کتاب هفت عادت کلیدی در کسبوکار برای رسیدن به اوج عملکرد (۲۰۱۴) به ارزشها و رفتارهایی در سازمان میپردازد که مسیر موفقیت را هموار میکنند. این اثر نشان میدهد که چگونه کسبوکارهای موفق از رقیبان خود پیشی میگیرند و توضیح میدهد که هر شرکتی چگونه میتواند با اصلاح فعالیتهای روزمرهی خود، به سود بیشتری برسد.
نیکلاس اس بارنت بیشتر از سیسال تجربه در حوزهی مشاورهی تجاری و مدیریت شرکت دارد. او در حال حاضر مدیر عامل شرکت InSync Surveys است که یکی از شرکتهای پیشرو در زمینهی مشاورهی مدیریت در استرالیا محسوب میشود.
موفقیت را به یک عادت تبدیل کنید.
همهی ما با دیدن یک کسبوکار خوب، آن را بهراحتی تشخیص میدهیم؛ چه یک رستوران پرطرفدار در محلهی ما باشد، چه یک اپلیکیشن جدید که زندگیمان را دگرگون میکند. به همین ترتیب، دیدن یک کسبوکار معمولی هم برای ما قابلتشخیص است. همان مجموعهای که فقط یک بار با آن تعامل میکنید و دیگر تمایلی به برقراری ارتباط مجدد با آن را ندارید. اما تفاوت اصلی بین کسبوکارهای موفق و ناموفق در چیست؟
علاوه بر کسب سود بیشتر و جلب رضایت مشتری، رهبران کسبوکارهای موفق چه عادتهایی را در پیش گرفتهاند که آنها را از سایر رقبا متفاوت میکند؟ خلاصه کتاب هفت عادت کلیدی در کسبوکار برای رسیدن به اوج عملکرد، آن دسته از عادتهای کوچک تجاری را بررسی میکند که تأثیر شگفتانگیزی در موفقیت کسبوکارها دارند. از چشمانداز شرکت گرفته تا تعامل کارکنان و حفظ مشتری، شما با رویهها و الگوهایی رفتاری آشنا خواهید شد که برترین شرکتهای جهان را از سایرین متفاوت میکنند. همچنین، یاد خواهید گرفت که چگونه میتوانید این عادتها را در کسبوکار خودتان به کار ببندید و بهسرعت شاهد نتایج مثبت آن باشید.
چه تصوری از آیندهی کسبوکار خود در ذهن دارید؟ بسیاری از مدیران، آرمانها و اهداف بلندمدت خود را همچون قطبنمایی در نظر میگیرند؛ آرزویی بزرگ که مسیر حرکت را برای کارمندانشان روشن میکند؛ اما مدیران شرکتهای موفق بهخوبی میدانند که یک آرمان حسابشده، قطبنما نیست؛ بلکه مانند یک آهنرباست.
آرمان همان چیزی است که اشتیاق رفتن به محل کار را در صبح دوشنبه در شما ایجاد میکند. یک آرمان سازمانی قدرتمند، نه تنها مسیر را به شما نشان میدهد؛ بلکه انرژیبخش کارمندان است و آنها را بهسوی آینده جذب میکند. بهجای اینکه کارمندان شما بهآرامی بهسمت هدف بلندمدت شرکت گام بردارند، مجذوب آن خواهند شد. نشان دادن چنین آرمان جذابی بسیار مهم است. مطالعات نشان میدهند که مهمترین عامل در تعیین میزان کارایی یک شرکت، میزان الهامگرفتن کارمندان از آرمان سازمانی مدیرشان است.
الهامبخشی، ابزاری اساسی در جعبهابزار مدیریتی شماست؛ چرا که امروزه کارمندان بهدنبال معنا و هدف در شغل خود میگردند. برای کارمندان امروزی، کسب درآمد برای کارفرما انگیزهی کافی برای نشان دادن بهترین عملکرد نیست. پس چگونه میتوان کارمندان را برای حرکت بهسمت آیندهی شرکت ترغیب کرد؟ در قدم اول میتوانید آرمان خود را برای آینده، واضح و دستیافتنی کنید.
سازمانی را تصور کنید که آرمان آن از بین بردن فقر در جهان است. شاید این هدف در ظاهر الهامبخش بهنظر میرسد؛ اما در عمل اینطور نیست. درواقع رسیدن به این هدف برای یک شرکت بهتنهایی، ممکن نیست. چگونه کارمندان میتوانند از آرمانی الهام بگیرند که خود میدانند رسیدن به آن ممکن نیست؟ یک آرمان بهتر میتواند این باشد: «تبدیل شدن به بزرگترین مؤسسهی خیریهی شهر برای کمک به افراد بیخانمان». این هدف همچنان یک هدف بلندپروازانه است که کارمندان شما را به چالش میکشد؛ اما درعینحال، هدفی است که ویژهی شرکت شماست و امید میرود که رسیدن به آن امکانپذیر باشد.
مدیران شرکتهای موفق همچنین بهخوبی میدانند که همهی افراد حاضر در سازمان، باید آرمان شرکت را بپذیرند. بسیاری از مدیران عامل، آرمان سازمان را بهتنهایی تعیین میکنند و سپس بهسادگی آن را به کارمندان خود اعلام میکنند؛ اما اگر در تدوین آرمان سازمان با همهی افراد در سطوح مختلف همکاری کنید، میتوانید الهامبخش کارمندان خود باشید. میتوانید با برگزاری جلسات هماندیشی و انجام نظرسنجی، از نظرات کارمندان خود مطلع شوید. ممکن است ایجاد تعامل سازنده با کارمندان زمانبر باشد؛ اما اگر همهی افراد آرمان بلندمدت شما را پذیرفته باشند، با سرعت بیشتری بهسمت آن حرکت خواهید کرد.