این کتاب (2004) توضیح میدهد که چرا استراتژی قدیمی صرفه جویی در پول، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و نگه داشتن سهام برای بلندمدت اشتباه است. در عوض توضیح میدهد، اگر میخواهید سریع ثروتمند شوید، باید به یک سرمایهگذار چابک تبدیل شوید که انواع داراییهای مختلف را ترکیب میکند.
رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پرفروش پدر پولدار، پدر بیپول است. او بنیانگذار موسسه پدر پولدار است که این شرکت، یک شرکت آموزشی است که آموزش مالی شخصی و تجاری را از طریق نشر کتاب و فیلم ارائه میدهد. او همچنین یک سرمایهگذار و مجری رادیویی است.
یاد بگیرید که چگونه به سرمایهگذاری خود را سرعت ببخشید.
شما کار درستی انجام دادید: سخت کار کردهاید و درآمد خود را در یک صندوق، سرمایهگذاری کردهاید تا برای بازنشستگی آماده شوید. اما مهم نیست که چقدر پس انداز کرده باشید، یک نگرانی بزرگ وجود دارد. اگر سرمایه شما کافی نباشد چه؟ اگر درست همان موقع که بازنشسته میشوید، بازار سهام سقوط کند چه؟ اگر همان زمان به یک بیماری پر هزینه مبتلا شوید چه؟
اگر سوالاتی از این دست شما را اذیت میکند، این کتاب برای شما مناسب است. در اینجا یاد میگیریم که توصیه سنتی سرمایهگذاری بلند مدت اشتباه است. برای تضمین آینده مالی خود، باید از ترکیبی از داراییها برای تولید سریع پول استفاده کنید و آن را از دست مشاوران مالی و کوسههای بازار سهام دور نگه دارید. البته تسلط بر این استراتژی آسان نیست. اما در نهایت اگر یک جریان نقدی مداوم ایجاد کنید، نتیجه آن را خواهید دید.
هر زمان که رابرت در مورد امور مالی سخنرانی میکند، یکی از مخاطبان از او میپرسد: «پول چقدر مهم است؟ آیا خوشبختی و شادی مهمتر نیست؟» در پاسخ، او با آرامش لبخند میزند و توضیح میدهد که چرا این نگرش مضر است.
او با چند هشدار شروع میکند. یک نظرسنجی توسط USA Today نشان داد که بیشترین ترس آمریکاییها، بیپول شدن در دوران پیری است. حتی بیشتر از حمله تروریستی، جنگ هستهای یا هر خطر دیگری، بزرگترین نگرانی آنها زندگی بدون پول است. او سپس به مخاطب خود میگوید که از هر سه آمریکایی بالای 65 سال، یک نفر اصلا برنامه بازنشستگی ندارد. به عبارت دیگر، بزرگترین ترس آنها به احتمال زیاد محقق خواهد شد.
بسیاری از مردم نگرانیهای مالی خود را تا سنین بالاتر به تعویق میاندازند. اما باید توجه داشت که ما زمان کمی برای رسیدگی به امور مالی خود داریم. بدون حقوق بازنشستگی کافی، بسیاری از ما مجبور خواهیم بود در پیری هم به کار کردن ادامه دهیم و با توجه به هزینههای زندگی، مثل هزینه دانشگاه، وام مسکن، خرید ماشین، مالیات و مراقبت از والدین، ممکن است پسانداز بازنشستگی فراموش شود. البته کار کردن در سنین بالا ممکن است برای سلامت جسمی و روانی شما مفید باشد، اما کارکردن از سر اجبار، موضوع متفاوتی است.
حقیقت دردناک این است که زندگی مالی ما مثل یک بازی فوتبال آمریکایی به چهار بخش تقسیم میشود:
اگر در کوارتر چهارم، توان بازنشستگی نداشته باشیم، به وقت اضافه میرویم. اما وقتی برای کار کردن خیلی پیر شویم، بازی تمام میشود. هیچکس نمیخواهد به مرحله نهایی برسد، بدون اینکه وضعیت مالی خود را مرتب کرده باشد. بنابراین، در مقطعی در این چهار کوارتر، ما باید به استقلال مالی برسیم. حالا دقیقا چه کاری باید انجام دهیم؟
توصیه معمول این است: پسانداز کنید، در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری کنید و آنها را برای بلندمدت نگه دارید. با این حال، این کتاب استدلال میکند، این راه خوبی برای رسیدن به استقلال مالی نیست، بسیار کند و غیرقابل اعتماد است.
در فصلهای بعد، کاری را که میتوان و باید انجام داد را توضیح میدهیم.