کتاب ذن و هنرِ نگهداری موتورسیکلت (۱۹۷۴)، با استفاده از داستان یک سفر جادهای با موتورسیکلت، شما را با سؤالاتی دربارهی نظم فلسفی و متافیزیک روبهرو میکند.
رابرت پرسیگ نویسنده و فیلسوف آمریکایی است که روزنامهی بریتانیایی گاردین او را «پرخوانندهترین فیلسوف زنده» نامیده است. اثر مهم او، کتاب ذن و هنر نگهداری از موتورسیکلت بیشتر بر اساس اتفاقات واقعی زندگی پرسیگ نوشته شده است.
ذهن کلاسیک و رمانتیک خود را متعادل کنید و به هماهنگی در زندگی و کار برسید.
ذن، یک تمرین مراقبهای و معنویِ جامعنگر، چه ربطی به ور رفتن با چرخدندهها و میللنگهای یک موتورسیکلت چرب و خراب دارد؟ اگر برای داشتن یک زندگی متعادل تلاش میکنید، خیلی زیاد. مخصوصاً اگر ذهنی کلاسیک دارید، به علم علاقهمندید، منطقی به مسائل نگاه میکنید و سعی میکنید در دنیای آشفته نظم ایجاد کنید. اما شاید هم بیشتر رمانتیک باشید، با آشوب راحت باشید، دنیا را از طریق احساسات درک کنید و به کلیت نگاه کنید، نه به جزئیات.
کم پیش میآید کسی بتواند بین این دو نوع طرز در خودش تعادل ایجاد کند. درواقع، خیلی از مشکلات و درگیریهای دنیا دقیقاً بهخاطر همین اختلاف بین طرز فکر کلاسیک و رمانتیک است. چطور بر این اختلاف غلبه کنیم و زندگی متعادل و هماهنگی داشته باشیم؟ خب ما در کتاب ذن و هنر نگهداری از موتورسیکلت به یک سفر جادهای میرویم؛ سفری که به ما یاد میدهد چطور در یک راه متعادل و جادویی قرار بگیریم.
سفر راوی با موتورسیکلت بههمراه پسرش، کریس، و یک زوج متأهل، جان و سیلویا ساترلند شروع میشود. در داستان کتاب ذن و هنر نگهداری از موتورسیکلت، راوی نشاندهندهی طرز فکر کلاسیک است و ساترلندها نشاندهندهی طرز فکر رمانتیک هستند.
طرز فکر کلاسیک، با استفاده از مثال نگهداری از موتورسیکلت، خودش را در دانش و تخصص منطقی یک مهندس نشان میدهد. یک متفکر کلاسیک مثل یک مکانیک همهی جزئیات فنی را میفهمد. مثلاً چه چیزی باعث کار کردن یک ماشین میشود، چطور همه چیز کنار هم قرار گرفته است و مهمتر از آن، چطور مشکل را پیدا و آن را رفع کند. مثلاً ذهن کلاسیک وقتی با یک موتور روبهرو میشود، جذب نشانهها و عملکردهای پیچیدهای میشود که باعث درست کار کردن یک ماشین میشوند: چرخدندهها، تسمهها، پیستونها و همهی تعاملات پیچیدهای که یک ماشین را به چیزی که هست، تبدیل میکند. فراتر از نگهداری موتورسیکلت، مثالهای دیگر تفکر کلاسیک شامل مواردی مثل روش علمی، منطق و ریاضیات است.
این موارد با سیستمهای خیلی منظم، قابلاعتماد و منطقی هدایت میشوند. آنها از مجموعهای قوانین پیروی میکنند که آزمایش و تأیید شدهاند. هر نوآوری جدید در یک سیستم بر اساس قوانین قبلی ساخته میشود که خودشان هم بر اساس همان استانداردها و قوانین ساخته شدهاند. به همین دلیل، طرز فکر کلاسیک قابلپیشبینی، سرراست و بیاحساس است. در نهایت، هدف طرز فکر کلاسیک این است که کنترل و نظم را به این دنیای پر از آشوب بیاورد.