شاید شما هم شنیده باشید که نرخ بهره بانکی در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار بالاست. اگر بپذیریم که نرخ بهره، هزینهای است که برای دریافت وام میپردازیم، به این معناست که وام در ایران قیمت بالایی دارد. اما گران بودن وام بانکی یک تناقض منطقی به وجود میآورد: چرا این کالا با وجود قیمت بالا، اینقدر متقاضی دارد؟
برای محاسبه بهره واقعی وام بانکی، باید نرخ بهره را از نرخ تورم کم کنیم. به عنوان مثال، اگر نرخ بهره وام بانکی 20 درصد باشد و تورم 18 درصد، در واقع بهرهای که به وام تعلق میگیرد تنها 2 درصد است. در سالهای گذشته، نرخ بهره پایینتر از تورم بود. این موضوع به این معناست که بهره واقعی در ایران منفی بود و وامگیرندگان به خاطر دریافت وام تشویق میشدند. به همین دلیل، افراد زیادی برای دریافت وام اقدام کردند. صفهای طولانی وامگیرندگان باعث شد بسیاری از مردم بدون توجه به شرایط، به هر وام ممکنی پاسخ مثبت بدهند. این وضعیت، بهویژه در بازار سیاه و در مجراهای غیررسمی (مانند وام گرفتن از افراد به جای بانک) منجر به کلاهبرداریهای زیادی شد. در این مقاله به هفت تصور نادرست درباره وام خواهیم پرداخت.
1.وام جایزه نیست
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی دوستان یا آشنایان از وامهای بانکی صحبت میکنند، احساسی از خوشحالی و رضایت را در آنها مشاهده کنید. این احساس در واقع ناشی از باور نادرستی است که در جامعه ما شکل گرفته؛ بسیاری فکر میکنند که دریافت وام به نوعی جایزه یا پاداش است. اما واقعیت این است که وام، در حقیقت یک تعهد مالی است که فرد باید در آینده آن را با بهرهای پرداخت کند.
زمانی که بهره واقعی منفی است، این تصور که وام یک فرصت است، به راحتی در جامعه گسترش مییابد. بسیاری از افراد بدون در نظر گرفتن عواقب و شرایط آن، به صف دریافت وام میایستند. این وضعیت موجب میشود که مدیران بانکی نیز به قدرت بیشتری دست پیدا کنند. آنها میتوانند شرایط سختی را برای دریافت وام وضع کنند، چرا که تعداد متقاضیان بسیار زیاد است.
متقاضیان، برای دریافت وام از افرادی که در بانک کار میکنند، میخواهند از دوستی یا آشنایی خود بهرهبرداری کنند. در این میان، ممکن است وامدهندگان از آنها درخواستهای غیرمعمولی داشته باشند؛ مانند انجام کارهای اداری برایشان یا پرداخت کارمزدهای نامعقول. در نتیجه، ما با یک دایره باطل مواجه هستیم که در آن وام به جای یک ابزار مالی، به یک پاداش تلقی میشود.
2.وامی که از بانک میگیرید، پول نیست، سرمایه است!
این جمله به سادگی میتواند ذهن بسیاری از افراد را درگیر کند. زمانی که افراد به وام فکر میکنند، غالباً آن را به عنوان منبعی برای حل مشکلات مالی خود میبینند. این رویکرد اشتباه است؛ زیرا وام باید به عنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفته شود.
سرمایه به معنای منبعی است که میتواند برای تولید پول یا سود استفاده شود. به عنوان مثال، اگر شما وام بگیرید و با آن تلویزیون یا کنسول بازی بخرید، در واقع از آن به عنوان پول استفاده کردهاید. اما این کار به شما کمک نمیکند که در بلندمدت به سود برسید. در عوض، شما در حال پرداخت بهره برای یک کالای مصرفی هستید که ارزش آن در زمان خرید به سرعت کاهش مییابد.
این دیدگاه نادرست باعث میشود که افراد به جای استفاده از وام برای سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت، صرفاً به رفع نیازهای فوری خود فکر کنند. در واقع، آنها با این کار خود را به یک چرخه منفی وارد میکنند؛ زیرا بهجای ایجاد دارایی و سرمایهگذاری در چیزهایی که میتواند در آینده برایشان سودآور باشد، فقط هزینههای جاری خود را میپوشانند.
در نهایت، باید توجه داشته باشید که وام میتواند به عنوان ابزاری مفید باشد، اما باید با دقت و هوشمندی از آن استفاده شود. در غیر این صورت، نهتنها به مشکلات مالی فعلی شما پاسخ نمیدهد، بلکه ممکن است شما را در آینده به چالشهای بزرگتری نیز بکشاند.
3.با وام نمیشود وام را پس داد!
تصور کنید یک وام 30 میلیون تومانی با بهره 15 درصد گرفتهاید و حالا قادر به پرداخت اقساط آن نیستید. در چنین شرایطی، برخی افراد تصمیم میگیرند دوباره به بانک مراجعه کرده و وام دیگری به همان مبلغ و بهره بگیرند تا وام قبلی را تسویه کنند.
نکته مهم این است که با این کار، بدهی شما تسویه نمیشود؛ بلکه 30 میلیون تومان بدهی دارید و هنوز هم همان مقدار بدهکار هستید. شما فقط بهره وام خود را دو برابر کردهاید و این یک اشتباه بزرگ است.
ریشه این مشکل به نگرش نادرست به وام برمیگردد. اگر وام شما در کسبوکار سرمایهگذاری شود و سودآوری کند، بازپرداخت آن بسیار ساده خواهد بود. اما اگر این پول صرف هزینههای روزمره شود، شما باید آن را از درآمد فعلی خود پرداخت کنید. اگر درآمد کافی داشتید، اساساً به وام نیازی پیدا نمیکردید.
این چرخه معیوب به سختی بازپرداخت وام منجر میشود. بزرگترین اشتباه در این شرایط این است که برای پرداخت وام، دوباره وام بگیرید.
4.قسطی که پرداخت میکنید، از بدهی شما کم میشود!
فرض کنید یک وام 15 میلیون تومانی با 10 قسط و بهره 18 درصد گرفتهاید. حالا سوال این است که هر ماه باید چه مقدار بپردازید؟
در سیستمهای بانکی، مبلغ اقساط بر اساس روابط دقیق ریاضی محاسبه میشود. اما در بازار سیاه، جایی که از غیر بانک وام میگیرید، به سادگی با روابط مالی بازی میکنند تا سود بیشتری کسب کنند.
به عنوان مثال، اگر بگویید 18 درصد از 15 میلیون تومان، معادل 2.7 میلیون تومان است. بنابراین باید 17.7 میلیون تومان را در 10 ماه پس بدهید و به نظر میرسد که هر ماه باید 1.77 میلیون تومان قسط بپردازید. این محاسبه، اساساً اشتباه است.
لحظهای که وام را میگیرید، 15 میلیون تومان بدهی دارید. بعد از ماه اول که 1.77 میلیون تومان پرداخت کردید، بدهی شما به 13.23 میلیون تومان کاهش مییابد. اما در پایان ماه دهم، وقتی آخرین قسط را پرداخت میکنید، میبینید که هنوز بهره 2.7 میلیون تومانی برای کل وام محاسبه شده است، گویی که بدهیتان را نپرداختهاید.
اگر قرار بود در پایان 10 ماه کل بدهی خود را پرداخت کنید، بهره 2.7 میلیون تومانی منطقی به نظر میرسید. اما حالا که به تدریج بدهی خود را پرداخت میکنید، باید بهرهای بین عدد صفر و 2.7 میلیون تومان بپردازید. یعنی به طور تقریبی 1.35 میلیون تومان. بنابراین، اقساط شما باید حدود 1.5 میلیون تومان در ماه باشد، نه 1.77 میلیون تومان.
ممکن است وامدهنده بگوید: «خب، به جای 1.5 میلیون تومان، برای 9 ماه اقساط 1.77 میلیون تومان بده.» در این حالت، باز هم بهره وام بیشتر از 18 درصد خواهد شد، زیرا بهره 1.5 میلیون تومانی برای 10 ماه محاسبه شده است، نه برای 9 ماه.
با این توضیحات میبینیم که در وامگیری، درک صحیح از نحوه محاسبه اقساط و بهره اهمیت بسیار زیادی دارد. در غیر این صورت، افراد ممکن است در تلهای مالی گرفتار شوند که به سادگی نمیتوانند از آن رهایی یابند.
5.هر پرداختی غیر از اصل پول، به بهره اضافه میشود!
فرض کنید وامی 25 میلیون تومانی با بهره 15 درصد گرفتهاید. طبق قرارداد، باید در پایان سال، مجموعاً 28.75 میلیون تومان بپردازید؛ یعنی 3.75 میلیون تومان بهره. حالا فرض کنید علاوه بر این بهره، یک هدیه 1.5 میلیون تومانی هم برای کسی که شما را به بانک معرفی کرده میخرید.
این 1.5 میلیون تومان، بهرهای فراتر از 15 درصد وام شما خواهد شد، زیرا در واقع، بهره کل هزینههای وام شما را افزایش دادهاید. سوالی که باید از خود بپرسید این است که آیا اگر دوستی برای شما وامی با بهره 50 درصد پیدا میکرد، باز هم او را اینگونه قدردانی میکردید؟
چنین اتفاقی در خریدهای اقساطی خودرو نیز زیاد دیده میشود. فرض کنید خودرویی 120 میلیون تومانی را با اقساط یکساله و بهره 15 درصد خریداری میکنید. بهره 15 درصد برای پرداخت یکساله تقریباً 18 میلیون تومان میشود. فروشنده میگوید که قیمت خودرو با این بهره 138 میلیون تومان خواهد شد. شما باید 60 میلیون تومان پیشپرداخت دهید و هر ماه 6.5 میلیون تومان بپردازید.
توجه کنید که بعد از پیشپرداخت، بدهی شما 60 میلیون تومان است، و بهره این پول باید 9 میلیون تومان باشد، نه 18 میلیون. سوال اینجاست که چرا باید برای پولی که نقداً پرداخت کردهاید، بهره بپردازید؟
همچنین، برخی وامدهندگان درخواست میکنند که مبلغی را بدون سود در بانک سپردهگذاری کنید تا وام بگیرید. مثلاً 15 میلیون تومان برای یک سال در بانک بگذارید تا 15 میلیون وام 15 درصد بگیرید. در این صورت، شما بهرهای بیشتر از 15 درصد پرداخت کردهاید؛ چراکه سپرده شما، سودی نخواهد داشت اما بهره وام به طور کامل محاسبه میشود. بنابراین، هزینه کل وام شما بیش از 15 درصد خواهد بود.
6.پسانداز کردن پول، بدون بهره نیست!
تصور کنید امروز میتوانید وام 15 میلیون تومانی با بهره 8 درصد بگیرید. اما ترجیح میدهید این پول را در طول یک سال پسانداز کنید تا از پرداخت بهره خودداری کنید. در واقعیت، شما باز هم بهره پرداختهاید!
فرض کنید قصد دارید با این وام دستگاهی به ارزش 15 میلیون تومان خریداری کنید و درآمدزایی کنید. اگر پسانداز کنید، به دلیل تورم 10 درصدی سالانه، دستگاه سال آینده 16.5 میلیون تومان خواهد شد. بنابراین، این 1.5 میلیون تومان اضافی که برای خرید دستگاه میپردازید، در واقع، بهرهای است که به دلیل پسانداز پرداخت کردهاید.
علاوه بر این، اگر دستگاه را همان سال اول خریداری کرده بودید، مثلاً ماهیانه 2 میلیون تومان درآمد کسب میکردید. حالا که یک سال گذشته و وام نگرفتهاید، این درآمد را نیز از دست دادهاید.
اگر وام گرفته بودید، پس از پرداخت قسطهای وام، سود خالصی حدود 14 میلیون تومان داشتید. این هزینه فرصت، یعنی از دست دادن سود بالقوه، به اضافه 1.5 میلیون تومان افزایش قیمت دستگاه، بهرهای نزدیک به 100 درصد بوده است!
7.وام، گزینه بدی نیست!
حتی بزرگترین و موفقترین شرکتهای جهان نیز برای توسعه خود از وام استفاده میکنند. وام بانکی یکی از متداولترین روشهای تأمین مالی است، چه کسبوکار کوچک باشد و چه شرکتی بینالمللی.
همانطور که مشاهده کردید، ممکن است وامی که به نظر 15 درصدی میآید، در نهایت هزینهای بسیار بیشتر داشته باشد. اینکه وام با بهره بالا مناسب است یا خیر، به شرایط بازار و هدف شما بستگی دارد. اگر هدف شما سرمایهگذاری در کسبوکاری با سود 20 درصد است، وام 25 درصدی گران است. اما اگر اطمینان دارید که سرمایهگذاری شما 100 درصد سود خواهد داشت، گرفتن وام حتی با بهره 30 درصد نیز توجیهپذیر است.
8. “وام فوری”، هرگز فوری و ارزان نیست!
خیلی از مؤسسات یا افراد وامدهنده ممکن است وامهای فوری با شعار “بدون ضامن و مدارک پیچیده” را به شما پیشنهاد دهند، اما باید توجه داشت که این وامها معمولاً هزینههای پنهانی دارند. مثلاً، وامی 30 میلیون تومانی با بهره اسمی 20 درصد پیشنهاد میشود و وامدهنده میگوید که نیاز به سپردهگذاری، پرداخت هزینه مشاوره یا کسر مبلغ اولیه دارد.
در نهایت، بعد از کسر این هزینهها، شاید به جای 30 میلیون، تنها 25 میلیون تومان دریافت کنید، اما همچنان باید بهره 30 میلیون تومان را پرداخت کنید. این یعنی هزینه واقعی وام شما بسیار بیشتر از نرخ 20 درصد است. همیشه پیش از گرفتن وام، هزینههای اضافی وامهای فوری را بررسی کنید تا درک درستی از بهره واقعی داشته باشید.
9.“قسطهای کوچک” همیشه به معنای سود کمتر نیست!
گاهی اوقات بانکها وامهایی با دورههای بازپرداخت طولانیتر و قسطهای کوچکتر را پیشنهاد میکنند، اما این گزینهها همیشه ارزانتر از دورههای بازپرداخت کوتاهمدت نیستند. فرض کنید وام 40 میلیون تومانی با بهره 15 درصد برای مدت 5 سال بگیرید و قسط ماهانه شما مثلاً 1 میلیون تومان باشد. به نظر خوب میرسد، اما در مجموع پس از 5 سال باید 60 میلیون تومان پرداخت کنید!
اگر همین وام را با قسطهای بیشتر ولی دوره کوتاهتری مثلاً 2 ساله بگیرید، شاید قسط ماهانه شما به 1.8 میلیون تومان برسد، اما مجموع پرداختیتان در پایان 2 سال تنها 43 میلیون تومان خواهد بود. این نشان میدهد که طولانیتر کردن دوره وام برای کاهش قسط، همیشه به نفع شما نیست و گاهی با پرداخت بیشتر در طولانیمدت، هزینه بیشتری متحمل خواهید شد.
10.وام “بدون بهره” همیشه بدون هزینه نیست!
خیلی از فروشگاهها ممکن است وامهای “بدون بهره” یا “اقساط بدون سود” برای خریدهای اقساطی کالاها ارائه دهند. اما در حقیقت، این وامها میتوانند با افزایش قیمت کالا جبران شوند. مثلاً یک تلویزیون به قیمت 20 میلیون تومان بهصورت نقدی به فروش میرسد، اما برای خرید اقساطی به شما پیشنهاد میدهند که با پرداخت 2 میلیون تومان پیشپرداخت، مابقی مبلغ را طی 12 ماه قسط 1.8 میلیون تومانی بپردازید.
در این صورت، مجموع پرداختی شما در پایان سال 23.6 میلیون تومان خواهد بود که بهواقع نشان میدهد که هزینه اضافی 3.6 میلیون تومان به عنوان “بهره پنهان” به کالا افزوده شده است. بنابراین، هنگام خرید اقساطی، قیمت نهایی کالا را مقایسه کنید تا متوجه شوید که آیا واقعاً بدون بهره است یا خیر.