کتاب ذهنآگاهی (۲۰۱۱) هشت هفته تمرین مدیتیشن دارد که بهطور ویژه برای رسیدن به آرامش ذهنی بیشتر طراحی شده است. این کتاب که ثمرهی همکاری یک کارشناس بیوشیمی و یک روانشناس بالینی است، راهنمایی علمی است که راه را برای بهبود روانی هموار میکند و در این مسیر، بسیاری از باورهای نادرست را نیز از بین میبرد.
مارک ویلیامز قبل از بازنشستگی، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه آکسفورد بود. او که از بنیانگذاران آکادمی درمانشناختی است، نویسندهی کتاب «رهایی از افسردگی به روش ذهنآگاهی» (۲۰۰۷) نیز هست. دنی پنمن دکترای بیوشیمی دارد و برای تعدادی از روزنامهها از جمله دیلیمیل، مطلب نوشته است.
سفری در ذهن که به پناهگاهی سرشار از آرامش میرسد
ذهنآگاهی و مدیتیشن ریشههای عمیقی در تمدنهای بزرگ و سنتهای مذهبی آسیا دارند. رواج آنها در غرب تا حد زیادی مرهون هیپیها و جویندگان معنوی است که در قرن بیستم این روشها را وارد غرب کردند. آن تاریخچه ردپای خود را به جا گذاشته است. اگر از مدیتیشن با هر فرد عقلگرایی صحبت کنید، اغلب در نهایت از آن دوری میکنند. بههرحال مگر ذهنآگاهی چیزی جز زنگهای آرامشبخش، عود و مباحث عرفانی است؟ نه اینطور نیست. پژوهشهای علمی بسیاری نشان میدهند که یادگیری ذهنآگاه بودن، شادی و تندرستی ما را بهطرز چشمگیری افزایش میدهد و این امر بهویژه در دنیای پرشتاب و پرارتباط امروز، خیلی اهمیت دارد.
این گفته را از یک کارشناس بیوشیمی و روانشناسی بالینی قبول کنید که دورهی ویژهی هشتهفتهای ذهنآگاهی را تدوین کردهاند. آنها معتقدند که مدیتیشن به همهی افراد در پیدا کردن آرامش خاطر و رضایت کمک میکند. مزیت دیگر چیست؟ این کار در نهایت سلامت جسمی، حافظه و انگیزهی شما را نیز تقویت خواهد کرد. در ادامهی خلاصه کتاب ذهنآگاهی یاد میگیرید که چرا برای ذهنآگاه بودن نیازی به مذهبی بودن نیست، مدیتیشن چگونه ساختار مغز شما را تغییر میدهد و چگونه میتوان ذهنآگاهی را در زندگی خود جای داد.
ذهنآگاهی اخیراً خیلی معروف شده است؛ اما با وجود اینهمه سروصدا در رسانهها، هنوز هم برداشتهای غلط و فکرهای اشتباه زیادی دربارهی چیستی و خوبیهای آن رایج است. و این بد است؛ چون این تصورات نادرست اغلب باعث میشوند که مردم از آن دوری کنند. بیایید چند تا از رایجترین اشتباهات را کنار بگذاریم.
اولین تصور غلط این است که ذهنآگاهی یک جور مذهب است. اینطور نیست؛ هرچند که در خیلی از مذهبها، یک روش معمول است. ذهنآگاهی یک جور آموزش دادن به ذهن است که با هر نوع باور و عقیدهای جور درمیآید. اما برای تمرین ذهنآگاهی باید روی زمین به حالت چهارزانو نشست، درست است؟ نه! اگر دوست داشته باشید میتوانید این کار را بکنید؛ اما بیشتر افراد آن را هر جایی که راحتتر هستند، تمرین میکنند. دربارهی زمان چطور؟ آیا ذهنآگاهی وقت زیادی از ما نمیگیرد و باعث تنبل شدن ما نمیشود؟ خلاصه اینکه نه! شما میتوانید از یک دقیقه تا یک روز کامل ذهنآگاه باشید؛ این کاملاً به خودتان بستگی دارد. دربارهی اینکه باعث پرت شدن حواس شما از هدفهایتان میشود، ثابت شده است که ذهنآگاهی درواقع به تمرکز کردن ذهن شما کمک میکند.
خب حالا که چند تا باور نادرست را درست کردیم، بیایید ببینیم ذهنآگاهی درواقع چیست. در اصل همهچیز دربارهی آگاهی همراه با مهربانی است. شما فکرهای خود و احساساتی را که به وجود میآیند، مثل ابرها در آسمان نگاه میکنید؛ بدون اینکه آنها را قضاوت کنید یا واکنشی نشان دهید. برای مثال از زندگی روزمره میتوان به این موضوع اشاره کرد: در حال برگشتن از سر کار به خانه، ناگهان به یاد رفتار بد همکارتان در اوایل روز میافتید. وقتی به خانه رسیدید، میتوانید یک ایمیل عصبانی برای او بنویسید و از رفتارش شکایت کنید؛ اما اگر فقط تماشا کنید که فکر منفی شما چطور شکل میگیرد و بعد محو میشود، چه اتفاقی میافتد؟ آیا بهتر نیست که بهسادگی اجازه دهید آن فکر از ذهنتان رد شود؟ ذهنآگاهی دربارهی توانایی رها کردن فکرهای منفی است؛ مثل رد شدن یک ابر بارانی. این کار شما را در زمان حال نگه میدارد و توجه شما را به چیزهایی که در همان لحظه اتفاق میافتد، میکشاند.