جلد کتاب در ستایش راه رفتن

کتاب در ستایش راه رفتن

پژوهش‌‌های جدید درباره راه رفتن و فواید آن

نویسنده:
شین اومارا
(Shane O'Mara)
مطالعه این کتاب را شروع کنید!

کتاب «در ستایش راه رفتن» به بررسی فواید یکی از مهمترین و ساده ترین مهارت‌های انسان می‌پردازد. هر چه پیاده‌روی بیشتری داشته باشید سلامت جسمی و روانی خود را تضمین می‌کنید و خلاق‌تر و اجتماعی‌تر می‌شوید.

شین اومارا، عصب شناس و استاد تحقیقات تجربی مغز در کالج ترینیتی دوبلین است. او محقق اصلی موسسه علوم اعصاب کالج و همچنین محقق ارشد پژوهشکده Wellcome Trust است. او یک خبرنامه اینترنتی پرطرفدار و کتابی با عنوان «چرا شکنجه کار نمی‌کند» دارد.

خلاصه کتاب در ستایش راه رفتن

حاوی 6 ایده کلیدی
In Praise of Walking
The new science of how we walk and why it’s good for us
ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر کتاب در ستایش راه رفتن

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد گونه انسان، راه رفتن با دو پا است. اما امروزه بنظر می‌رسد کمتر از گذشته از این توانایی منحصر به فرد استفاده می‌کنیم. در عوض متاسفانه از وسایل نقلیه برای عبور و مرور استفاده می‌کنیم. با خواندن این چکیده درمی‌یابید که چرا بر پیاده‌روی تاکید زیادی داریم.

در این چکیده توضیح خواهیم داد که چرا کم تحرکی به یک معضل جدی تبدیل شده است؛ اشتباهی که می‌تواند بر سلامت جسمی و روانی ما اثرات منفی بگذارد. همچنین علت اهمیت پیاده‌روی را بیان خواهیم کرد.

ایده کلیدی 1

1راه رفتن ممکن است ساده به نظر برسد، اما به قدرت مغز احتیاج دارد

در این بخش در مورد نحوه راه رفتن انسان‌ها صحبت خواهیم کرد. اما ابتدا بیایید یک موجود آبزی بسیار متفاوت را بررسی کنیم: آبدزدک دریایی چسبان

آبدزدک دریایی یک جانور آبزی کوچک است که در سال‌های اولیه رشد خود در اطراف سنگ‌ها و صخره-های دریایی به دنبال غذا می‌چرخد. در ابتدا برای بهتر چرخیدن به چشم و مغز و نخاع احتیاج دارد. به همین دلیل تلاش می‌کند تا چشم، مغز و نخاع خود را به سرعت پرورش دهد. اما پس از مدتی دستخوش یک دگردیسی بسیار بزرگ می‌شود؛ سنگی را پیدا می‌کند، خود را به آن می‌چسباند و تا آخر عمر از روی آن تکان نمی‌خورد. قسمت جالب این است که پس از اینکه به سطوح می‌چسبد، مغز، چشم و نخاع خود را می‌خورد زیرا دیگر احتیاجی به آن‌ها ندارد!

درسی که آبدزدک دریایی به ما می‌دهد این است: اگر حرکت نکنید، به معنای واقعی کلمه ممکن است مغزتان را بخورید.

شاید بگویید که انسان‌ها شبیه آبدزدک دریایی نیستند اما در حقیقت از منظر زیست مولکولی بیشتر از آنچه تصور می‌کنید شبیه به هم هستیم. زیست شناسان تکوینی اخیرا ژن‌های دو گونه به ظاهر متفاوت را مقایسه کردند: ماهی کفزی و موش.

نتایج تحقیقات نشان داد که بسیاری از ژن‌های مسئول حرکت در این دو حیوان مشترک هستند. این ژن‌های مشترک شامل شکل نخاع، محل قرارگیری اندام‌ها، باله‌ها و عضلات و اعصاب مجاور می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد که ژن‌های مربوط به راه رفتن به قدری در تاریخ تکاملی حضور دارند که به نظر می-رسد احتمالا توانایی راه رفتن در زیر آب به تکامل رسیده ‌است.

با این حال، اگرچه اشتراکات زیادی با اجداد خود داریم اما راه رفتن انسان منحصر به فرد است. حتی نزدیک‌ترین خویشاوندان انسان یعنی میمون‌ها، برای راه رفتن از چهار اندام استفاده می‌کنند اما ما می‌توانیم با دو پا راه برویم. راه رفتن انسان بسیار کارآمدتر از راه رفتن میمون‌ها است زیرا نسبت به میمون‌ها می‌توانیم مسافت‌ طولانی‌تری را طی کنیم و در حین راه رفتن وسایل دیگر را حمل کنیم.

اگر چه راه رفتن روی دو پا کارآمدتر است اما سخت‌تر است. به قدری که کودکان نوپا هنگام یادگیری راه رفتن، به طور متوسط ۱۷ بار زمین می‌خورند. همچنین ربات‌ها هنوز نتوانسته‌اند مانند انسان راه بروند.

بنابراین باید از مغز خود برای تسلط بر این مهارت پیچیده تشکر کنیم. یکی از چیزهای دیگری که مغز در آن مهارت منحصر به فردی دارد، حفظ تعادل است. مغز انسان حفظ تعادل را از طریق «سیستم هدایت اینرسی» انجام می‌دهد. در مغز سیستمی وجود دارد که همواره به صورت خودکار و لحظه‌ای موقعیت مکانی را مورد بررسی قرار می‌دهد. مغز همواره تلاش می‌کند تا خط فرضی بین گوشه چشم تا مجرای گوش را موازی با زمین نگه دارد و از این طریق می‌تواند تعادل ما را حفظ کند.

مغز همواره در حال محاسبه موقعیت مکانی است. خط را از گوشه چشم تا مجرای گوش ردیابی می‌کند. مغز ما همیشه سعی می¬کند این خط را موازی با زمین نگه دارد.

البته بخشی از راه رفتن نیز توسط نخاع کنترل می‌شود. نخاع مسئول الگوهای ریتمیک تنفس، ضربان قلب و راه رفتن است.

احتمالا به یاد دارید که نخاع دومین چیزی بود که آبدزدک دریایی پس از چسبیدن به سنگ‌ها آن را می‌خورد!

 

ایده کلیدی 2

2دانشمندان نحوه جهت‌یابی ما را کشف کرده‌اند

علاوه بر نحوه راه رفتن برای پیدا کردن جهت درست نیاز به قدرت مغز داریم.

چند سال پیش، قبل از عصر گوشی‌های هوشمند، نویسنده باید از شمال لندن به استریتهام در جنوب لندن می‌رفت. با اینکه نقشه‌ای به همراه خود نداشت اما توانست راه خود را پیدا کند. اما چگونه؟ ما به صورت غریزی توانایی جهت‌یابی و یافتن مسیر را داریم. به کمک این قدرت غریزی توانست مسیر خود را به سوی مقصد بیابد. نویسنده در حالیکه از مناطقی عبور می‌کرد که نمی‌شناخت اما با قدم زدن در طول رودخانه تیمز به سمت جنوب توانست راه خود را به سمت خانه پیدا کند.

دانشمندان به تازگی نحوه جهت یابی انسان را کشف کرده‌اند. امروزه به این نتیجه رسیده‌اند که ادراک فضایی ما به میزان قابل توجهی تحت تاثیر توانایی بینایی ما نیست.

چندین مطالعه ثابت کرده‌اند که ادراک فضایی ما تا حد زیادی تحت تاثیر توانایی بینایی ما نیست. در یک مطالعه، افراد دارای اختلالات بینایی توانایی مشابهی در جهت یابی و یافتن موقعیت مکانی با افراد سالم داشتند.

جان اوکیف(عصب‌شناس) اکتشافات پیشگامی در باب جهت یابی مغز انجام داده است. او آزمایشی بر روی موش‌ها انجام داد و متوجه شد زمانی که موش‌ها مسیر خود را گم کنند، سلول‌های خاصی در اطراف هیپوکامپ مغز آن‌ها فعال می‌شود تا مسیر خود را باز یابی کنند. این سلول‌ها به عنوان «سلول‌های مکان» شناخته می‌شوند. در واقع این سلول‌ها موقعیت مکانی ما را مشخص می‌کنند و به ما می‌گویند کجا هستیم. در مغز انسان نیز چنین سلول‌هایی وجود دارند که موثرترین نقش را در جهت یابی ما دارند.

تحقیقات بیشتر انواع جالب‌تری از سلول‌ها را در مغز نشان داده‌اند که به ما کمک می‌کنند تا مسیریابی کنیم و به مسیر خود ادامه دهیم. سلول‌های دیگری در مغز وجود دارند که سلول‌های جهت سر نامیده می‌شوند. این سلول‌ها مانند یک قطب نما داخلی جهت گیری سر ما را نسبت به سطح افق مشخص می‌کند و از این طریق در جهت یابی مغز نقش موثری دارند. همچنین سلول‌های دیگری نیز وجود دارند که موقعیت مکانی اشیا مجاور را نسبت به خودمان مشخص می‌کند.

بنابراین، مغز تا حدودی شبکه GPS مخصوص به خود را دارد که در حین راه رفتن دائما خود را به روز رسانی می‌کند.

ایده کلیدی 3

3طراحی شهرها باید به گونه‌ای باشند که مناسب پیاده‌روی باشند

فرض کنید به ایتالیا سفر کرده‌اید. یک روز عصر بیرون می‌روید و مردم محلی را می‌بینید که در حال قدم زدن در محله هستند و با دوستان و همسایگان خود گپ می‌زنند. قطعا این صحنه فوق‌العاده لذت بخش و آرام برای پایان روز است. اما با توجه به زندگی شهری پرمشغله امروزی، احتمالا داشتن چنین لحظات آرامش بخشی به عنوان روتین زندگی غیرممکن است.

بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها و مناطق شهری زندگی می‌کنند و احتمالا تا سال ۲۰۵۰ به هشتاد یا نود درصد افزایش پیدا کنند. برنامه‌ریزان شهری همواره به شهرنشینی و ساختن جاده‌ها و بزرگراه‌ها بیشتر از پیاده‌روی و سلامت جسم و روان ما توجه دارند.

متاسفانه این دقیقا برعکس چیزی است که ما در زندگی خود به آن احتیاج داریم.

پس چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد این است که شهرهای امروزی مناسب پیاده روی باشند. چه چیزی یک شهر را برای پیاده‌روی مناسب می‌کند؟

اول از همه باید امکاناتی مانند مغازه‌ها و مدارس در چند قدمی محل زندگی افراد جامعه باشد. علاوه بر این، امکانات مناسب برای پیاده روی در اطراف شهر وجود داشته باشد تا شهروندان بتوانند به راحتی و با امنیت کامل در اطراف شهر پیاده روی کنند. خیابان‌ها باید تقریبا مانند اتاق نشیمن خانه‌ها تزئینات دلپذیری داشته باشند تا شهروندان را برای پیاده روی ترغیب کنند. همچنین باید فضای سبز زیادی در سطح شهر وجود داشته باشد.

آخرین و مهمترین نکته این است که یک شهر باید برای پیاده روی افراد مسن مناسب باشد. به ویژه گذرگاه‌های جاده‌ای باید به گونه‌ای طراحی شوند که افراد مسن بتوانند به راحتی در آن رفت و آمد کنند.

مزایای شهر دارای امکانات مناسب پیاده روی بسیار زیاد است. از یک سو، دسترسی آسان به مغازه‌ها و ادارات منجر به فعالیت اقتصادی بیشتر می‌شود. از سوی دیگر برخی از اقتصاددانان معتقدند که بین مدت زمانی که در ماشین می‌گذرانیم و میزان بهره‌وری اقتصادی ما همبستگی منفی وجود دارد. در حقیقت هر چه زمان بیشتری در وسایل نقلیه می‌گذارنیم، بهره‌وری اقتصادی کمتری نیز خواهیم داشت.

همچنین نویسنده به برنامه‌ریزان شهری پیشنهاد می‌دهد تا برای طراحی شهرها از چهار اصل پیروی کنند. مخفف این اصول EASE است؛ شهرها باید برای همه آسان، در دسترس، ایمن و لذت بخش باشند.

در آخر، نویسنده معتقد است که طراحی شهرها توسط افراد اشتباهی انجام می‌شود. به نظر او روانشناسان و دانشمندان علوم اعصاب بهتر از مهندسان شهرسازی می‌توانند شهر مناسبی طراحی کنند. او معتقد است آن‌ها واقعا می‌دانند چگونه یک شهر مناسب پیاده روی طراحی کنند.

ایده کلیدی 4

4پیاده روی می‌تواند بهترین دارو باشد

فرض کنید یک روز کامل را بدون اینکه کاری بکنید در خانه مانده‌اید، چه احساسی دارید؟ به احتمال زیاد، کمی بدخلق شده‌اید و حوصله هیچ کاری را ندارید. مطالعات علمی نیز تا حدودی این موضوع را تایید می‌کنند. زمانی که تحرک ندارید خلق و خوی شما پایین می‌آید. هر چه فعالیت بدنی کمتری داشته باشید، میزان برون‌گرایی، گشودگی و انعطاف پذیری کمتری نیز خواهید داشت.

از نظر علمی هنوز علت دقیق آن مشخص نیست اما نویسنده پیاده‌روی را برای برطرف کردن این مشکل پیشنهاد می‌دهد.

بقراط می‌گوید راه رفتن بهترین دارو است. او برای ما که تمام روز خود را در خانه یا اداره می‌گذرانیم، دارو سخت گیرانه‌ای تجویز کرده است!

یک مطالعه در ایالات متحده نشان می‌دهد که افراد به طور متوسط هشتاد و هفت درصد از زمان خود را در محیط‌های بسته می‌گذرانند.

اندازه گیری آن دشوار است اما تحقیقات نشان می‌دهد که پیاده روی، به ویژه در فضای باز، برای سلامت روان لازم است. بر اساس یک مطالعه، اگر همه فقط یک ساعت در هفته را به فعالیت بدنی اختصاص دهند، در آینده اختلال افسردگی تا حدود دوازده درصد کاهش می‌یابد. مطالعه دیگری در بریتانیا نشان داد که گشت و گذار در محیط‌های طبیعی، مانند حومه شهر یا فضاهای سبز، باعث می‌شود که افراد از نظر ذهنی «بازیابی» شوند.

پیاده روی و سایر انواع ورزش‌های بدنی تاثیرات مثبتی بر عملکرد مغز دارند. پیاده روی منظم در تولید سلول‌های مغزی جدید که به حافظه و یادگیری کمک می‌کنند نقش دارد. به علاوه، پیاده‌روی بی‌شک باعث تقویت ماهیچه‌های بدن می‌شود. رابطه‌ای که ماهیچه‌های بدن با پیاده روی دارند را می‌توان در یک عبارت بیان کرد: «از آن استفاده کن وگرنه آن را از دست می‌دهی». بدن به سادگی از حفظ عضلاتی که به طور منظم از آن استفاده نمی‌شود، می‌گذرد.

پس هر نوع تحرکی خوب است اما از نظر علمی ورزش در هوای آزاد بهترین حالت است. در یک مطالعه در اتاوا کانادا از مردم خواسته شد که مسافت یکسانی را از طریق دو مسیر مختلف پیاده روی کنند. دسته اول باید در کنار رودخانه پیاده روی می‌کردند و دسته دوم از داخل تونل. پس از پایان پیاده روی از آن‌ها خواسته شد تا به میزان خلق و خوی خود امتیاز دهند. نتایج نشان داد کسانی که در کنار رودخانه پیاده روی کرده بودند، به طور قابل توجهی امتیاز بیشتری داشتند.

بنابراین، چه بخواهید حافظه یا ماهیچه‌ها خود را تقویت کنید و یا فقط بخواهید احساس بهتری داشته باشید، راه‌حل یکی است: به پیاده‌روی در فضای آزاد بروید، هر چه فضا سبزتر، بهتر!

ایده کلیدی 5

5پیاده روی باعث افزایش خلاقیت می‌شود

در سال ۱۸۴۳ ویلیام روآن همیلتون(ریاضیدان ایرلندی) که در مبحث اعداد مختلط تبحر داشت تا مدت‌ها نمی‌توانست یکی از مهمترین مسائلی که با آن درگیر بود را حل کند. از طرفی او عادت داشت هر روز دو ساعت پیاده روی کند. در یکی از روزها هنگام پیاده روی ناگهان راه حل جدیدی به ذهنش رسید و توانست فرمول جدیدی کشف کند. سریع قلمی را از کیفش بیرون آورد و فرمول را روی پلی که در آن نزدیکی بود حک کرد. پیاده روی توانست او را به موفقیتی که نیاز داشت برساند. این فرمول هنوز برای اعداد مختلط در فضای سه بعدی کاربرد دارد. این روزها، ریاضیدانان برای گرامیداشت کار او هر سال در تاریخ شانزده اکتبر “راهپیمایی همیلتون” را برگزار می‌کنند.

پیاده روی نه تنها در حل مسائل ریاضی بلکه در حل مسائل دیگر نیز می‌تواند الهام بخش باشد. هنری دیوید ثورو می‌گوید: «لحظه‌ای که پاهای من شروع به حرکت می‌کنند، افکارم به جریان می‌افتند.» شعر ویلیام وردزورث به نام “تنترن ابی” نیز در طی یک پیاده روی طولانی سروده شد. فریدریش نیچه می‌گوید: «فقط افکاری که طی راه رفتن به آنها می‌رسم ارزشمند هستند».

حال بیاید بررسی کنیم که از منظر علمی چگونه پیاده روی می‌تواند در حل مسائلی که نیاز به خلاقیت دارد کمک کننده باشد. مغز انسان دو حالت دارد: یک حالت فعال و یک حالت پیش فرض. وقتی می‌خواهیم روی کاری تمرکز کنیم و کارها را با جزئیات تمام انجام دهیم، مغز ما در حالت فعال قرار می‌گیرد. اما در حالت پیش فرض، مغز روی کار خاصی تمرکز نمی‌کند و در حال استراحت یا انجام حرکات خودکار است. در حالت پیش‌فرض، مغز به پردازش خاطرات و حافظه می‌پردازد. حالت پیش فرض برای منظم کردن ذهن و افکار حیاتی است. نویسنده این حالت از مغز را «بیکاری فعال» می‌نامد. در واقع در این حالت در عین حال که ذهن پریشان است و همزمان به چندین موضوع مختلف فکر می‌کند اما همچنان مقداری تمرکز دارد.

شواهد حاکی از آن است که خلاقیت زمانی شکل می‌گیرد که این دو حالت از مغز همزمان فعال باشند و از آنجایی که در پیاده روی هر دو حالت مغز فعال هستند، خلاقیت نیز افزایش می‌یابد و مغز ما می‌تواند بهترین راه حل‌ها را بیابد. زیرا در پیاده روی بخشی از هیپوکامپ مغز فعال می‌شود که باعث روشن شدن هر دو حالت مغز می‌شود. به همین دلیل پیاده روی در حل مسائل خلاقانه مانند کشف یک فرمول جدید ریاضی کمک کننده است.

پس دفعه بعد که خواستید برای مشکلات چالش برانگیز خود راه حل بیابید می‌توانید پیاده روی را امتحان کنید.

ایده کلیدی 6

6پیاده روی امری اجتماعی است

پیاده روی فقط یک فعالیت انفرادی نیست که ذهن ما بتواند به طور کامل معطوف به افکار درونی باشد. بلکه اساسا یک فعالیت اجتماعی است. مارک تواین در این باره می‌گوید: «بزرگترین لذت پیاده روی در صحبت کردن با دیگران است.»

مطالعات علمی نیز این موضوع را تایید می‌کنند. یک مطالعه نشان می‌دهد افراد مسنی که هر هفته حدود صد و پنجاه دقیقه پیاده‌روی می‌کردند، در مقایسه با سالمندانی که پیاده روی کمتری داشتند از نظر اجتماعی فعال‌تر بودند و میزان رضایت بیشتری از زندگی داشتند. همچنین توانایی پیاده روی نقش کلیدی در رشد اجتماعی کودکان دارد. کودکان زمانی که توانایی راه رفتن را بدست می‌آورند می‌توانند هم بازی‌های جدیدی پیدا کنند و با همسالان خود ارتباط برقرار کنند.

حتی برخی از کارهایی که انفرادی به نظر می‌رسند جنبه اجتماعی دارند، مانند زیارت رفتن. معمولا مردم علاقه دارند به تنهایی به زیارتگاه بروند و مدتی تنها باشند اما اگر دقیق‌تر به این امر نگاه کنیم یک احساس عمیقی از همبستگی را در آن می‌یابیم. در حقیقت آن‌ها با افرادی که دین یکسانی دارند هم مسیر می‌شوند. حتی وقتی به تنهایی در سطح شهر پیاده‌روی می‌کنیم، در واقع با افراد دیگر هم مسیر می‌شویم.

راه رفتن با دیگران برای گونه انسان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. آیا تا به حال توجه کرده‌اید که هنگامی که با دوستانتان راه می‌روید ناخودآگاه تمایل دارید قدم‌هایتان را همگام کنید؟ این موضوع در راه رفتن گروهی کاملا مشهود است. بر اساس یک فرآیند بسیار پیچیده، مغز انسان همواره کارهایی را که اعضای گروه می‌خواهند انجام دهند را پیش‌بینی می‌کند. به همین دلیل همواره گام‌های بعدی دیگر اعضا را پیش بینی می‌کند تا با آن‌ها همگام شود. این یکی دیگر از ویژگی‌های گونه انسان است که ربات‌ها هنوز از انجام آن ناتوان هستند.

حتی برخی مطالعات نشان داده است که حضور در یک گروه بزرگ مانند شرکت در یک راهپیمایی یا رفتن به یک کنسرت حداقل در کوتاه مدت می‌تواند تاثیرات مثبت روانی داشته باشد.

پس پیاده روی یکی از مهمترین ویژگی‌هایی است که ما را به یک انسان تبدیل می‌کند.

همانطور که دیدیم می‌تواند از جنبه‌های مختلفی مفید باشد. بنابراین زمان آن رسیده است که برای افزایش پیاده روی برنامه ریزی کنیم و هر روز برای افزایش پیاده روی خود قدمی برداریم تا از مزایای ذهنی و فیزیکی آن بهره مند شویم.

این موضوع در مورد سیاستمداران و برنامه ریزان شهری و افرادی که در مراکز بهداشتی کار می‌کنند نیز صادق است. آن‌ها نیز باید بیشتر از گذشته به پیاده روی افراد اهمیت دهند و برای آن برنامه ریزی کنند. نویسنده معتقد است که شهرها باید به گونه‌ای طراحی شوند که همواره افراد جامعه را به پیاده روی تشویق کنند. در حقیقت شهرها باید منعکس کننده پیاده روی باشند نه اینکه شرایط را برای پیاده روی سخت‌تر کنند. نویسنده معتقد است که شهرها باید فضای سبز بیشتری داشته باشند و جاده‌ها باید محل مخصوص پیاده روی داشته باشند تا افراد بیشتری برای پیاده روی ترغیب شوند.

خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

پیاده روی به دلایل مختلفی فواید زیادی برای بدن و مغز ما دارد. فرایند پیچیده‌ای که در پشت چگونگی راه رفتن انسان وجود دارد، خلق و خو، خلاقیت و جامعه پذیری انسان را تقویت می‌کند. همه شهروندان از جمله برنامه¬ریزان شهری باید به مزایای پیاده روی خوب توجه بیشتری داشته باشند.

یک توصیه عملی:

همه ما همواره با مشکلاتی روبرو می‌شویم که نمی‌دانیم چگونه آن‌ها را حل کنیم. اما گاهی اوقات، تمرکز بیش از حد روی یک مشکل می‌تواند گره‌گشایی آن را سخت‌تر کند. بنابراین دفعه بعد اگر برای مدتی نتوانستید راه حلی برای مشکل خود بیابید، ابتدا کمی به خود استراحت دهید سپس به پیاده روی بروید و ذهنتان را از افکار مزاحم آزاد کنید. پس از پیاده روی ممکن است راه حل‌هایی به ذهنتان خطور کند که خودتان شگفت زده شوید!

نظرات و دیدگاه‌های شما
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مشابه
اثر فیلیپ ای. تتلاک و دن گاردنر
اثر کلیتون ام. کریستنسن، تدی‌‌هال، کارن دیلون و دیوید اس. دانکن
اثر پاول بلوم
لوگوی اکوتوپیا کامل