کتاب «در ستایش راه رفتن» به بررسی فواید یکی از مهمترین و ساده ترین مهارتهای انسان میپردازد. هر چه پیادهروی بیشتری داشته باشید سلامت جسمی و روانی خود را تضمین میکنید و خلاقتر و اجتماعیتر میشوید.
شین اومارا، عصب شناس و استاد تحقیقات تجربی مغز در کالج ترینیتی دوبلین است. او محقق اصلی موسسه علوم اعصاب کالج و همچنین محقق ارشد پژوهشکده Wellcome Trust است. او یک خبرنامه اینترنتی پرطرفدار و کتابی با عنوان «چرا شکنجه کار نمیکند» دارد.
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد گونه انسان، راه رفتن با دو پا است. اما امروزه بنظر میرسد کمتر از گذشته از این توانایی منحصر به فرد استفاده میکنیم. در عوض متاسفانه از وسایل نقلیه برای عبور و مرور استفاده میکنیم. با خواندن این چکیده درمییابید که چرا بر پیادهروی تاکید زیادی داریم.
در این چکیده توضیح خواهیم داد که چرا کم تحرکی به یک معضل جدی تبدیل شده است؛ اشتباهی که میتواند بر سلامت جسمی و روانی ما اثرات منفی بگذارد. همچنین علت اهمیت پیادهروی را بیان خواهیم کرد.
در این بخش در مورد نحوه راه رفتن انسانها صحبت خواهیم کرد. اما ابتدا بیایید یک موجود آبزی بسیار متفاوت را بررسی کنیم: آبدزدک دریایی چسبان
آبدزدک دریایی یک جانور آبزی کوچک است که در سالهای اولیه رشد خود در اطراف سنگها و صخره-های دریایی به دنبال غذا میچرخد. در ابتدا برای بهتر چرخیدن به چشم و مغز و نخاع احتیاج دارد. به همین دلیل تلاش میکند تا چشم، مغز و نخاع خود را به سرعت پرورش دهد. اما پس از مدتی دستخوش یک دگردیسی بسیار بزرگ میشود؛ سنگی را پیدا میکند، خود را به آن میچسباند و تا آخر عمر از روی آن تکان نمیخورد. قسمت جالب این است که پس از اینکه به سطوح میچسبد، مغز، چشم و نخاع خود را میخورد زیرا دیگر احتیاجی به آنها ندارد!
درسی که آبدزدک دریایی به ما میدهد این است: اگر حرکت نکنید، به معنای واقعی کلمه ممکن است مغزتان را بخورید.
شاید بگویید که انسانها شبیه آبدزدک دریایی نیستند اما در حقیقت از منظر زیست مولکولی بیشتر از آنچه تصور میکنید شبیه به هم هستیم. زیست شناسان تکوینی اخیرا ژنهای دو گونه به ظاهر متفاوت را مقایسه کردند: ماهی کفزی و موش.
نتایج تحقیقات نشان داد که بسیاری از ژنهای مسئول حرکت در این دو حیوان مشترک هستند. این ژنهای مشترک شامل شکل نخاع، محل قرارگیری اندامها، بالهها و عضلات و اعصاب مجاور میشود. تحقیقات نشان میدهد که ژنهای مربوط به راه رفتن به قدری در تاریخ تکاملی حضور دارند که به نظر می-رسد احتمالا توانایی راه رفتن در زیر آب به تکامل رسیده است.
با این حال، اگرچه اشتراکات زیادی با اجداد خود داریم اما راه رفتن انسان منحصر به فرد است. حتی نزدیکترین خویشاوندان انسان یعنی میمونها، برای راه رفتن از چهار اندام استفاده میکنند اما ما میتوانیم با دو پا راه برویم. راه رفتن انسان بسیار کارآمدتر از راه رفتن میمونها است زیرا نسبت به میمونها میتوانیم مسافت طولانیتری را طی کنیم و در حین راه رفتن وسایل دیگر را حمل کنیم.
اگر چه راه رفتن روی دو پا کارآمدتر است اما سختتر است. به قدری که کودکان نوپا هنگام یادگیری راه رفتن، به طور متوسط ۱۷ بار زمین میخورند. همچنین رباتها هنوز نتوانستهاند مانند انسان راه بروند.
بنابراین باید از مغز خود برای تسلط بر این مهارت پیچیده تشکر کنیم. یکی از چیزهای دیگری که مغز در آن مهارت منحصر به فردی دارد، حفظ تعادل است. مغز انسان حفظ تعادل را از طریق «سیستم هدایت اینرسی» انجام میدهد. در مغز سیستمی وجود دارد که همواره به صورت خودکار و لحظهای موقعیت مکانی را مورد بررسی قرار میدهد. مغز همواره تلاش میکند تا خط فرضی بین گوشه چشم تا مجرای گوش را موازی با زمین نگه دارد و از این طریق میتواند تعادل ما را حفظ کند.
مغز همواره در حال محاسبه موقعیت مکانی است. خط را از گوشه چشم تا مجرای گوش ردیابی میکند. مغز ما همیشه سعی می¬کند این خط را موازی با زمین نگه دارد.
البته بخشی از راه رفتن نیز توسط نخاع کنترل میشود. نخاع مسئول الگوهای ریتمیک تنفس، ضربان قلب و راه رفتن است.
احتمالا به یاد دارید که نخاع دومین چیزی بود که آبدزدک دریایی پس از چسبیدن به سنگها آن را میخورد!