کتاب شما در آستانهی یک اشتباه بزرگ هستید (منتشرشده در سال 2020) به تأثیرات منفی و البته قابلپیشبینی خطاهای شناختی یا همان سوگیریهای ذهنی بر تصمیمهای مهم میپردازد. نویسنده ادعا نمیکند که این خطاها کاملاً حذف میشوند؛ بلکه نشان میدهد چگونه هر تصمیمی تحتتأثیر آنها قرار میگیرد و در ادامه، روشهایی ساده و عملی برای گرفتن تصمیمهای منطقیتر و واقعیتر در فضای کسبوکار میگوید.
الیویه سیبونی استاد دانشگاه HEC پاریس و دانشگاه آکسفورد است. پژوهشهای او بهطور خاص روی کم کردن تأثیر خطاهای شناختی بر فرآیند تصمیمگیری متمرکزند. او همراه با دنیل کانمن، مقالهای بهنام «قبل از آنکه تصمیم بزرگی بگیرید» منتشر کرده و همچنین یکی از نویسندگان کتاب نویز است.
با درک سوگیریهای ذهنی، تصمیمهای بهتری بگیرید.
بسیاری از مدیران کسبوکار به حس درونی خود اعتماد میکنند. آنها بهخاطر تجربهی زیاد، نوعی حس ششم به فرصتها پیدا کردهاند. برایشان فرقی نمیکند موضوع تصمیمگیری چیست؛ همیشه به شهودشان تکیه میکنند. شاید در برخی موارد این کار قابلقبول باشد؛ اما وقتی نوبت به استراتژی کسبوکار میرسد، تکیه بر حس درونی نهتنها دقیق نیست؛ بلکه باعث ضرر میشود. در تصمیمهای کماهمیتتر، شاید بشود از چند اشتباه چشمپوشی کرد؛ اما وقتی پای مسائل مهم در میان است، اشتباه جایی ندارد.
اگر فرآیند تصمیمگیری در کسبوکار را از نزدیک بررسی کنیم، روشی طراحی میشود که نتایج بهتر و حدسوگمان کمتری بهدنبال داشته باشد. کتاب شما در آستانهی یک اشتباه بزرگ هستید با نکات کاربردی و راهکارهایی ساده، به شما کمک میکند تا با دشمن نامرئیای مقابله کنید که اغلب وعدههای بزرگ میدهد؛ اما نتیجهای جز ناکامی بههمراه ندارد. منظور از این دشمن، سوگیریهای شناختی است.
فرض کنید بهتازگی مقالهای فوقالعاده خواندهاید. طبق این پژوهش، نوشیدن یک لیوان شراب قرمز همانقدر برای سلامت مفید است که یک ساعت ورزش در باشگاه. این خبر بسیار خوشحالکننده است؛ زیرا اول اینکه به شراب قرمز علاقه دارید و دوم اینکه در باشگاههای ورزشی سرمایهگذاری کردهاید. پس چه تصمیمی میگیرید؟ خب، طبیعتاً به حس درونیتان اعتماد میکنید و یک تاکستان میخرید. نیازی به فکر کردن دوباره نیست. لازم نیست با تیمتان مشورت کنید. آیندهی تناسباندام در شراب نهفته است!
اما مشخص است که این یک اشتباه جدی خواهد بود. علاقهی شخصی شما به شراب به این معنا نیست که شراب قرمز دنیای سلامت را متحول میکند. شما به شراب سوگیری دارید و قبل از هر تصمیمگیری مهم در کسبوکار، باید با این سوگیری روبهرو شوید.
خبر بد اینکه حذف کامل سوگیری بسیار سخت است و در یک سازمان بزرگ، تقریباً غیرممکن. مثلاً سازمانی مثل ناسا را در نظر بگیرید. پر از افرادی است که هرکدام در معرض سوگیریهای مختلف قرار دارند. اما این به آن معنا نیست که باید دست از تلاش بکشیم و سوگیری را مشکلی حلنشدنی بدانیم؛ زیرا بسیاری از مشکلات سازمانی ریشه در همین سوگیری دارند.
سوگیری چگونه است؟ اگر تابهحال تصمیمی گرفتهاید که بر اساس تجربهی ذهنی خودتان بوده، نه بر اساس دادههای واقعی، تحتتأثیر سوگیری قرار گرفتهاید. این خطاها بیشتر زمانی اتفاق میافتند که افراد مجبور به قضاوت و تشخیص هستند و همه میدانیم که اشتباه در قضاوتها، بهویژه در زمینهی استراتژیهای کسبوکار، بسیار رایج است. در یکی از نظرسنجیها که با حضور حدود دوهزار مدیر انجام شد، فقط 28 درصد گفته بودند که شرکتشان تصمیمهای استراتژیک خوبی میگیرد. حدود شصت درصد معتقد بودند که نسبت تصمیمهای خوب به بد تقریباً برابر است؛ طوریکه شاید حتی انداختن یک سکه نتیجهای بهتر از تصمیمگیری جمعی مدیران باتجربه بدهد.
این وضعیت آسیب زیادی به کسبوکار وارد میکند؛ اما همانطور که گفتیم، نیازی نیست سوگیری را کاملاً از بین ببریم. بیایید دوباره سراغ مثال ناسا برویم. ناسا پر از افرادی با سوگیریهای ذهنی است؛ اما با ایجاد فرآیندهای جمعی توانسته اثر این سوگیریها را کم کند. حالا سؤال این است: شما چگونه از ناسا الهام میگیرید و سوگیری را در کسبوکار خود کم میکنید؟
یکی از راهها این است که نگاهتان را به رهبری تغییر دهید. بهجای آنکه فردی باشید که صرفاً تصمیم نهایی را بر اساس شهودش میگیرد، بهتر است کسی باشید که نحوهی نشان دادن گزینهها را مدیریت میکند؛ یعنی بهجای تصمیمگیرنده بودن، نقش معمار تصمیم را ایفا کنید. این کار بهترین راه برای کم کردن سوگیریهای فردی و هدایت درست استراتژی سازمان است.