جلد کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی

کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی

روایتی از قدرت، درگیری و سقوط یونان باستان

نویسنده:
توسیدید
(Thucydides)
1 نفر در حال مطالعه این کتاب است.

کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی، که در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد نوشته شده است، داستان یک جنگ ۲۷ ساله و ویرانگر را تعریف می‌کند. این جنگ بین دو شهر-کشور یونانی، آتن و اسپارت، رخ داد و دنیای باستان را زیر و رو کرد. این کتاب فقط نبردها و روش‌های جنگی را شرح نمی‌دهد؛ بلکه الگوهایی پایدار را هم نشان می‌دهد. این الگوها توضیح می‌دهند که کشورها چطور برای به دست آوردن قدرت با هم رقابت می‌کنند، جوامع چگونه با مشکلات بزرگ سر و کار دارند و طبیعت انسان چطور باعث جنگ و صلح می‌شود.

توسیدید، یک فرمانده نظامی و مورخ اهل آتن بود. او تقریباً از سال ۴۶۰ تا ۴۰۰ پیش از میلاد زندگی کرد. توسیدید بیشتر جنگ پلوپونز را از نزدیک دید و بعد در سال ۴۲۴ پیش از میلاد از آتن تبعید شد. دلیل تبعیدش این بود که نتوانست جلوی گرفته شدن یک شهر مهم را بگیرد. کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی وقتی او فوت کرد، هنوز تمام نشده بود. این کتاب روش تاریخ نوشتن را کاملاً عوض کرد. توسیدید برای جمع‌آوری اطلاعات، با شاهدان حرف می‌زد و دلیل‌ها و نتیجه‌ها را بادقت بررسی می‌کرد. این روش او، پایه‌ی روش علمی در مطالعه‌ی تاریخ شد. نوشته‌های ساده و تحلیل رک‌وراست او درباره‌ی رفتار آدم‌ها در جنگ و سیاست، تأثیر زیادی روی مورخان، فیلسوفان و سیاستمداران بعد از او گذاشت. به همین خاطر، او را هم اولین مورخ واقعی می‌دانند و هم یکی از بنیان‌گذاران واقع‌گرایی سیاسی.

خلاصه کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی

حاوی 5 ایده کلیدی
History of the Peloponnesian War
A Chronicle of Power, Conflict, and the Fall of Ancient Greece
متن ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی

با یک جنگ قدیمی آشنا شوید که هنوز هم برای درگیری‌های امروزی دنیا درس‌هایی دارد.
سال ۴۳۱ پیش از میلاد بود و آتن نزدیک بود با اسپارت بجنگد. این جنگ قرار بود دنیای مدیترانه را برای همیشه تغییر دهد. ارتش‌ها در سراسر یونان باستان جمع می‌شدند و خط‌های نبرد شکل می‌گرفت. در این میان، یک سرباز کار دیگری می‌کرد. او نه‌تنها می‌جنگید؛ بلکه تمام جزئیات را با دقت خیلی زیاد ثبت می‌کرد. اسم آن سرباز توسیدید بود. او یک فرمانده آتنی بود که از بیماری سخت، تبعید و نابودی تمدنش جان سالم به در برد. او گزارش نهایی و کامل جنگ پلوپونز را نوشت. توجه زیاد او به واقعیت‌ها، حرف زدنش با شاهدان و بررسی‌اش از طبیعت انسان، معیارهایی را به وجود آورد که روزنامه‌نگاران امروزی هم هنوز آن‌ها را رعایت می‌کنند. توسیدید به‌جای اینکه تقصیر را گردن خدایان بیندازد یا از قهرمان‌ها تعریف کند، بررسی کرد که چطور ترس، غرور و منفعت‌طلبی باعث شد شهرها با هم بجنگند. توسیدید همه چیز را ثبت کرد، از روزهای اوج آتن تا وقتی که بعد از 27 سال تسلیم شد. او با این کار روش تازه‌ای برای تاریخ نوشتن به وجود آورد که هزاران سال ماندگار شد. کتاب تاریخ جنگ پلوپونزی، حاصل زحمات اوست که توسیدید نتوانست آن را به پایان برساند.

 

ایده کلیدی 1

1 قبل از شروع جنگ

در قلب یونان باستان، دو شهر خیلی متفاوت در راه تبدیل شدن به ابرقدرت‌های رقیب بودند. شهر آتن، نزدیک دریا در سرزمین آتیکا قرار داشت؛ معبدهای مرمرینش از دور هم در دشت‌های زیتون دیده می‌شدند. مردمش به تجارت، هنر و آزادی بیان اهمیت می‌دادند و باعث به وجود آمدن اولین دموکراسی دنیا شدند؛ جایی که مردم به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری‌های مهم شرکت می‌کردند و رأی می‌دادند. اما اسپارت، دور از دریا در دره‌ی پربار اوروتاس بود و آنجا یک جامعه‌ی نظامی بی‌نظیر را به وجود آورد. زندگی در اسپارت بر پایه‌ی نظم و مهارت جنگی بود و بچه‌ها از هفت‌سالگی باید مهارت‌های جنگ را یاد می‌گرفتند. آتن از راه تجارت و داشتن مستعمره‌ها پولدار می‌شد، اسپارت برای کشاورزی در زمین‌هایش به کارگران برده‌ای به اسم هلوت نیاز داشت تا مردمش بتوانند فقط روی تمرین‌های نظامی تمرکز کنند.
آتن بعد از شکست دادن امپراتوری قدرتمند پارس در ۴۸۰ پیش از میلاد، به شکل جدیدی قدرتمند شد. اسپارت هنوز به ارتش زمینی و جامعه‌ی نظامی سختگیرانه‌اش توجه می‌کرد. آتن بعد از پیروزی، شروع به ساخت دیوارها، کشتی‌ها و یک امپراتوری از متحدان جزیره‌ای کرد. این پیمان که اتحادیه‌ی دلوس نامیده می‌شد، اولش یک همکاری دوستانه برای محافظت از شهرهای یونان در برابر انتقام احتمالی ایرانی‌ها بود. هر کدام از اعضا با دادن کشتی یا پول به یک خزانه‌ی مشترک در جزیره‌ی مقدس دلوس کمک می‌کردند. اما آتن خیلی زود این اتحاد دفاعی را به یک امپراتوری تبدیل کرد. هر وقت شهرهای کوچک‌تر می‌خواستند از این اتحادیه بیرون بروند، کشتی‌های آتنی می‌آمدند تا دیوارهایشان را خراب کنند و پول بگیرند. خود خزانه هم از دلوس به آتن منتقل شد و پول لازم برای ساخت معبدهای باشکوه و ساختمان‌های عمومی را فراهم کرد. آتن، خیلی شبیه ابرقدرت‌های امروزی بود که از تحریم‌های اقتصادی یا پایگاه‌های نظامی برای حفظ نفوذشان استفاده می‌کنند. آتن از نیروی دریایی برای کنترل راه‌های تجاری و گرفتن چیزی که آن را «پول محافظت» می‌خواند، استفاده می‌کرد.
این قدرت گرفتن سریع آتن، نگرانی زیادی در دل اسپارت و متحدانش به وجود آورد. اسپارتی‌ها که قبلاً رهبری یونان در جنگ با پارس را بر عهده داشتند، حالا می‌دیدند که نفوذ و رهبری‌شان کم شده است. آن‌ها ساخت دیوارهای بلند آتن به سمت بندرهایش را تماشا می‌کردند؛ دیوارهایی که شهر را تقریباً در برابر حملات زمینی نفوذناپذیر می‌کرد. آن‌ها شکایت‌های دیگر شهرهای یونانی را درباره‌ی رفتار زورگویانه‌ی آتن می‌شنیدند.
برای سی سال، یک آرامش ناپایدار بین این دو نظام رقیب وجود داشت: آتن دموکرات با امپراتوری دریایی‌اش در یک طرف، و اسپارت الیگارش با اتحادی که قدرتش روی زمین بود در طرف دیگر. بااین‌حال، همیشه درگیری‌های کوچکی در مرزهای نفوذشان دیده می‌شد. وقتی کورینت و مستعمره‌اش، کورکورا، با هم وارد جنگ شدند، هر دو طرف آتن و اسپارت را وارد اختلاف خود کردند؛ وضعیتی خیلی شبیه جنگ‌های نیابتی امروز، که قدرت‌های بزرگ‌تر را به درگیری‌های منطقه‌ای متحدانشان می‌کشاند.
جرقه‌ی نهایی وقتی زده شد که آتن قدرت اقتصادی‌اش را علیه مگارا، یکی از متحدان اسپارت، به کار برد و ورود آن‌ها را به همه‌ی بندرها و بازارهای تحت‌نفوذ امپراتوری آتن ممنوع کرد؛ این کار یکی از اولین نمونه‌های تحریم‌های تجاری در تاریخ به حساب می‌آید. اسپارت از آتن خواست که از موضعش عقب‌نشینی کند. اما آتنی‌ها، به رهبری پریکلس، حاضر به نشان دادن ضعف نشدند. نظام دموکراتیک آن‌ها رأی به شروع جنگ داد؛ با این اطمینان که دیوارهایشان آن‌ها را حفظ می‌کند و ناوگان دریایی‌شان جریان تدارکات را برقرار نگه می‌دارد. هیچ‌کدام از طرفین فکر نمی‌کردند که این جنگ ۲۷ سال طول بکشد و چهره‌ی دنیای باستان را برای همیشه عوض کند.
در دنیای امروز، ما مدام شاهد تکرار همین الگو هستیم. هر وقت یک قدرت قدیمی از طرف یک قدرت جدید احساس خطر کند، بیشتر وقت‌ها ترس و غرور بر تصمیم‌گیری عاقلانه غلبه می‌کند. این وضعیت وقتی پیش آمد که آلمان در حال قوی شدن بود و برتری دریایی بریتانیا را قبل از جنگ جهانی اول به چالش کشید. و یک بار دیگر وقتی که امپراتوری درحال‌گسترش ژاپن با قدرت آمریکا در اقیانوس آرام برخورد کرد. در هر کدام از این موارد، قدرت مستقر با شک به قدرت جدید نگاه می‌کرد؛ درحالی‌که کشور درحال‌پیشرفت، احساس می‌کرد محدود شده و به آن بی‌احترامی شده است. این چرخه‌ی تکراری درگیری آنقدر قابل‌پیش‌بینی بود که محققان امروزی اسم آن را «تله توسیدید» گذاشتند؛ که از اسم مورخی گرفته شده که اولین بار این پدیده را شناخت.

 

ایده کلیدی 2

2 آغاز جنگ

برای مشاهده این بخش از محتوا، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 3

3 لشکرکشی به سیسیل

برای مشاهده این بخش از محتوا، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 4

4 مرحله‌ی پایانی

برای مشاهده این بخش از محتوا، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 5

5 میراثی ماندگار

برای مشاهده این بخش از محتوا، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

برای مشاهده این بخش از محتوا، لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
نظرات و دیدگاه‌های شما
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لوگوی اکوتوپیا کامل