کتاب دودمان پلانتاژنه (۲۰۱۲) داستان هشت نسل از پادشاهی انگلستان است. از جنگهای صلیبی گرفته تا امضای منشور کبیر و شروع جنگ صدساله، دودمان پلانتاژنه در هیجانانگیزترین دورههای تاریخ انگلستان حکومت کرد.
دن جونز، مورخ، روزنامهنگار و مجری تلویزیونی بریتانیایی است. او کتابهای زیادی دربارهی تاریخ انگلستان نوشته، از جمله کتاب پرفروش «تاج توخالی».
غوغایی خروشان در انگلستان و اروپا در قرون وسطی
دودمان پلانتاژنه بزرگترین خاندانی بودند که تا آن زمان بر انگلستان حکومت کرده بودند. آنها درعینحال مخوفترینشان هم بودند. این پادشاهان به تندخویی، بیرحمی، بیقراری و جذابیت خاص خود معروف بودند. در طول قرون وسطی، آنها بیش از ۲۵۰ سال بر انگلستان حکومت کردند؛ دورهای که این کشور را از یک جزیرهی گرفتار جنگ داخلی به یک قدرت اروپایی سازمانیافته و کاملاً قانونی تبدیل کرد. در خلاصه کتاب دودمان پلانتاژنه، داستان پلانتاژنه را مرور خواهیم کرد. این داستان پر از ماجرا است؛ شامل فرارهای جسورانه، روابط خطرناک و خشونتهای شیطانی.
سال ۱۱۲۱ است و هنری اول پادشاه انگلستان. پسر محبوب و وارث او بهتازگی در راه عبور از کانال مانش غرق شده است. شاه هنری برای حفظ سلطنت خود، مجبور میشود به دنبال جانشینی از طریق دخترش ماتیلدا باشد.
ماتیلدا، درست مثل برادر تازهدرگذشتهاش، مغرور و خودرأی است و در میان اشراف اعتمادبهنفس زیادی دارد. پادشاه هنری برای حفظ تاج و تخت انگلستان، ازدواجی بین ماتیلدا و یک زمیندار قدرتمند به نام جفری آنژو ترتیب میدهد. جفری مرد خوشنامی نیست. او علاقه دارد یک شاخه گل زرد در موهایش بگذارد؛ گلی که در لاتین «پلانتاژنه» نامیده میشود. به این ترتیب، دودمان پلانتاژنه متولد میشود. جفری و ماتیلدا علاقهی چندانی به هم ندارند؛ اما این موضوع مهم نیست.
ازدواج آنها یک حرکت سیاسی بسیار مهم است و فقط یک هدف دارد. در سال ۱۱۳۳ به این هدف میرسند؛ اولین فرزندشان به دنیا میآید. نام او را هنری میگذارند، درست مثل پدربزرگش. اما اشراف هنوز قانع نشدهاند. وقتی پادشاه پیر میمیرد، اشراف ماتیلدا را نمیپذیرند.
آنها از مدعی دیگری، پسرعموی ماتیلدا، استفان، حمایت میکنند. استفان پادشاه میشود؛ اما در کارش چندان خوب نیست. رهبری ضعیف او بهزودی انگلستان را بیثبات میکند. ماتیلدا در فرانسه شورش میکند. شاید فرصتی برای او پیش آمده باشد تا آنچه را که حق مسلم خود میداند، یعنی تاج انگلستان، دوباره به دست آورد. اتفاق بعدی برای انگلستان فاجعهبار است.
نیروهای ماتیلدا و استفان به مدت ۹ سال در سراسر روستاها میجنگند و به هر جا میروند، ویرانی به بار میآورند. نبردهای زیادی اتفاق میافتد؛ اما دو طرف در بنبست میمانند. جامعهی انگلستان در حال فروپاشی است. این دورهی هرجومرج نامی شوم به خود میگیرد: آنارشی. در همین حال، هنری، پسر ماتیلدا، بزرگ میشود. او با موهای زنجبیلیاش، بسیار باهوش است.
او در سراسر فرانسه یک جوان سرسخت شناخته میشود و از سیزدهسالگی گروههای نظامی را در سراسر کانال مانش رهبری میکرد. هنری همچنان شجاعت و درک خوبی از جنگ و سیاست نشان داد. شهرت هنری توجه زنی مشهور به نام النور ۲۸ ساله را به خود جلب میکند.
او یک اشرافزادهی قدرتمند است که بهتازگی پادشاه فرانسه به دلیل جاهطلبی بیش از حد و البته مسائل سیاسی، او را کنار گذاشته است. اما به نظر میرسد جوان انگلیسی جذابتر از پادشاه فرانسه باشد. برای هنری نوزدهساله، النور قلمروی وسیع، نسب سلطنتی و همچنین تجربهی دنیادیدگی یک زن مسنتر را دارد. این آشنایی، سرآغاز یک سلسله خواهد بود.