این کتاب (2008) به بررسی برخی از مفروضات رایج در مورد اقتصاد و سیاست میپردازد و همچنین استدلال میکند که تنها با رویارویی با حقایق تلخ است که میتوانیم شروع به حل مشکلات پیش روی خود کنیم.
توماس سوئل یک اقتصاددان محافظهکار، نظریهپرداز اجتماعی است. سوول در کرنل و دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس و دانشگاه براندیس تدریس کرده است. در سال 2002 مدال ملی علوم انسانی به او اعطا شد.
از اشتباهات رایج اقتصادی اجتناب کنید.
از نابرابری گرفته تا بافت فرسوده شهری، ما با بحرانهای بزرگی مواجه هستیم. حل همه این مشکلات به اندازه کافی دشوار است، اما اگر مشکلات را اشتباه درک کنیم، کارمان سختتر هم میشود.
متاسفانه، ما در جهانی پر از مغالطه زندگی میکنیم. این مغالطهها میتوانند پیامدهای اقتصادی زیان باری هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی داشته باشد.
در این کتاب، میآموزید که چگونه از تفکر مغالطهآمیز اجتناب کنید. خواه بحث مسکن باشد یا نابرابری اقتصادی، متوجه خواهید شد که چگونه به رایجترین خطاهای اقتصاد پی ببرید.
گاهی اوقات، سیاستمداران با نیت خیر یک تصمیم را میگیرند. اما در نهایت این تصمیم فقط اوضاع را بدتر میکند. این اتفاق زمانی میتواند رخ دهد که سیاستهای آنها به جای منطق، با احساسات و خشم هدایت شود.
مردم هم به باورهای اشتباه میچسبند و در نهایت، بیشتر از اینکه سود ببرند، ضرر میکنند.
یکی از این اشتباهات این ایده است که در هر معامله اقتصادی باید یک برنده و یک بازنده وجود داشته باشد. در نتیجه جمع سود و زیان مبادله آنها صفر است. به عبارت دیگر، اگر کسی برای خودش خیلی خوب عمل کند، باید به شخص دیگر آسیب بزند. یا اگر فردی ثروتمند است حتما باعث فقر یک عده شده است.
مغالطه جمع با عدد صفر در برخی از سیاستهای اقتصادی وجود دارد. کنترل نرخ اجاره را در نظر بگیرید. افرادی که ایده معامله با مجموع صفر را پذیرفتهاند فکر میکنند که قرارداد اجاره معاملهای است که در آن همیشه یک طرف سود میبرد: صاحب خانه. بنابراین میگویند، دولت باید از مستاجر محافظت کند. راهحل پیشنهادی آنها چیست؟ کنترل اجاره.
این سیاست در گذشته اجرا شده و مالکان و سازندگان شرایط را غیرمنصفانه میدانند. به همین دلیل است که مالکان از اجاره دادن منصرف میشوند و سازندگان انگیزه کمی برای ساخت و ساز خواهند داشت. در نهایت، ملک کمیاب میشود و همین موضوع به افرادی که نیاز به اجاره دارند آسیب میزند.
به عنوان مثال، زمانی که کنترل نرخ اجاره توسط دولت استرالیا پس از جنگ جهانی دوم اجرا شد، تا مدت زیادی حتی یک آپارتمان جدید در ملبورن ساخته نشد.
افرادی که دیدگاه حاصل جمع صفر در اقتصاد را پذیرفتهاند، نمیتوانند اجاره را برای هر دو طرف سودمند ببینند. اما اقدامات آنها میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
حوزه دیگری که در آن مغالطه حاصل از جمع صفر ظاهر میشود، تجارت بین المللی است.
برخی بر این باورند که «برندگان» همواره کشورهای ثروتمند هستند و کشورهای فقیرتر و کمتر توسعه یافته فقیرتر خواهند شد. آنها معتقدند که کشورهای قدرتمندتر از آسیبپذیری کشورهای فقیر سود میبرند.
کسانی که چنین باوری دارند، نظر خود را مقدس و خیرخواهانه میپندارند. اما آنها غافل هستند که چگونه تجارت برای بسیاری از این کشورهای فقیرتر سودآور بوده است. کشورهایی مانند کره جنوبی، هنگ کنگ و سنگاپور تنها از زمانی که مرزهای خود را به روی سرمایه گذاران غربی باز کردند، شکوفا شدند.
نتیجه این سرمایهگذاریها چیزی جز یک نتیجه با مجموع صفر بود: به نظر میرسد هر دو طرف سود کرده باشند.