ناتالی برگ و برایان رابرتز در کتاب والمارت (2012)، ایدههای اساسی و اصول کسبوکار شرکت والمارت را به اشتراک میگذارند و نشان میدهند که چگونه این شرکت به بزرگترین خردهفروش در سطح جهان تبدیل شد. نویسندگان در کنار بررسی این موفقیت بیسابقهی والمارت، به چالشهایی که این شرکت در آینده با آن روبهرو خواهد شد، میپردازند.
ناتالی برگ، مدیر تحقیقات جهانی در شرکت Planet Retail و مشاور شرکتهایی است که میخواهند با والمارت همکاری کنند یا با آن به رقابت بپردازند. برایان رابرتز، مدیر بخش بررسیهای بازار در شرکت Kantar Retail است و ده سال در زمینهی تحلیل فعالیتهای والمارت فعالیت کرده است.
والمارت چطور به رهبر در بازار تبدیل شد و چه عواملی میتوانند جایگاهش را تهدید کنند
والمارت فقط یک فروشگاه زنجیرهای نیست؛ بلکه یک اتفاق ویژه است. اگر والمارت یک کشور بود، میزان تولید ناخالص داخلی آن از کشور نروژ بیشتر میشد. این شرکت، بزرگترین کارفرما در زمینهی تجارت در دنیا است و تعداد کارکنانش تقریباً با تعداد نیروهای ارتش چین برابری میکند. اما این سؤال مطرح میشود که والمارت با وجود سود سالیانهی صدها میلیارد دلاری، چطور توانسته موقعیت و موفقیت خود را در بازار تثبیت کند؟ خلاصه کتاب والمارت به شما کمک میکند تا از نزدیک شاهد رشد بسیار سریع این شرکت باشید و توضیح میدهد که چطور یک ترکیب حرفهای و کارآمد از فناوری، مدیریت و برنامهریزی، والمارت را به آن چیزی که امروز هست، تبدیل کرده است. درعینحال متوجه خواهید شد که هر صعودی سقوطی هم دارد و سختترین چالشهای والمارت احتمالاً هنوز در راه هستند.
والمارت چگونه به بزرگترین خردهفروش جهان تبدیل شد؟ دو اصل اساسی مسئول موفقیت این شرکت هستند: قیمتهای پایین و تنوع گسترده.
بیایید با قیمت شروع کنیم. سیاست قیمتگذاری والمارت بهخودیخود مشهور است. سیاست این شرکت EDLP، یعنی «قیمتهای پایین هرروزه» نام دارد و والمارت سخت تلاش میکند تا به این وعده عمل کند. اما چگونه این کار را انجام میدهند؟ در یک کلمه: کارایی. والمارت هر کاری برای کاهش هزینهها و پایین آوردن قیمتهای خود میکند. هر کاری.
مثلاً در اوایل دههی 1990، دئودورانتها در جعبههای مقوایی بستهبندی میشدند. والمارت این کار را یک هزینهی اضافی میدانست؛ چون بستهبندی اضافه، فضای باارزش قفسهها را اشغال میکرد و باعث مصرف بیشتر سوخت و افزایش هزینهی حملونقل میشد. به همین دلیل، والمارت از شرکتهای تولیدکنندهی دئودورانت خواست که محصولاتشان را بدون جعبه عرضه کنند و در نتیجه، پنج سنت در هزینهی هر دئودورانت صرفهجویی کرد. فروش زیاد هم در تعهد والمارت به قیمتهای پایین نقش مهمی دارد. خرید و فروش حجم بالاتری از کالاها به این شرکت امکان میدهد که قیمتها را کاهش دهد.
ممکن است به نظر برسد که این موضوع با عقل جور در نمیآید؛ چون معمولاً فکر میکنیم که فروش یک محصول با قیمت پایینتر، باعث کاهش سود میشود؛ اما والمارت به خوبی میداند که همیشه اینطور نیست. فرض کنید که شما یک جنس را به قیمت شصت سنت میخرید و به جای 1.20 دلار، آن را به قیمت یک دلار میفروشید. با قیمت پایینتر، شما سه برابر بیشتر از آن جنس را خواهید فروخت. سود شما در ازای هر جنس کمتر میشود؛ اما در مجموع سود بیشتری به دست میآورید.
باید گفت حجم بالای فروش، مزیت دیگری هم دارد. در مورد والمارت، هر چقدر که این شرکت بزرگتر شود، قدرت بیشتری در مذاکره با تأمینکنندگان خواهد داشت. والمارت آنقدر در بازار نفوذ دارد که تأمینکنندگان نمیتوانند محصولاتشان را در قفسههای این فروشگاه قرار ندهند. در نتیجه، تأمینکنندگان محصولاتشان را با قیمت پایینتری به والمارت میفروشند و این امکان را برای والمارت فراهم میکنند که قیمتها را برای مشتریان پایین بیاورد.