کتاب موفقیت و شانس (2016) نگاهی غیرمتعارف به نقش شانس در اقتصاد دارد. این کتاب استدلال میکند که نقش شانس، بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم و نادیده گرفتن این واقعیت، گاهی همان چیزی است که ما را از شکوفایی باز میدارد.
رابرت فرانک، اقتصاددان مشهور و استاد اقتصاد گلدوین اسمیت در دانشگاه کرنل است. او نویسنده ستون «نمای اقتصادی» در نیویورک تایمز است و کتابهای زیادی از جمله «طبیعتشناسی اقتصادی» و «تحت نفوذ» را نوشته است.
نگاهی جدید به شانس اقتصادی پیدا کنید!
موفقترین فردی را که میتوانید، تصور کنید: یک میلیاردر، یک مدیر عامل، یک مخترع. اکنون از خود بپرسید: آنها چگونه به موفقیت دست یافتند؟ احتمالا در این حالت به سخت کوشی، فداکاری و هوش او فکر میکنید. این عوامل بیتاثیر نیستند، اما این تمام ماجرا نیست. اقتصاددانان، سیاستمداران و مردم عادی نقش عامل دیگری را به کلی دست کم گرفتهاند: شانس.
در این کتاب، ما به نقش شانس در موفقیت نگاه میکنیم و استدلال میکنیم که نه تنها استعداد و مهارت، بلکه همچنین شانس، ممکن است عامل مهمی در اقتصاد باشد.
در نوامبر، 2007. نویسنده این کتاب، رابرت فرانک، با همکار خود مسابقه تنیس میداد. این دو بازیکن در زمین جنب و جوش میکردند. یکباره فرانک دچار حمله قلبی شد و روی زمین افتاد. در یک روز عادی، رسیدن آمبولانس به محل حادثه چند دقیقهای طول میکشد. زمانی که برای ارائه کمک پزشکی خیلی دیر است. اما در این روز شانس محض بود که زندگی فرانک را نجات داد.
این سکتهها همیشه اتفاق میافتند، چه با یک پایان خوش یا تلخ. تصادفات مرگبار یا رخدادهای عالی غیرمنتظره، سرنوشت ما را در یک لحظه تغییر میدهند. نتیجه این وقایع، آینده اقتصادی ما را شکل میدهند. بله، شانس بیش از آنچه ما فکر می کنیم در موفقیت اقتصادی نقش دارد.
معروف است که میگوید کسانی که به موفقیت اقتصادی بزرگ دست مییابند، از طریق سختکوشی، فداکاری و ایدههای عالی به این جایگاه میرسند. این تعریف شایستهسالاری است و میگوید هرکس که به اوج میرسد لایق موقعیت، قدرت و اعتبار خود است. در حالی که آنهایی که شکست میخورند هم شایسته باخت هستند زیرا به اندازه کافی تلاش نکردند. اما، این منطق یک مشکل اساسی دارد. مطمئنا، افراد موفق برای ثروت خود سخت کار میکنند، اما این را هم در نظر بگیرید: در ازای هر فرد موفق هزاران نفر دیگر به همان اندازه با استعداد و سختکوش هستند، اما هرگز به ثروت بزرگی دست پیدا نمیکنند. چرا؟ عامل مهم در اینجا شانس محض است.
این شانس میتواند به اشکال مختلف باشد. به عنوان مثال، شرایطی که در آن متولد شدهاید کاملا تصادفی است، اما تاثیر زیادی بر مسیر زندگی شما دارد. برای فردی که از پدر و مادری ثروتمند و در یک کشور توسعه یافته به دنیا میآید، پول درآوردن سادهتر است تا افراد با استعدادی که در شرایط سخت به دنیا میآیند. حتی خود استعداد هم به شانس بستگی دارد. برخی افراد با استعداد ذاتی متولد میشوند و برخی فرصت بیشتری برای کشف و پرورش استعداد دارند. در هر صورت، اگر استعدادی ویژه دارید، خوششانس هستید.
در جامعه ما که برنده همهچیز را تصاحب میکند، آنهایی که منابع بیشتری دارند بیشتر پیشرفت میکنند در حالی که بقیه ضرر میکنند. برخلاف داستان شایستهسالاری، پاداش نهایی فقط نصیب عدهای از خوششانسها میشود.