کتاب «پرورش تفکر انتقادی در کودکان» (2022) به عنوان یک راهنما برای والدینی است که میخواهند فرزندانشان در میان حجم عظیم اطلاعات امروزی، توانایی تفکر و قضاوت مستقل را داشته باشند. این کتاب با ارائه داستانهای شخصی و تمرینهای مبتنی بر یافتههای علمی، دانش کاربردی را در اختیار خانوادهها قرار میدهد تا ذهنهایی پرسشگر و قلبهایی سرشار از همدلی را در فرزندانشان پرورش دهند.
جولی بوگارت نویسنده، مدرس نویسندگی و متخصص آموزش خانگی است. کتاب او با عنوان «یادگیرندهی شجاع» مورد توجه و تحسین مربیان آموزش خانگی در سراسر جهان قرار گرفته است. بوگارت همچنین برنامهی آنلاین نویسندگی «نویسندهی شجاع» را که موفق به دریافت جوایز متعددی شده است، بنیانگذاری کرده و در حال حاضر به بیش از 191 کشور خدمات ارائه میدهد. او به عنوان یک معلم باتجربه و مادر پنج فرزند بالغ که در نقاط مختلف جهان زندگی میکنند، همچنان به ارائه نکات ارزشمند خود در زمینهی فرزندپروری و آموزش از طریق انجمن مربیگری، پادکست و نوشتههایش ادامه میدهد.
فرزندانی تربیت کنید که به طور مستقل فکر میکنند.
در دورانی که دسترسی به اطلاعات به طور بیسابقهای افزایش یافته، تشخیص واقعیت از اطلاعات غلط میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد. کودکان امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند بیاموزند که به چه کسی میتوانند اعتماد کنند، چه چیزی را باور کنند و چه زمانی باید آنچه را میشنوند زیر سوال ببرند. به عنوان والدین، ممکن است آموزش و تقویت این مهارتها در فرزندانتان برایتان بسیار دشوار به نظر برسد؛ اما جای نگرانی نیست. این خلاصه از کتاب «پرورش تفکر نقادانه در فرزندان» نوشتهی جولی بوگارت، پاسخهای مورد نیاز شما را ارائه میدهد. با استفاده از داستانهای شخصی و راهنماییهای متخصصان، با فعالیتها، چارچوبها و عادتهایی آشنا خواهید شد که به جوانان کمک میکند تا با دیدی وسیع و ذهنی قدرتمند، با پیچیدگیهای جهان روبرو شوند. با صبر و شجاعت، میتوانید فرزندان خود را در مسیر تفکر مستقل، نقادانه و دلسوزانه هدایت کنید. پس اگر برای شروع سفر فرزندپروری آگاهانه آمادهاید، بیایید شروع کنیم.
آیا دلتان میخواهد فرزندانتان در داوریهای خود عمیقتر فکر کنند؟ صد البته! کدام پدر و مادری این خواسته را ندارد؟ اما داوری درست فرزندان باید فراتر از انتخاب گذران اوقات فراغتشان باشد. جهان امروز، جهانی پیچیده و آکنده از ادعاهای گمراهکننده، حقیقتهای نصفه و نیمه، نظرات مغرضانه و دروغهای شاخدار است. تشخیص سره از ناسره حتی برای بزرگسالان هم دشوار شده است. از این رو، پرورش توانایی تفکر انتقادی در فرزندانمان اهمیتی دوچندان یافته است.
باید قدرت قضاوت صحیح را به آنها بیاموزیم تا در انتخاب منابع اطلاعاتی، افراد قابل اعتماد و باورهای درست، راهنمایشان باشیم. اما از چه نقطهای شروع کنیم؟ نخست، این تصور را که مدارس لزوما انسانهایی با تفکر قوی تربیت میکنند، کنار بگذاریم. مدارس، چه دولتی و چه غیردولتی، ممکن است بیش از حد به آموزش از روی کتاب پایبند باشند. این مدارس غالبا به جای حس کنجکاوی، به دنبالهروی پاداش میدهند و حفظ طوطیوار مطالب را به درک عمیق ترجیح میدهند. به قول بل هوکس، نویسنده و مربی نامآشنای فمینیست: «متاسفانه، علاقهی کودکان به اندیشیدن معمولا زمانی سرکوب میشود که وارد دنیایی میشوند که فقط به دنبال رام کردن و فرمانبردار بار آوردن آنهاست.» آموزش واقعی باید جوانان را برای سنجش درست گفتهها و ادعاها آماده کند و این مهم از به چالش کشیدن باورهای خودمان آغاز میشود.
پس قبل از آنکه حتی به فرزندتان فکر کنید، نگاهی انتقادی به باورها و افکار خودتان بیندازید. چه تجربیات، پیشفرضها و وابستگیهایی بر عقایدتان سایه افکنده است؟ آنها چه تاثیری بر واکنش شما به اطلاعات یا ایدههای جدید میگذارند؟ برای مثال، خواندن استدلالی علیه باورهای ریشهدار شما ممکن است در شما احساس اضطراب یا مقاومت ذهنی ایجاد کند. اما انسانهایی که تفکر انتقادی دارند، میتوانند بر این واکنشهای اولیه غلبه کنند و استدلال جدید را به طور دقیق بررسی کنند. قبل از آنکه بتوانیم این توانایی را در فرزندانمان شکوفا کنیم، باید آن را در خودمان پرورش دهیم. در نهایت، شناخت خود، کلید اصلی ارزیابی دیگران است.