کتاب اخبار را دنبال نکنید (2020) نشان میدهد که با دنبال نکردن اخبار، زندگی آرامتر، سالمتر و معنادارتری خواهیم داشت. نویسندهی این کتاب پیشنهاد میکند به مدت سی روز از اخبار دوری کنید. او همچنین راهکارهایی برای رهایی از حجم بالای اطلاعات و تمرکز بر جنبههای مهم زندگی ارائه میدهد.
رولف دوبلی (Rolf Dobelli) نویسنده و کارآفرین اهل سوئیس در سال 1966 در شهر لوسرن متولد شد. او فعالیت ادبی خود را از سال 2003 با نگارش رمان آغاز کرد اما شهرت جهانی خود را با کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» به عنوان یک اثر غیرداستانی کسب کرد. همچنین، در سال 1999، همراه همکاران خود انتشارات getAbstractرا تاسیس کرد که به ارائه خلاصه کتابها و مقالات میپردازد.
عادت این روزهای بسیاری از ما این شده که بلافاصله پس از بیدار شدن، به سراغ تلفن همراه خود میرویم و اخبار روز را دنبال میکنیم. با چشمانی خسته، تیتر خبرها را میخوانیم و به برخی مقالات نگاهی گذرا میاندازیم. در طول روز نیز این روند ادامه دارد و با دیدن اخبار منفی، اضطراب و ناامیدی بر ما غلبه میکند.
اگر این تصویر برای شما آشناست، کتاب اخبار را دنبال نکنید میتواند به شما کمک کند. اعتیاد به پیگیری اخبار به پدیدهای رایج تبدیل میشود و بسیاری از ما ساعتها وقت خود را صرف دنبال کردن اخبار لحظه به لحظه میکنیم. همانطور که خواهید دید، این عادت تأثیرات منفی بر سلامت روان و جسم ما دارد. پس چرا از اخبار دست نمیکشیم؟ چرا برنامههای خبری را حذف نمیکنیم، وبسایتهای خبری را مسدود نمیکنیم و اشتراک روزنامه را لغو نمیکنیم؟ با این کار چیزی از دست نخواهیم داد و در عوض ذهنی آرام و بیدغدغه خواهیم داشت.
فرار از پیگیری اخبار تقریباً غیرممکن است؛ چه اعلانهای مداوم تلفنهای همراه، چه رادیوی تاکسیها و چه نمایشگرهای بزرگ فرودگاهها؛ اخبار در همه جا حضور دارد و ما را دنبال میکند.
رولف دوبلی از همان کودکی علاقهی شدیدی به اخبار داشت. در شهر لوسرن سوئیس، در دههی هفتاد، اخبار را از طریق روزنامه و رادیو دنبال میکرد. اخبار تلویزیونی و برنامههای سیاسی شبانه را نیز تماشا میکرد. اما اینها برای رولف دوبلی کافی نبود و در هفده سالگی بهشدت به اخبار معتاد شده بود. به عبارت بهتری از کودکی شیفتهی اخبار بود و رفتهرفته اخبار تمام زندگی او شد.
دوبلی هفده ساله هر شنبه در اتاق مطالعهی کتابخانه لوسرن، در کنار مردان سالخوردهای با عینکهای تهاستکانی و کت و شلوارهای رسمی، روزنامههای آخر هفته را میخواند. او با این کار آرزو داشت روزی به اندازهی آن مردان سالخورده، آگاه و فرهیخته شود. دلش نمیخواست درگیر روزمرگی و شایعات شهر لوسرن باشد؛ او میخواست روشنفکری جهانبین شود و به همین دلیل، رویدادهای مهم جهانی مانند دیدارهای سران کشورها، بلایای طبیعی در نقاط دورافتاده و ناآرامیهای سیاسی در گوشه و کنار دنیا برایش جذابیت داشتند.
با آغاز به کار دوبلی در سمت مدیر مالی شرکت هواپیمایی سوئیسایر (Swissair) علاقهی او به مطالعهی روزنامهها بهطور چشمگیری زیاد شد. از آنجا که اغلب اوقات با هواپیما سفر میکرد، همهی روزنامههای موجود در هواپیما را مطالعه میکرد و روزنامههای نخواندهشده را برای مطالعه در فرصتهای دیگر نگه میداشت.
با گسترش چشمگیر اینترنت در دههی 1990، عادت او به پیگیری اخبار شدت گرفت و دیگر نمیشد آن را کنترل کرد. صفحهی نمایش کامپیوترش، درست مثل تابلوهای اعلانات بزرگ میدان تایمز نیویورک، همیشه آخرین اخبار را نمایش میداد. او اشتراک خبرنامهی روزانهی روزنامهها را داشت و با فعال کردن هشدارهای فوری، از همهی خبرها مطلع میشد. به این ترتیب، احساس میکرد به تمام نقاط جهان متصل است.
یک روز، ناگهان متوجه شد دیگر نمیتواند روی کتابها و مقالات طولانی تمرکز کند. ذهنش بعد از خواندن چند پاراگراف خسته میشد و هیچ مطلبی در ذهنش نمیماند. کمکم احساس اضطراب هم به سراغش آمد. دوبلی فهمید که حجم بالای اطلاعات او را تحت فشار قرار داده است. همهی این خبر خواندنها چه سودی برایش داشت؟ آیا دانش او بیشتر شده بود؟ آیا احساس خوشحالی بیشتری میکرد؟ آیا قدرت تفکر او تقویت شده بود؟ پاسخ به همهی این سؤالات منفی بود.
یک پاسخ
روشش کاربردی به نظر میاد، مخصوصا در ایران