کتاب پنج اختلال در عملکرد تیمی (سال 2002) این ایده را مطرح میکند که تیمها ذاتاً در عملکردهایشان مشکل دارند؛ پس باید قدمهایی برای بهبود کار تیمی برداشته شود. یک رهبر باتجربه میتواند کارهای زیادی برای مفید کردن فعالیتهای تیمش انجام دهد و این کتاب ابزارهایی کاربردی را برای رسیدن به این هدف معرفی میکند.
پاتریک لنچونی، مدیر گروه تیبل، یک مؤسسهی مشاورهی مدیریتی، است. از جمله کتابهای پرفروش او میتوان به «غلبه بر پنج عامل ناکارآمدی یک تیم»، «فرار از جلسه» و «بازیکن تیمی ایدئال» اشاره کرد. در سال 2008، سایت معتبر CNN Money او را در فهرست «ده استاد نوظهور که باید بشناسید» قرار داد.
یاد بگیرید چطور یک تیم خوب بسازید و آن را نگه دارید.
هر کسی که تابهحال مجبور بوده با افراد دیگر برای رسیدن به یک هدف مهم همکاری کند، حتماً متوجه شده که کار تیمی چقدر مهم و درعینحال سخت است. در واقع، کار تیمی خوب اتفاقی نیست و به تلاشهای هماهنگ و سنجیده نیاز دارد؛ چون همهی تیمها بهطور طبیعی مشکل دارند. آنها از افراد ناقصی تشکیل شدهاند که غرور و اهداف خودخواهانه دارند. خوشبختانه، رسیدن به کار تیمی خوب با استفاده از ابزارها و اصول خاصی امکانپذیر است. فهمیدن چگونگی انجام آنها برای هر رهبر تیمی خیلی مهم است. برای مثال، رهبران تیم باید اعتماد را در تیم ایجاد کنند تا اعضا راحت در بحثها با هم شرکت کنند. رهبران همچنین باید اهداف تیمی را تعیین و کنترل کنند تا همه متمرکز بمانند. به همان اندازه مهم است که رهبران خودشان هم کار تیمی خوب را نشان دهند. کتاب پنج اختلال در عملکرد تیمی، به خیلی از سؤالهای مهم دربارهی کار تیمی جواب میدهد؛ مثل این که چرا تمرکز بر کار تیمی خیلی مهم است؛ حتی اگر تیم افراد عالی زیادی داشته باشد؟ چرا اعتماد خیلی مهم است و چرا لازم است که اعضای تیم ضعفها و اشتباهات را آشکارا به هم بگویند؟ چطور میتوان اعضای تیم را تشویق کرد که بهجای اهداف شخصی، روی نتایج تیمی تمرکز کنند؟
تعریف دقیق اینکه چه چیزی یک تیم را عالی میکند سخت است؛ اما یک ویژگی مشخص را همه قبول دارند. تیمهای عالی، از مجموع افراد خود بهتر هستند. این را در بسکتبال میتوان دید؛ جایی که یک تیم یکدست از بازیکنان معمولی، معمولاً تیمی از بازیکنان ستاره را که یکدست نیستند، شکست میدهد. پس چرا حتی با استعدادترین تیمها هم وقتی پای کار تیمی در میان نیست، بد عمل میکنند؟ آنها وقت و انرژی خود را صرف سیاستبازی و تلاش برای جلو زدن از هم میکنند. این کارها باعث میشود روحیهی اعضای تیم بد شود، تمرکز کمتری بر کار داشته باشند و بازیکنان خوب از تیم بروند.
بهفرض یک شرکت فناوری در سیلیکونولی به نام «دسیژنتک» را در نظر بگیرید. این شرکت زمانی یک استارتاپ خوب بود؛ اما وضعیت آن بهسرعت بد شد تا جایی که آیندهی آن تاریک به نظر میرسید. این شرکت با وجود داشتن یک تیم اجرایی باتجربه و پرهزینه، یک گروه خیلی بااستعداد از مهندسان و سرمایهگذاران ردهبالای زیادی که از تصور بیشتر استارتاپها خارج بود، برای پیدا کردن مشتریان با مشکل روبهرو بود. چرا؟ علت اصلی، نبود کار تیمی در میان رهبران شرکت بود. در میان افراد بلندپرواز و موفق، غرور شخصی مهمترین مانع کار تیمی خوب است؛ زیرا افراد با همکاران خود رقابت میکنند. خوشبختانه، کار تیمی بد را میتوان اصلاح کرد. این دقیقاً همان کاری است که کاترین پترسون در سمت مدیر عامل جدید «دسیژنتک» قصد انجام آن را داشت. او کار تیمی را حتی بالاتر از رسیدن به پول زیاد فوری در اولویت قرار داد و با انجام این کار، به برگشت شرکت به مسیر درست کمک کرد. در ادامهی خلاصه کتاب پنج اختلال در عملکرد کار تیمی، به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا اعتماد، اساس همهی کارهای تیمی است.