کتاب پدر پولدار، پدر فقیر (1997) با ترکیب داستان و توصیههای شخصی، نحوه رسیدن به استقلال مالی و ثروتمندشدن را تشریح میکند. نویسنده استدلال میکند که آنچه در این کتاب پرفروش میگوید، چیزهایی است که هرگز در جامعه به ما آموزش داده نمیشود. آنچه طبقه ثروتمند به فرزندان خود یاد میدهند، دانش لازم برای ثروتمند شدن است. او به عنوان شاهدی بر این ادعا از زندگی حرفهای و موفق خود به عنوان یک سرمایهگذار و بازنشستگی در سن 47 سالگی حرف میزند.
رابرت کیوساکی یک سرمایهگذار و کارآفرین با ثروت ۸۰ میلیون دلار است. او با برند پدر پولدار، 15 کتاب مالی منتشر کرده که 26 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته است.
علم مالی را بیاموزید!
پدر و مادرتان در مورد زندگی، پول و پیدا کردن شغل چه چیزی به شما یاد دادهاند؟ آیا گفتهاند که باید به مدرسه بروید، درس بخوانید و بعد شغل خوبی پیدا کنید؟ باور کنید یا نه، باید بدانید که این توصیه در واقع توصیه خوبی نیست. اما چیزی است که اکثر والدین به فرزندان خود میگویند.
یک سوال مهم دیگر هم وجود دارد: زمانی که در مدرسه درس میخواندید، در مورد پول درآوردن چه چیزی یاد گرفتید؟ به احتمال بسیار زیاد، هیچ!
بیشتر ما تجربه مشابهی داشتیم. هرگز آنچه را که برای بدست آوردن و نگه داشتن ثروت باید بدانیم به ما آموزش داده نشده است. اما برای همه این طور نیست: خانوادههای ثروتمند این دانش را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند.
قبل از اینکه به درسهای مالی برسیم، داستانی را برای شما تعریف میکنیم. داستان رابرت کیوساکی 9 ساله. داستان از دهه 1950 شروع میشود. رابرت و دوستش مایک پسرانی کنجکاو و جاهطلب بودند: میخواستند در آینده ثروتمند شوند. اما نمیدانستند چطور. آنها پس از یک تلاش ناموفق برای تولید سکه از لولههای خمیردندان ذوب شده، تصمیم گرفتند برای ثروتمندشدن مشورت بگیرند. آنها از پدرانشان پرسیدند که چطور میتوانند ثروتمند شوند.
شاید بتوانید حدس بزنید که پدر تحصیلکرده اما «فقیر» چه پاسخی داد: «خوب درس بخوان و شغل خوبی پیدا کن». این توصیه آشنا اما بسیار نادرست است. اگر از این راهنمایی پیروی کنید، تمام زندگی خود را صرف گرفتن افزایش حقوق خواهید کرد و دولت و رئیس شما، بیشتر از خودتان از کار کردن شما سود خواهند برند. به عبارت دیگر، پدر فقیر ممکن است بگوید: «برو و عضو گله گوسفندان شو و برای هر کسی کار کن به جز خودت».
در حال حاضر، بسیاری از مردم هنوز از رهنمایی پدر فقیر پیروی میکنند. آنها این کار را به دلیل احساس ترس انجام میدهند، ترس جا ماندن از الگوی تضمین شده زندگی. همیشه به ما گفتهاند که شغل خوب به ثروت و امنیت مالی منتهی میشود، بنابراین ما در کودکی به سختی درس میخوانیم و در بزرگسالی سختتر کار میکنیم. ما ممکن است بتوانیم از فقر فرار کنیم، اما مطمئنا با این روش ثروتمندتر نمیشویم.
البته برخی از افراد هستند که این کلیشهها را به فرزندان خود آموزش نمیدهند. افرادی که میدانند پول چطور در میآید، چطور افزایش مییابد و چطور میشود ثروت را حفظ کرد.
در این داستان پدر ثروتمند مایک، مربی مالی هر دو بچه شد. پدر مایک چه پیشنهادی دارد؟ او به کیوساکی جوان پیشنهاد کرد که در ازای 10 سنت در ساعت برای او کار کند، در مقابل او هم آنچه را در مورد ثروت میداند به او بیاموزد. رابرت موافقت کرد. اما پس از چند هفته دستمزد ناکافی، رابرت نزد پدر پولدار بازگشت، عصبانی بود و آماده ترک کردن کار. گفت: «تو از من سواستفاده کردی و حتی به قولت هم عمل نکردی. تو هیچ چیزی در مورد پول به من یاد ندادی!»
در اینجا اولین درس توسط پدر پولدار داده شد. رابرت کیوساکی یاد گرفته که در زندگی، مردم اغلب شما را سردرگم میکنند. او آموخت که کارکردن برای پول شما را ثروتمند نمیکند. افراد ثروتمند برای پول کار نمیکنند. ممکن است از خود بپرسید: اگر ثروتمندان برای پول کار نمیکنند، پس آنها چگونه ثروتمند میشوند؟ از طریق دزدی، یا بردن لاتاری؟!