۴۸ قانون قدرت (۱۹۹۸) نگاهی بیپروا به ویژگیهای بنیادین قدرت دارد؛ ویژگیهایی نظیر چگونگی درک قدرت، دفاع در برابر آن و استفاده از آن به نفع خود. ۴۸ قانون قدرت نگاهی جامع به همهی مسائل دارد و نمونههای تاریخی پویایی قدرت و کنترل آن را به مخاطبان نشان میدهد.
رابرت گرین نویسندهی آمریکایی، سخنران و فارغالتحصیل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا است. ۴۸ قانون قدرت اولین کتاب از پنج کتاب پرفروش بین المللی است که گرین دربارهی استراتژی، قدرت و موفقیت نوشته است.
شناخت تاریخچه، عملکرد و رازهای قدرت چه سودی برای ما دارد؟
چه بخواهیم چه نخواهیم، ما انسانها زندگی را با یک بازی شروع میکنیم؛ بازی قدرت. این بازی از ابتدای تاریخ شروع شده است و خواه ناخواه، هر یک از ما بازیکن این بازی هستیم. گاهی اوقات بازی قدرت نبردی واضح و خونین است؛ اما بیشتر اوقاتْ غیرمستقیم، بیصدا و در سایه اتفاق میافتد.
حالا پرسش اصلی این است: آیا قوانین بازی قدرت را میدانید و برای بردن بازی میکنید؟
برخی افراد تصمیم میگیرند که بازی قدرت را نادیده بگیرند، خود را فریب دهند و فکر کنند که میتوانند از این بازی انصراف دهند. یا اینکه ممکن است اعتراض کنند که این بازی، شیطانی و غیراجتماعی است و یادگار دوران پیشااخلاق است. بازیای که در آن، بازیکنان بهراحتی تحت سلطهی کسانی قرار میگیرند که بازی و قواعد آن را بهخوبی یاد گرفتهاند.
به نظر میرسد بعضی دیگر، مانند قلدرهای مسلط در زمین بازی یا غولهای تجاری کاریزماتیک، متخصصان ذاتی قدرت هستند و حتی بدون تلاش و بدون تقلب بر دیگران مسلط میشوند. به نظرتان پای تقلب در میان است؟ هرگز!
هر کسی که قواعد بازی را مطالعه و از آن بهخوبی استفاده کند، میتواند رمز و راز آن را یاد بگیرد و برندهی بازی قدرت شود.
در کتاب ۴۸ قانون قدرت، رابرت گرین قوانین بازی را با استفاده از نمونههای تاریخ سههزار سالهی تمدنهای سراسر جهان توضیح میدهد. او درسهایی را از بازیگران چیرهدست قدرت آموخته است و حالا به شما یاد میدهد چگونه بر حریفان خود غلبه کنید و به یک بازیکن ماهر (یک ماکیاولی مدرن) تبدیل شوید.
در ادامه خلاصهی ۱۲ قانون از ۴۸ قانون کتاب را بررسی خواهیم کرد.
آیا تابهحال سعی کردهاید مدیر یا فرد بالادستی خود را تحتتأثیر قرار دهید؛ اما در عین تلاش کردن نتیجهی عکس گرفتهاید؟ علت این اتفاق این است که شما ناخودآگاه، قانون اول بازی قدرت را نقض کردهاید.
قانون اول قدرت میگوید که ما باید در برابر مافوق خود و افرادی که از ما قدرت بیشتری دارند، فروتن باشیم. از این گذشته، افراد قدرتمند همواره میخواهند که در مرکز توجه قرار گیرند. تلاش بیش از حد برای تحتتأثیر قرار دادنشان، توجهها را از آنها به سمت شما منحرف میکند و به غرور آنها لطمه میزند.
اما بدتر از آن انجام دادن کاری است که موقعیت آنها را به خطر بیندازد. حرکتی که میتواند باعث شود مدیرتان شما را تهدیدی برای موقعیت خود بداند. اگر این اتفاق بیفتد، احتمالاً باید منتظر از دست دادن موقعیت خود باشید.
رابطهی بین لوئی چهاردهم فرانسه و نیکلاس فوکه، وزیر دارایی این پادشاه، را به خاطر بیاورید. فوکه که یک مشاور باهوش و وفادار بود، پس از مرگ نخستوزیر برای رسیدن به این مقام تلاش کرد. فوکه برای جلب رضایت پادشاه، یک مهمانی مجلل در قصر خود برپا کرد تا به شاه نشان دهد که تا چه اندازه شبکهی ارتباطی خوب و تأثیرگذاری دارد.
روز بعد فوکه به دستور پادشاه دستگیر شد. لویی چهاردهم احساس کرد تحتالشعاع قرار گرفته است و وزیر را به دزدی برای جمعآوری چنین ثروت گزافی متهم کرد. در نهایت فوکه روزهای باقیماندهی زندگی خود را در یک سلول زندان گذراند.
بنابراین، اکنون میدانید که نمایش شکوه و ثروت ممکن است نهتنها مدیر شما را تحتتأثیر قرار ندهد؛ بلکه برعکس عمل کند و باعث اخراج شما شود. پس چگونه میتوانید توجه او را به دست آورید؟ راه بهتر این است که همیشه کاری کنید که مدیر شما بهتر از بقیه به نظر برسد، حتی از خودتان.
مثلاً گالیله را در نظر بگیرید. او برای تحقیقات خود به بودجه نیاز داشت و راهی جالب برای به دست آوردن آن پیدا کرد. او طی سالها سعی داشت افراد مختلفی را برای دریافت بودجه قانع کند؛ اما معمولاً بهجای پول نقد، هدایایی غیرنقدی دریافت میکرد. بنابراین زمانی که در سال ۱۶۱۰، چهار قمر مشتری را کشف کرد، تصمیم گرفت روی یک خانوادهی ثروتمند و پرنفوذ به نام “مدیچی” تمرکز کند.
هنگامی که گالیله چهار قمر مشتری را کشف کرد، کشف خود را با به قدرت رسیدن مدیچی دوم مرتبط و آن را یک رویداد کیهانی اعلام کرد که از برتری این خانواده خبر میداد. او گفت که چهار قمر کشفشده نمایندهی مدیچی دوم و سه برادرش هستند و سیارهی مشتری مدیچی اول، پدر چهار برادر مدیچی است. این اقدام، مدیچیها را تحتتأثیر قرار داد و آنها این کشف را طالعی مبارک دانستند که عظمت خاندانشان را تأیید میکرد.
گالیله از راه باشکوه جلوهدادن خانوادهی مدیچی و همسو کردن نام آنها با سیارات، بودجهی موردنیاز خود را برای ادامهی تحقیقات تأمین کرد.
103 پاسخ
راهبری دیدگاهها
شکراله
هنگام درخواست کردن کمک از دیگران به منافع شخصی آن ها تکیه کنید نه به حسن نیتشان.
اغواگری برای تسلط بر دیگران بهتر از اجبار عمل میکند.
کتاب جالبی بود به نظرم حتما کاملشو میخونم، 🌱👌🏻
پیشبینیناپذیر باشید تا رقبا سردرگم شوند.
کتاب “۴۸ قانون قدرت” اثر رابرت گرین، مثل یه سفر به دنیای سیاست، روانشناسی و روابط انسانی به نظر میرسه. این کتاب قوانین بازی قدرت رو به زبونی صریح و گاهی بیرحمانه توضیح میده. چیزی که نظرم رو جلب کرد، قانون « از افراد بالادست خود پیشی نگیرید» بود. این قانون به ظرافت به ما یادآوری میکنه که توی محیطهای رقابتی مثل کار یا روابط اجتماعی، همیشه باید جایگاه آدمها رو بشناسی و با زیرکی عمل کنی.
مثلاً تصور کن توی یه تیم کاری هستی و ایدهای داری که میدونی بینقصه. اما ارائه مستقیمش جلوی مدیر ممکنه باعث حسادت یا مقاومت بشه. گرین میگه به جای این کار، باید راهی پیدا کنی که این ایده از سمت مدیر مطرح بشه، انگار که خودش بهش رسیده. این کار هم باعث اجرای ایدهات میشه، هم موقعیتت رو حفظ میکنی.
کتاب گاهی تاریک و شاید حتی تا حدی غیرانسانی به نظر میرسه، ولی حقیقت اینه که واقعیتهای بازی قدرت همیشه اونطور که دوست داریم، نیستن. چیزی که از این کتاب یاد گرفتم، اینه که چطور میتونی از استراتژیها برای حفظ جایگاهت و حتی پیشرفت استفاده کنی، بدون این که وارد بازیهای خطرناک بشی.
هرچند، باید مراقب بود که این قوانین رو کورکورانه اجرا نکنیم. گرین قدرت رو ابزار نشون میده، نه هدف. جذابترین بخشش برای من این بود که قدرت واقعی گاهی توی سکوت و ناظر بودن، نه توی اقدام آشکار.
“اگر باور داشته باشید که از دیگران بالاتر هستید و به همین شکل رفتار کنید، دیگران نیز برتری شما را باور خواهند کرد. آنها فرض میکنند که دلیل خوبی برای این رفتار شما هست”
حتما نسخه کامل این کتاب رو میخونم چکیده کتاب فوق العاده بود🤌🏻
انزوا راهحل درستی نیست. باید خود را با افرادی احاطه کنید که قدرت شما به آنها بستگی دارد.
فقط با این جمله تونستم کمی ارتباط بگیرم اما بقیه مواردش برام قابل قبول نبود حس کردم یه زرنگ بازی خاصیو داره آموزش میده در هرحال ممنونم.
نظرات درست بود بله برای گرفتن افسار قدرت در دست باید کلا قید اخلاقیات زد … بنظرم چکیده خوبی بود یچیزایی برام روشن شد… سپاس 🌷
حتما حتما نسخه کامل کتاب رو میخونم . پر از مطالب جذاب با مثال های تاریخی
“البته شما میتوانید از مردم بخواهید که صرفاً از روی خیرخواهی به شما کمک کنند. اما این یک اشتباه استراتژیک خواهد بود”
جالب بود و یسری چیزا یاد گرفتم اما با یه بخشش که باید دورویی کرد و بازیگری کرد مخالفم و معتقدم صداقت بهتره
خیلی سخته مرز بین قدرت و صداقت رو رعایت کرد. در هر صورت به یک جاهایی میرسی که باید برای منافع خودت از منافع دیگران بزنی.
سلام. از کتاب خوشم نیومد. سیاست منفی رو آموزش میداد! پر از خودخواهی بود… به من سازگار نیست.
مرسی کتاب خوبی هست. البته وابسته به زاویه نگاه هرکسی متفاوته.
این جمله هم به نظرم واقعیت هست و باید پذیرفت:
بازی قدرت همیشه برقرار است و هرگز متوقف نمیشود. شما میتوانید این بازی را نادیده بگیرید؛ اما نمیتوانید از آن خارج شوید.
خیلی کتاب خوبی بود میخرم بخونمش کامل🙏🏽
بازی قدرت همیشه برقرار است و هرگز متوقف نمیشود. شما میتوانید این بازی را نادیده بگیرید؛ اما نمیتوانید از آن خارج شوید. بنابراین بهترین راهکار این است که قوانین را یاد بگیرید و به بهترین شکل ممکن بازی کنید.
عجب کتاب نفسگیری بود
با تشکر از تیم خوب اکوتوپیا بابت راه اندازی بخش خلاصه کتاب و ارائه خلاصه با کیفیت کتب خواندنی و راه اندازی این چالش دوست داشتنی، دم شما گرم…
در برابر افراد قدرتمند خودمون رو فروتن نشون بدیم و توجه رو روی اونا باقی بزاریم
از کار دیگران استفاده کنیم و اعتبارش رو به نام خودمون بزنیم
از انزوا دوری کنیم و دورمون رو با افرادی پر کنیم که قدرت ما وابسته به اونهاست
تظاهر کنیم دوست رقیبمون هستیم و از این طریق اطلاعات استخراج کنیم
پیشبینی ناپذیر باشیم
در صورتی که رقیب قوی تر و میدونیم بازنده ماییم تسلیم بشیم تا آسیب کمتری ببینیم
خدا قوت و ممنون.
جالب بود ولی با سلیقه من سازگاری نداشت چون معتقدم قدرت اصلی در سواد و دانش و مهارت و تربیته که در بلند مدت به انسان قدرت توام با اعتبار میبخشه.
انزوا راهحل درستی نیست. باید خود را با افرادی احاطه کنید که قدرت شما به آنها بستگی دارد.
خیلی کتاب جالبی بود، آقای بختیاری بنظرم کشش را داره که قسمت دومش براش بگذارید و چنتا دیگه از قانون های دیگه را هم بصورت خلاصه وار بنویسید. ممنونم ازتون
بنظرم این چهار ایده، در دنیای واقعی کاربردی تر از بقیه هست.
1- از افراد بالادست خود پیشی نگیرید
2- برای تسلط بر دیگران، باید آنها را بشناسید و تظاهر کنید دوست آنها هستید
3- تسلیم شدن در برابر حریف قویتر به شما کمک میکند تا قدرت بیشتری به دست آورید
4- هنگام درخواست کمک از دیگران، به منافع شخصی آنها تکیه کنید، نه به حسن نیتشان
خداروشکر
خوب بود، اما با روحیه من سازگار نبودالبته از بعضی ایده ها خوشم اومد مثل ایده 11
ممنونم. موفق باشی پوریا جان
درود و خداقوت🌱 کتاب نسبتا جالبی بود،اما با بیشترش نتونستم ارتباط برقرار کنم.
نکته ای که دوست داشتم:
1_بازی قدرت همیشه برقرار است و هرگز متوقف نمیشود،شما میتوانید این بازی را نادیده بگیرید،اما نمیتوانید از آن خارج شوید،بنابراین بهترین راهکار این است که قوانین را یاد بگیرید و به بهترین شکل ممکن بازی کنید.
تشکر از زحمات و سایت خوبتون 💚
طور کلی، مردم به کسانی که در موقعیت بالاتری هستند اما مانند بقیه رفتار میکنند، بدبین هستند. این رفتار باعث میشود دیگران فکر کنند که شما صادق نیستید و فروتنی شما یک ترفند است تا امتیازات خود را پنهان کنید.
چه کتابی واقعا😁
یجورایی دروغ ، فریب و ریاکاری جزو ارکان اصلی قدرت گرفتن😕
اره متاسفانه به نظر میاد همینطوره. :))
ممکن است ساده به نظر برسد؛ اما حقیقت این است که بیشازحد در دسترس بودن باعث میشود مردم علاقهی خود را به شما از دست بدهند.
به نظرم یک سری از این ایدهها ممکنه به مرور زمان از بین بره یا حذف بشه. تاریخ انقضا دارن به عبارتی.
در قدرت از بالا دستتان پیشی نگیرید، از رفتار افراد موفق تقلید کنید به اسم خود، فاصله خود را با دیگران رعایت کنید و در دسترس نباشید، مانند طبقه بالا رفتار کنید نه افراد معمولی، در رقابتی که میدانید شکست میخورید تسلیم شوید، در بحثها به جای کل کل با اغواگری بحث را به سرانجام برسانید، انزوا روش خوبی برای قدرت داشتن نیست.
خب آگاهی از این قوانین میتونه به درد بخور باشه..اما یه جایی آدم احساس میکنه رابرت گرین داره آدم رو به جاسوسی، سواستفاده از دیگران و فریب کاری تشویق میکنه…شاید باید بپذیریم در دنیای سیاست و قدرت وجود این مسائل گاها غیر قابل انکار هست..ولی به نظرم اتفاقا آدمهایی هم که زیاد به اصطلاح ساده هستند خوندن این کتاب براشون واجبه تا بابازی این قبیل افراد آشنا بشن.
به نظرم کتاب خیلی متفاوتی بود و شاید لازم باشه طبق شرایط زندگیمون هر کدام از این قوانین را به نحو درستی انجام دهیم
نکته جدیدی برام نداشت واقعیت و بیشتر چیزهایی که گفته بیشتر بار احساسی داره تا فکت علمی
قدرت داشتن مثل هوا برای انسانه
به دست آوردن قدرت کار آسانی نیست و اگر میخواهید موفق شوید، باید از دیگران کمک بخواهید. اما چگونه درخواست کردن مهم است.
چه کتاب متفاوت و جالبی. خلاف بیشتر کتاب های دیگه می گفت. لازمه چند بار خونده بشه که درک بشه👌بازی قدرت همیشه برقرار است و متوقف نمی شود.
واقعا عجب کتاب خفنیه همه ما خواسته یا ناخواسته تو بازی قدرت هستیم سرکار تو زندگی و .. بنظرم این استراتژی ها هنوزم جوابگو هستند در زندگی
راهبری دیدگاهها