کتاب «آناتومی پیشرفت» (2024) با کاوش در عمق طبیعت انسان و بررسی عادات افراد موفق و خلاق، رازهای پشت سر گذاشتن موانع و شکوفایی خلاقیت را آشکار میسازد. این اثر، راهکارهای عملی و کاربردی را ارائه میدهد که با ایجاد تعادل بین تجربه و عمل، به شما کمک میکند تا موانع را پشت سر گذاشته و عادات خود را به گونهای متحول کنید که به موفقیتهای بزرگ دست یابید.
آدام آلتر، استاد بازاریابی در دانشکده کسب و کار استرن دانشگاه نیویورک (New York University’s Stern School of Business)، به عنوان یکی از چهرههای شاخص در حوزه علوم رفتاری و روانشناسی شناخته میشود. تحقیقات گسترده و بینشهای نوآورانه او در رسانههای معتبر متعدد بازتاب داشته و او را به سخنرانی محبوب و مرجعی قابل اعتماد در زمینه درک تصمیمگیری و رفتار انسان تبدیل کرده است. آثار مشهور دیگر او عبارتند از «مقاومتناپذیر» (Irresistible) و «بازداشتگاه صورتی» (Drunk Tank Pink).
نگاهی گذرا به زندگی افراد موفق، اغلب ما را به این باور میرساند که مسیر موفقیت آنها همیشه هموار بوده است. اما واقعیت این است که حتی در درخشانترین داستانهای موفقیت هم، دورهای از تلاش و مبارزه وجود داشته است. هنرمندان بزرگ همچون جکسون پولاک (Jackson Pollock) و پابلو پیکاسو (Pablo Picasso) نیز در دوران اوج خلاقیت خود، با موانع و دشواریهای فراوانی روبرو شدهاند که با احساس عدم قطعیت و ناامیدی همراه بوده است. با این حال، ما تمایل داریم تا این مبارزات را نادیده گرفته و آثار آنها را حاصل یک جریان الهام بیوقفه تصور کنیم.
آدام آلتر، نویسنده کتاب «آناتومی پیشرفت»، با انجام پژوهشی گسترده بر روی صدها متخصص از حوزههای مختلف، به این نتیجه رسید که احساس گیر افتادگی در یک یا چند جنبه از زندگی، تجربهای مشترک میان اکثر افراد است. این احساس نه تنها بر عملکرد فرد تاثیر نمیگذارد، بلکه عواقب روانی همچون اضطراب و احساس تنهایی نیز به همراه دارد.
در چنین شرایطی، متوجه خواهید شد که روشهای معمول مقابله با مشکلات، دیگر کارآمد نیستند و برای رهایی از این بنبست، به مجموعهای از ابزارهای عاطفی، شناختی و رفتاری نیاز داریم. در بخشهای بعدی، به بررسی دقیق این ابزارها خواهیم پرداخت.
گیر کردن در مسیر زندگی، پدیدهای اجتنابناپذیر است. چه در حوزه کاری، روابط شخصی یا فعالیتهای خلاقانه، مواجهه با موانع و بنبستها امری طبیعی است که همه افراد آن را تجربه میکنند. جالبتر آنکه، این پدیده تنها مختص انسانها نیست و در سایر موجودات زنده نیز مشاهده میشود.
مطالعات انجام شده بر روی جوندگان در محیطهای پیچیده نشان میدهد که موشهای آزمایشگاهی در آغاز و پایان یک کار با سرعت بیشتری حرکت میکنند، اما در اواسط مسیر تمایل به کند شدن دارند. این الگوی رفتاری در انسانها نیز مشاهده میشود. با وجود رایج بودن این الگوی رفتاری (سریع-کند-سریع)، انسانها در مواجهه با موانع میانی، اغلب احساس ناامیدی و یاس میکنند. این احساس گاهی آنقدر شدید میشود که افراد را به سمت تصمیمگیریهای نادرست و حتی نقض اصول اخلاقی سوق میدهد تا بتوانند از این وضعیت رهایی پیدا کنند.
گیر افتادن در مسیر زندگی میتواند ناشی از عوامل درونی یا بیرونی باشد. رویدادهای مهم و تاثیرگذار زندگی، مانند تشخیص بیماری، از دست دادن شغل یا فقدان عزیزان، از جمله عوامل بیرونی هستند که اغلب افراد را به مدت طولانی در یک وضعیت ثابت و بدون پیشرفت نگه میدارند.
بروس فایلر (Bruce Feiler) نویسنده، رویدادهای مهم و تاثیرگذار زندگی که باعث ایجاد تغییرات بنیادین میشوند را «زلزلههای زندگی» مینامد. او در طول سالها و با مصاحبه از صدها نفر، متوجه شد که اکثر افراد حداقل یک بار در زندگی خود چنین زلزلههایی را تجربه کرده و در نتیجه آن، احساس گیر افتادگی را از سر گذراندهاند. این بخشی از طبیعت زندگی است. با توجه به ماهیت غیرقابل پیشبینی بودن زندگی، داشتن مجموعهای از ابزارهای قابل انعطاف برای مدیریت تغییرات، ضروری است.
یکی دیگر از دلایل رایج گیر افتادن افراد، رسیدن به نقطه اوج و سپس رکود است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که روشی که در ابتدا نتایج مطلوبی برای ما داشته، با گذشت زمان اثربخشی خود را از دست میدهد. این پدیده در بسیاری از زمینهها از جمله کاهش وزن، افزایش توده عضلانی و یادگیری زبانهای جدید قابل مشاهده است. ادامه دادن فعالیتها با همان روش قبلی، به مرور زمان منجر به کاهش پیشرفت و رسیدن به یک نقطه ثابت میشود.
بدن و ذهن انسان قابلیت سازگاری بالایی دارند. به همین دلیل، زمانی که ما به طور مداوم چالشهای جدیدی را به برنامههای خود اضافه نمیکنیم، طبیعی است که پیشرفت ما متوقف شود و برای جلوگیری از این اتفاق، بهتر است به طور مرتب رویکرد خود را تغییر دهیم. اضافه کردن تمرینات جدید به برنامه ورزشی، ایجاد چالشهای بیشتر و حفظ تنوع، میتواند علاقه و انگیزه ما را برای ادامه مسیر حفظ کند.
در مواجهه با هرگونه بنبستی، صرف نظر از علت آن، دو راهکار اصلی وجود دارد: اول، تقسیم کارها و اهداف بزرگ به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت؛ دوم، مدیریت انرژی و تمرکز بر لحظه حال. با این روش، میتوانیم بر روی انجام هر مرحله کوچک تمرکز کرده و از احساس طاقتفرسایی و ناامیدی جلوگیری کنیم.
اگر یک دونده ماراتن، کل مسیر مسابقه را یک مانع طولانی تلقی کرده و تلاش کند تا سرعت خود را در طول مسیر ثابت نگه دارد، مطمئنا در نیمه راه با مشکل مواجه خواهد شد. این اتفاق برای همه افرادی که با چالشهای بزرگ روبرو میشوند، ممکن است رخ دهد.
دونده ماراتن به جای اینکه کل مسیر ماراتن را یکباره در نظر بگیرد، آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کرده و بر روی طی کردن هر بخش به صورت جداگانه تمرکز میکند. این روش که به آن «تقسیمبندی جزئی اهداف» میگویند، به او کمک میکند تا انرژی خود را مدیریت کرده و از خستگی زودرس جلوگیری کند. شما نیز میتوانید برای غلبه بر موانع و رکودهایی که در مسیر دستیابی به اهداف بزرگ خود با آنها روبرو میشوید، از این روش استفاده کنید. با تمرکز بر روی تکمیل هر مرحله کوچک، به جای اینکه به کل مسیر فکر کنید، میتوانید انگیزه خود را حفظ کرده و به طور پیوسته پیشرفت کنید.
تصور کنید قصد دارید برای خرید یک کالای گران قیمت پسانداز کنید و در این حالت، بهتر است مبلغ مورد نیاز را به بخشهای کوچکتر تقسیم کرده و برای رسیدن به هر یک از این بخشها، به خودتان پاداشی در نظر بگیرید. این روش، با ایجاد اهداف کوتاهمدت و ملموس، انگیزه شما را برای ادامه مسیر حفظ خواهد کرد. به عبارت دیگر، به جای اینکه تنها به هدف نهایی فکر کنید و آن را دور از دسترس ببینید، میتوانید با جشن گرفتن موفقیتهای کوچک، به تدریج به هدف بزرگ خود نزدیک شوید.
گیر کردن و مواجه شدن با موانع، تجربهای است که همه ما در زندگی با آن روبرو میشویم. با این حال، با بهرهگیری از روشهای مناسب، میتوان بر این چالشها غلبه کرد و به پیشرفت ادامه داد.
در ادامه، در سه بخش مجزا، به بررسی راهکارهایی خواهیم پرداخت که با ترکیب تفکر، عمل و ایجاد عادات جدید، میتوانند به ما کمک کنند تا از بنبست خارج شویم و به اهدافمان دست یابیم.