کتاب چرنوبیل، روایتی از داستان فاجعه اتمی چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ است. این کتاب با اسنادی که به تازگی منتشر شدند و با تکیه بر یک پژوهش مستحکم تاریخی، زوایایی تازه از این رویداد را نشان میدهد. این کتاب سفری است نفسگیر از ساعات پیش از شروع فاجعه تا پاکسازیهای بعد از آن.
این کتاب برای چه کسانی مفید است؟
پلوخی یک تاریخدان اوکراینی آمریکایی است که در زمینه تاریخ اروپای شرقی و جنگ سرد تخصص دارد. او در دانشگاه هاروارد تاریخ اوکراین را تدریس می کند. او دوازده جلد کتاب تالیف کرده که مشهورترین آن ها آخرین امپراتوری؛ آخرین روزهای شوروی و دروازه اروپا؛ تاریخ اوکراین است.
فاجعه چرنوبیل و پیامدهای آن را بهتر بشناسیم
تعداد کمی از اتفاقهای تاریخ مدرن به اندازه انفجار در واحد ۴ نیروگاه هستهای چرنوبیل در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ تکاندهنده هستند.
فاجعه چرنوبیل آنجایی بود که حتی زمانی که شعلههای آتش همهجا را فراگرفت، رآکتور آسیب دید و سطحی خطرناک از تشعشعات در شهر منتشر شد، تعداد بسیار کمی میدانستند که دقیقا چه اتفاق بزرگی افتاده است.
فاجعه به خاطر واکنش دیرهنگام رخ داد. حتی رهبران شوروی هم نمیدانستند که با بدترین فاجعه هستهای تاریخ روبرو شدهاند.
اما چرا این قدر طول کشید تا اقدامی قاطع صورت بگیرد؟ اصلا چرا فاجعه اتفاق افتاد؟
این کتاب قرار است به همین سوالات پاسخ بدهد.
ساعت قیامت به نیمه شب میرسد. نفس گیرترین لحظات در اتاق کنترل پیش میآید. تلاش برای جلوگیری از فاجعهای بزرگتر ادامه دارد. قهرمانها، خود را قربانی میکنند تا آلودگی پاک شود.
فاجعه چرنوبیل یک جنبه سیاسی مهم هم داشت. پس از آن فاجعه تاریخی، رآکتورهای دیگر در چرنوبیل دوباره راهاندازی شدند و تمامشان در نهایت در سال ۲۰۰۰ از رده خارج شدند اما اتحاد جماهیر شوروی نتوانست از اثرات این فاجعه خلاص شود و به خاطر سیاستها و مدیریت اشتباهش در این بحران، سیلی محکمی خورد.
در سال ۱۹۸۶ نیروگاه هستهای چرنوبیل در اوکراین شوروی، سومین نیروگاه بزرگ جهان بود.
برای اسکان کارکنان این نیروگاه، شهر پریپیات در دوکیلومتری نیروگاه ساخته شد. زندگی در این شهر هستهای با جمعیتی بالغ بر ۴۵ هزار نفر، برای مردم شوروی بیش از حد لوکس به حساب میآمد. گوشت و لبنیات در شهر فراوان بود، دو استخر و یک پیست پاتیناژ داشت. تصویری باشکوه که بعد از انفجار در واحد ۴ چرنوبیل، در هم شکست و فرو ریخت.
برای درک واقعی عمق فاجعه، خوب است بدانیم که یک رآکتور چطور کار میکند؟ اول از همه، هدف رآکتور ایجاد گرما است. این گرما باید آب را تبخیر کند. بخار آب توربینها را برای تولید برق به گردش در میآورند. فرایندی که در رآکتور رخ میدهد، شکافت هستهای است.
شکافت زمانی رخ میدهد که هسته یک اتم به اجزایی کوچکتر تقسیم میشود. هنگامی که شکافت رخ میدهد، انرژی و ذراتی زیراتمی به نام نوترون آزاد میشوند. با برخورد این نوتورونها به هسته اتمهای دیگر، شکافت ایجاد میشود. اما لازم است کار را با شلیک نوتورنهای ابتدایی برای شروع واکنش آغاز کنیم.
هسته برخی از اتمها مثل اورانیوم ۲۳۵ بسیار ناپایدار هستند. آنها به طور طبیعی تمایل دارند شکافته شوند و به قسمتهایی کوچکتر و پایدارتر تبدیل شوند. این شکافت، یک واکنش زنجیرهای را آغاز میکند. نوترونهای آزاد شده به اتمهای دیگر میخورند و با شکافت آنها نوترونهای بیشتری تولید میشود. بستههایی از اورانیوم ۲۳۵ که در میلههای سوختی رآکتور قرار میگیرد، باعث پیدایش این واکنش زنجیرهای میشوند.
مشکل اینجا است که نوترونها به قدری سریع حرکت میکنند که بعید است به اتمهای دیگر اورانیوم برخورد کنند. برای کاهش سرعت آنها و در نتیجه افزایش واکنشپذیری نیروگاهها از موادی مثل آب یا گرافیت استفاده میکنند.
برای این که قدرت نیروگاه تنظیم شود، از میلههای کنترلی از جنس بور استفاده میشود. این میلهها جاذب قوی نوترون هستند. با ورود این میلهها به هسته رآکتور، قدرت واکنش تنظیم میشود. از طرف دیگر سیستم خنککننده نیز دمای رآکتور را متعادل نگه میدارد. تمام این موارد باعث میشود که رآکتور ایمن باشد.
در ۲۶ آوریل چه اتفاقی در واحد ۴ رخ داد؟ باورش سخت است اما اپراتورها داشتند ایمنی این رآکتور را بررسی میکردند.
اگر به هر دلیلی برق این رآکتورها قطع میشد، برای جلوگیری از گرمشدن بیش از حد سیال خنککننده، به برق نیاز بود. ژنراتورهای دیزلی به همین دلیل وجود داشتند. اما ۴۵ ثانیه زمان لازم بود تا ژنراتور شروع به کار کند. تاخیری بسیار خطرناک. نظریه این بود که توربینهای بخار چرنوبیل بلافاصله بعد از قطع نیرو از چرخش نمیایستند و هنوز میتوانند برای پر کردن این فاصله ۴۵ ثانیهای الکتریسته کافی تولید کنند. برای تایید این موضوع، قرار شد که آزمایشی ترتیب دهند.