کتاب هرگز محتاطانه عمل نکن

خودتان را از ترس رها کنید، جسورانه انتخاب کنید و بهترین زندگی ممکن را بسازید.

هر روز، آدم‌ها تصمیماتی می‌گیرند که تحت تأثیر انتظارات جامعه، عادت‌های همیشگی و ترس‌هایشان قرار دارد. راحت است که محتاط بمانیم و به چیزهای آشنا و امنِ زندگی روزمره بچسبیم؛ اما این کار اغلب باعث می‌شود درجا بزنیم و احساس نارضایتی کنیم. ساختن یک زندگی رضایت‌بخش به این معنی نیست که اشتباه نکنیم یا منتظر تأیید دیگران باشیم؛ بلکه یعنی ابزارهایی را که درون خودمان داریم، بشناسیم و آگاهانه و جسورانه از آن‌ها برای ساختن زندگی‌ای که دوستش داریم، استفاده کنیم.
همه‌ی ما اهرم‌هایی در اختیار داریم: کارهای کوچک و متمرکز یا تغییرات ذهنی که تأثیرات بزرگی روی زندگی‌مان می‌گذارند. همان‌طور که در فیزیک، اهرم به شما کمک می‌کند موانعی را که به نظر هیچ‌وقت تکان نمی‌خورند، جابه‌جا کنید، این ابزارها هم به شما کمک می‌کنند استعدادهایتان را آزاد کنید و مسیر زندگی‌تان را تغییر دهید.
نکته‌ی مهم این نیست که منابع بی‌پایانی داشته باشید؛ بلکه این است که تلاش‌های درست را در جاهای درست انجام دهید. در کتاب هرگز محتاطانه عمل نکن، شما با هفت اهرم آشنا خواهید شد: توجه، زمان، شهود، محدودیت، بازی، شکست و تمرین.
وقتی این مفاهیم را به کار بگیرید، می‌توانید روی چیزهایی که واقعاً مهم هستند تمرکز کنید، بر ترس‌ها و محدودیت‌ها غلبه کنید و قدم‌های مهمی در جهت رشد و خلاقیت بردارید.

هر روز، یک آدم معمولی به‌طور میانگین ۱۴۴ بار گوشی‌اش را چک می‌کند. حواسش با پیام‌ها، ایمیل‌ها و چرخیدن بی‌پایان در شبکه‌های اجتماعی پرت می‌شود. در دنیایی که تمرکزتان دائماً مورد حمله قرار می‌گیرد، توانایی توجه کردن به یک مهارت ارزشمند تبدیل شده است. اما اگر به‌جای اینکه سعی کنید توجه دیگران را جلب کنید، یاد بگیرید که آن را کنترل و از آن محافظت کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟
اینجاست که قدرت توجه، اولین اهرم از هفت اهرم ما، خودش را نشان می‌دهد. توجه، کیفیت تجربه‌ی شما را از دنیا تعیین می‌کند و زندگی‌تان را شکل می‌دهد. با قوی کردن این مهارت، از یک زندگی واکنشی به یک زندگی آگاهانه و هدفمند تغییر مسیر می‌دهید؛ جایی که خودتان تصمیم می‌گیرید کجا تمرکز کنید؛ نه اینکه مدام به این طرف و آن طرف کشیده شوید.

مطالعات و نمونه‌های تاریخی، این اصل را ثابت می‌کنند. میهای چیکسنت‌میهایی، روان‌شناس مشهور، در دوران اسارتش در یک اردوگاه کار اجباری در ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم، خودش را غرق در استراتژی و چالش‌های بازی شطرنج کرد. از طریق همین تمرکز، او توانست از واقعیت وحشتناک اطرافش فاصله بگیرد و توجهش را به درون هدایت کند؛ در نتیجه وارد حالتی از تمرکز عمیق و رشد شد. توانایی او در هدایت توجه، واقعیت زندگی‌اش را تغییر داد.
برای کنترل تمرکزتان، می‌توانید با تمرین‌های ساده‌ای مثل مدیتیشن یا نوشتن روزانه شروع کنید. مدیتیشن با هدایت ذهن به یک نقطه‌ی تمرکز مشخص، آگاهی را قوی‌تر می‌کند و نوشتن، افکار و اهدافتان را روشن‌تر می‌کند.
همچنین می‌توانید محیط و روابطتان را بررسی کنید؛ انتخاب آدم‌های تأثیرگذار مثبت و ایجاد فضاهای تمیز و الهام‌بخش، به شما کمک می‌کند که اهدافتان را پرورش دهید. محافظت از توجه در برابر چیزهایی که حواس را پرت می‌کنند، چه بیرونی و چه درونی، به همان اندازه مهم است. شبکه‌های اجتماعی، خبرهای بی‌پایان و انجام دادن چند کار هم‌زمان، تمرکزتان را می‌گیرند؛ اما نگرانی‌های دائمی و شک به خود هم، همین کار را می‌کنند.
حواس‌پرتی‌ها را بدون قضاوت بپذیرید و توجهتان را به همین لحظه برگردانید. با تمرین، توجه به یک قدرت جادویی تبدیل می‌شود که خلاقیت، رشد و زندگی‌ای را که خودتان ساخته‌اید، بهتر می‌کند.