزار کردند تا عموم را درگیر نگه دارند. تعداد بیشتری از بلژیکیها به بچه فیل علاقهمند شدند. میزان بازدید افزایش یافت و باغوحش دوباره به کانون توجه بازگشت.
چه چیزی این داستان موفقیت را متمایز میکند؟ این واقعیت که چنین پدیدهای نسبتا نادر است. امروزه، رویدادهای بزرگ رسانهای با جذابیت همگانی به اندازه گذشته اتفاق نمیافتند. در واقع، موفقیت در بازار انبوه به اندازه بچه فیل کمیاب شده است. طبق گفته گادین، درک دقیق معنای این تغییر مستلزم شناخت چند اصطلاح کلیدی است: انبوه، عادی، عجیب و غنی.
ابتدا به سراغ مفاهیم انبوه و عادی میرویم. نویسنده از این کلمات برای توصیف روش قدیمی انجام کارها استفاده میکند؛ سیستم تولید بزرگ مقیاس و غیرمتمایز که وضعیت فعلی ما است. در این سیستم، تولیدکنندگان و بازاریابان به دنبال برآورده کردن نیازهای انبوه با کارآیی بالا هستند و به آنچه که به عنوان عادی میپندارند، توجه میکنند.
البته عادی بودن، نسبی است. مثلا گیاهخواری در بمبئی عادی است، اما در کانزاس چندان عادی نیست. به هر حال، زمانی که بازاریابان تصمیم میگیرند چیزی عادی است، تلاش میکنند آن را از نظر اخلاقی نیز درست جلوه دهند.
در مقابل، اصطلاح عجیب به همه کسانی اطلاق میشود که خارج از انبوه عادی قرار دارند. این به معنای افراد با ویژگیهای فیزیکی نادر یا هویتهای اقلیت نیست. بلکه به کسانی اطلاق میشود که با انتخاب خود، ویژگیها و علایق غیرمعمولی دارند، یعنی سرگرمیهای عجیب یا علایق غیرمتعارف.
داشتن منابع برای انجام آن انتخابهای عجیب، چیزی است که گادین آن را غنی بودن مینامد، که همیشه به معنای پول در بانک نیست، اگرچه مطمئنا به پول در بانک هم کمک میکند اما همچنین میتواند به معنای داشتن وقت آزاد یا حمایت جامعه باشد.
این امر، شما را با یک تصمیم مواجه میکند: آیا میخواهید در کنار تودههای عادی باشید یا از ثروت خود برای جهش به سمت دنیای عجیب استفاده کنید؟ این انتخاب آسانی نیست، اما گادین معتقد است راه موفقیت در این دنیای جدید جسورانه، این است که به اندازه کافی جسور باشید تا وضعیت موجود را کنار بگذارید و به استقبال وضعیت عجیب بروید.
مفهوم عادی بودن، ابداعی از دوران گذشته است؛ زمانی که تولید انبوه، رسانههای جمعی و بازار انبوه به دنبال کارآیی از طریق رفتار یکسان با همه بودند. اکنون، با افزایش ثروت مادی و دسترسی گسترده به اینترنت، مردم آزادی بیشتری برای اعمال انتخاب فردی دارند؛ و آنها انتخاب میکنند که عجیب باشند. برای حفظ ارتباط، همه از بازاریابان گرفته تا مدرسها باید راههایی برای پاسخگویی به این فردگرایی فزاینده پیدا کنند.
توصیه عملی: نمیتوانید با تظاهر به موفقیت برسید.
همانطور که عجیب بودن به مرور زمان در فرهنگ ارزشمند میشود، بسیاری از کسبوکارها تلاش خواهند کرد که از آن بهرهبرداری کنند. با این حال، شما نمیتوانید تظاهر به عجیب بودن کنید. مردم متوجه میشوند که یک محصول، توسط یک بازاریاب انبوه ساخته شده که تلاش میکند به قبیله آنها خوشخدمتی کند و همیشه آن را به نفع چیز واقعی رد خواهند کرد. بهترین راه برای کسب درآمد از عجیب بودن این است که واقعا عجیب باشید.