اولین سوال: چرا دوستتون دنبال شریکه؟
اگه کار اینقدر پردرآمد و مطمئنه، چرا خودش تنهایی انجامش نمیده؟ معمولاً وقتی کسی دنبال شریک میگرده، یا پول کم داره، یا میخواد ریسک رو تقسیم کنه.
دومین سوال: تجربه شما در این کار چقدره؟
شما قراره نصف سرمایه رو بذارید، اما آیا از کسب و کار مسافرکشی اینترنتی چیزی میدونید؟ هزینههای جانبی، استهلاک، تعمیرات، بیمه و…؟
یه اشتباه رایج اینه که خیلیها فقط درآمد رو میبینن. میگن طرف ۳۰ تومن درمیاره، پس منم درمیارم. اما نمیدونن که این ۳۰ تومن، درآمد ناخالصه. هزینههای جانبی رو که کم کنی، شاید نصفش هم نمونه!
بحث مهم بعدی، مدیریت شراکت هست: قراره کی رانندگی کنه؟ تعمیرات گردن کیه؟ سود چطوری تقسیم میشه؟ اگه یکی خواست سهمش رو بفروشه چی؟ همه اینا باید قبل از شراکت مشخص بشه.
یه نکته طلایی: هیچوقت با پول پساندازتون ریسک نکنید! این ۱۰۰ میلیون شما پشتوانه مالیتونه. اگه میخواید سرمایهگذاری کنید، با درآمد مازادتون این کار رو بکنید. شما ماهی ۲۵ تومن درآمد دارید. یعنی سالی ۳۰۰ میلیون. حالا میخواید ۱۰۰ میلیون از پساندازتون رو توی یه کار پرریسک بذارید. یعنی معادل ۴ ماه کل درآمدتون!
پیشنهاد من اینه که اول یه مدت با ماشین پدرتون به عنوان راننده تو این سیستم کار کنید. هم با کار آشنا میشید، هم درآمد واقعی دستتون میاد، هم میفهمید اصلا این کار مناسب شماست یا نه. یا حتی میتونید چند تا اسنپ بگیرید و با راننده های مختلف صحبت کنید و ببینید شرایط چجوریه!
یادتون باشه: شراکت مثل ازدواجه! قبلش باید همه چیز رو سنجید. خیلیها با امید به سود بالا وارد شراکت میشن، اما با دعوا و ضرر مالی تمومش میکنن.