زندگی جان گاتمن
جان مردخای گاتمن در ۲۶ آوریل ۱۹۴۲ در جمهوری دومینیکن، در خانوادهای یهودی ارتدوکس به دنیا آمد. پدرش، خاخامی از وین که از هولوکاست جان به در برده بود، او را در محیطی پر از آیینهای مذهبی پرورش داد. کودکیاش در بروکلین نیویورک، در مدرسه یشیوای لوباویچ، با رعایت قوانین دین یهودی و یادگیری ریاضی و فیزیک گذشت. ذهن کنجکاو گاتمن از همان کودکی عاشق معادلات و معماها بود، انگار میخواست جهان را با اعداد رمزگشایی کند.
در ۱۹۶۲، جان گاتمن مدرک کارشناسیاش را در ریاضی-فیزیک از دانشگاه فیرلی دیکینسون گرفت و سپس در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) کارشناسی ارشد ریاضیات-روانشناسی را در ۱۹۶۴ به دست آورد. عشقش به ترکیب علم و روان انسان او را به دانشگاه ویسکانسین کشاند و در ۱۹۶۷ کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی-ریاضیات و در ۱۹۷۱ دکتری روانشناسی بالینی گرفت. در این سالها، او برنامهنویس کامپیوتر و طراح پژوهش بود.
علاقهی گاتمن به روابط از شکستهای خودش ریشه گرفت. او در مصاحبهای گفته است: «پنجاه سال پیش، چون روابط خودم شکست میخورد، به مطالعهی روابط علاقهمند شدم. با دوستم رابرت لوِنسون، که او هم در روابطش موفق نبود، تصمیم گرفتیم بهجای داشتن رابطه، آنها را مطالعه کنیم!» این دو در دانشگاه واشنگتن «آزمایشگاه عشق» را راهاندازی کردند، آپارتمانی با دوربینها و حسگرهایی که زوجها را در زندگی روزمره زیر نظر میگرفتند. گاتمن با بررسی بیش از سههزار زوج، الگوهایی یافت که آینده ازدواجها را پیشبینی میکرد.
زندگی شخصی جان گاتمن پر از فرازونشیب بود. دو ازدواج اولش به طلاق انجامید، تجربهای که شاید او را به کاوش عمیقتر در روابط سوق داد. اما در ۱۹۸۷، در کافهای به نام «پونی اکسپرسو» در سیاتل، زندگیاش تغییر کرد. او دربارهی دیدار اولش با جولی شوارتز میگوید: «جولی وارد شد و من جرئت کردم بگویم: میخوای با هم قهوه بخوریم؟ عاشق لباسش شدم. اون شب خواب ببری دیدم که همون طرح لباس جولی رو داشت.» جولی هم تعریف میکند: «چشمهای سبز جان منو گرفت. گفتوگوهامون پر از هیجان بود.»
این دیدار تصادفی به عشقی عمیق انجامید. جان که عاشق مطالعه بود و جولی که عاشق کوهنوردی و هیجان، تفاوتهای زیادی داشتند. جولی از خانوادهی مرفه آمریکایی بود؛ اما جان در سختیهای بروکلین بزرگ شده بود. بااینحال، جان با کارهای عاشقانه، مثل فرستادن گل به پنج هتل مختلف در سفر کاری جولی، قلب او را برد. جان پس از ده ماه دوستی، پیشنهاد ازدواج داد و حالا بیشتر از ۳۵ سال است که این دو با دخترشان، موریا، در ایالت واشنگتن زندگی میکنند. آنها در ۱۹۹۶ مؤسسه گاتمن را تأسیس کردند و روش گاتمن را برای کمک به زوجها ساختند.
جان گاتمن به عنوان یک نویسنده
جان گاتمن نویسندهای است که علم را به راهنمایی برای زندگی عاشقانه تبدیل کرد. او با بیش از ۲۰۰ مقاله علمی و بیش از ۴۰ کتاب، از جمله ریاضیات ازدواج (۲۰۰۳)، که مدلهای دینامیک غیرخطی را برای تحلیل روابط به کار برد، شهرتی جهانی یافت. این کتاب، که انتشارات MIT آن را منتشر کرد، نشان داد چطور میتوان با معادلات ریاضی سرنوشت ازدواجها را پیشبینی کرد. کتاب پرفروش هفت اصل موفقیت در ازدواج و زناشویی (۱۹۹۹)، نوشتهشده با همکاری نان سیلور، نتیجهی سالها پژوهش در «آزمایشگاه عشق» بود و مانند جعبهابزاری برای زوجهاست. او هفت اصل را معرفی کرد: ساختن نقشهی عشق، پرورش محبت و تحسین، رو کردن به هم، پذیرش نفوذ شریک، حل مشکلات قابلحل، مدیریت بنبستها و خلق معنای مشترک.
کتابهای دیگرش، مانند چرا ازدواجها موفق میشوند یا شکست میخورند (۱۹۹۴)، بهبود رابطه (2022)، علم اعتماد (۲۰۱۱)، درست حسابی دعوا کن! (2024، با جولی گاتمن) و نسخهی عشق (۲۰۲۲، با جولی گاتمن)، همگی از دادههای علمی برای بهبود روابط استفاده میکنند. او حتی برای والدین نوشت، مثل قلب فرزندپروری (۱۹۹۷)، که به پرورش هوش هیجانی کودکان کمک میکند. جان گاتمن با همراهی جولی کتابهایی مثل هشت قرار عاشقانه (۲۰۱۹) و راهنمای مردان برای شناخت زنان (۲۰۱۶) را نوشت.
اندیشهها و نظرات جان گاتمن
اندیشههای جان گاتمن مانند نقشهای برای روابط عاشقانهاند و در بیشتر از چهل سال پژوهش روی هزاران زوج ریشه دارند. او با مدلهای ریاضی و آماری، مانند معادلات دینامیک غیرخطی، نشان داد که میتوان با مشاهده ۱۵ دقیقه از گفتوگوی زوجها، با دقت ۹۰ درصد پیشبینی کرد که آیا تا ۱۵ سال آینده طلاق میگیرند یا نه. کلیدیترین ایدههای او عبارتاند از:
- نقشهی عشق: گاتمن باور داشت هر فرد باید «نقشهی عشق» شریکش را بشناسد؛ از آرزوهایش مثل سفر به ایتالیا تا ترسهایش مثل سخنرانی عمومی. زوجهای موفق این نقشه را مدام بهروز میکنند.
- چهار سوار آخرالزمان: گاتمن چهار رفتار مخرب را شناسایی کرد: انتقاد (حمله به شخصیت)، تحقیر (مثل تمسخر)، گرفتن حالت دفاعی (بهانه آوردن) و دیوار کشیدن (سکوت و دوری). او تحقیر را بدترین میدانست، مثل وقتی یکی با پوزخند میگوید: «تو هیچوقت نمیتونی درست تصمیم بگیری!»
- نسبت ۵ به ۱: زوجهای خوشبخت بهازای هر تعامل منفی، پنج تعامل مثبت دارند. مثلاً، یک «دوستت دارم» میتواند اثر یک بحث کوچک را خنثی کند.
- رو کردن به هم: زوجهای موفق به «درخواستهای ارتباط» پاسخ میدهند. مثلاً اگر یکی بگوید «این فیلم چقدر باحاله»، دیگری با «آره، صحنهی آخرش عالی بود» همراهی میکند.
- خانهی رابطه پایدار: نظریه «خانهی رابطه پایدار» گاتمن مانند خانهای با هفت طبقه است: نقشهی عشق، محبت و تحسین، رو کردن به هم، پذیرش نفوذ، حل مشکلات، مدیریت بنبستها و معنای مشترک. خانهای که دیوارهایش اعتماد و تعهدند.
- مدیریت تعارض: گاتمن میگفت ۶۹ درصد مشکلات زوجها همیشگیاند؛ مثل اختلاف بر سر بچهدار شدن. او به زوجها آموخت بهجای جنگیدن، این تفاوتها را با گفتوگو مدیریت کنند.
- اعتماد و خیانت: در علم اعتماد، گاتمن نشان داد اعتماد در لحظات کوچک ساخته میشود؛ مثل گوش دادن به شریک. خیانت، حتی غیرجنسی مثل پنهانکاری، این اعتماد را نابود میکند.
انتقادها از جان گاتمن
با وجود تأثیر جان گاتمن، برخی از روشها و ادعاهایش نقد شدهاند:
- دقت پیشبینی طلاق: ادعای دقت ۹۰ درصدی پیشبینی طلاق زیر سؤال رفته است. برخی مطالعات میگویند سمینارهای گاتمن تأثیر بلندمدت ندارند و حتی ممکن است با سادهسازی، زوجها را به خطا بیندازند.
- نادیده گرفتن انتخاب فردی: منتقدان میگویند گاتمن تصمیم شخصی برای طلاق را کمرنگ میبیند. مثلاً زوجهایی که به دلایل مالی یا مذهبی طلاق نمیگیرند، در مدلهای او جا نمیگیرند.
- تمرکز بیش از حد روی رفتار: برخی معتقدند گاتمن بیش از حد روی رفتارهای قابلمشاهده مثل میکرو-بیانها تمرکز کرده و عوامل عمیقتر مثل تروما یا فرهنگ را نادیده گرفته است.
- جهانی نبودن روشها: روش گاتمن عمدتاً روی زوجهای غربی تست شده و ممکن است در فرهنگهای جمعی مثل ایران یا آسیا کمتر جواب دهد.
- سادهسازی روابط: برخی روانشناسان میگویند گاتمن عشق را بیش از حد فرمولی کرده است؛ انگار میشود با چند اصل و نسبت ریاضی، قلب انسان را رام کرد.
چرا باید جان گاتمن را بخوانیم؟
خواندن گاتمن مانند داشتن یک مربی علمی برای عشق است. او به ما میآموزد که عشق مهارتی است که با تمرین رشد میکند. مثلاً وقتی شریکتان از روز بدش میگوید، یک «میفهمم عزیزم» میتواند فاصلهها را کم کند. هفت اصل موفقیت در ازدواج و زناشویی مثل نقشهای است برای عبور از طوفانهای زندگی مشترک. برای والدین، ایدههایش درباره مربیگری عاطفی مانند کلیدی برای تربیت کودکانی با قلبهای قوی است. در دنیای امروز، که شبکههای اجتماعی و فشارهای مالی عشق را سختتر کردهاند، گاتمن مانند دوستی است که با علم و مهربانی راه را نشان میدهد.
جوایز و افتخارات
- چهار جایزهی پژوهشگر علمی از مؤسسهی ملی سلامت روان
- جایزهی پژوهشگر برجسته از انجمن آمریکایی ازدواج و خانوادهدرمانی
- جایزهی برجستهترین مشارکتکننده در پژوهشهای نظامهای خانواده از آکادمی خانوادهدرمانی آمریکا
- دریافت تقدیرنامهی رئیسجمهور برای مشارکت برجستهی مادامالعمر در روانشناسی خانواده از انجمن روانشناسی آمریکا
- جایزهی برگس (Burgess Award) ۱۹۹۴ از شورای ملی روابط خانوادگی برای نقش برجسته در نظریه و پژوهش
- جایزهی دستاورد پس از یک عمر تلاش از شبکهی رواندرمانی در سال ۲۰۲۱
نقلقولها
- در روابط، چیزی به اسم انتقاد سازنده وجود ندارد.
- تحقیر بزرگترین دشمن عشق است.
- زوجهای خوشبخت مشکلاتشان را حل نمیکنند؛ بلکه یاد میگیرند با آنها زندگی کنند.
- اعتماد در لحظات کوچک ساخته میشود.
- نقشهی عشق خود را بهروز کنید؛ وگرنه گم میشوید.
- مهم نیست زوجها چطور دعوا میکنند؛ مهم این است که چطور آشتی میکنند.
- شروع تند و خشن یک بحث، مثل ریختن بنزین روی آتش است.
- پنج برابر تعامل مثبت بهازای هر تعامل منفی، راز یک رابطهی پایدار است
- بدون شناخت عمیق شریکت، نمیتوانی واقعاً عاشقش باشی.