کتاب شکست مدیریت ریسک (2009) مرجع جامعی است که در آن به تاریخچه، روشها و باورهای غلط حاکم بر حوزهی مدیریت ریسک پرداخته میشود. در این کتاب، دلایل ناکارآمدی روشهای مرسوم مدیریت ریسک تشریح و راهکارهایی برای بهبود آنها ارائه میشود. علاوه بر این، نویسنده به معرفی روشهای جایگزین و اثباتشدهای برای ارزیابی و کاهش ریسک میپردازد.
داگلاس هوبارد روش تحلیل تصمیمگیری جدیدی به نام «اقتصاد اطلاعات کاربردی» را ابداع کرده است. او همچنین مؤسس شرکت تحقیقات تصمیمگیری هوبارد بوده و کتابی با عنوان «چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم: یافتن ارزش ناملموسها در کسبوکار» را نوشته است.
تمام پیشبینیهای هواشناسی بر پایهی مدلهای پیچیده و حجم عظیمی از دادهها استوار هستند. پس از تحلیل و ارائهی این دادهها، میتوان با دقت قابلتوجهی پیشبینی کرد که آیا شرایط جوی برای برنامههایی مانند پیکنیک در پارک مناسب است یا خیر. بااینحال، ممکن است تصور کنید این پیشبینیها چندان اهمیتی ندارند؛ چرا که همیشه میتوان با پوشیدن بارانی برای شرایط نامساعد هوایی آماده شد.
اما در بازارهای پرنوسانی که شرکتهای چند میلیارد دلاری در آن فعالیت میکنند یا در پژوهشهای علمی برای محاسبهی احتمال وقوع رویدادهایی همچون سونامی و زلزله، موضوع ریسک و مدیریت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. درواقع در عصر حاضر، اهمیت این موضوع بیش از پیش احساس میشود.
اگرچه روشهای متعددی برای ارزیابی و مدیریت ریسک به کار گرفته میشوند؛ اما بسیاری از این روشها نواقصی دارند. خوشبختانه، راهکارهایی برای رفع این نواقص وجود دارد که در خلاصهی کتاب شکست مدیریت ریسک به آنها پرداخته خواهد شد.
شاید بارها عبارت «مدیریت ریسک» را شنیده باشید. این عبارت نهتنها در جلسات تخصصی سازمانها و وزارتخانهها، بلکه در گفتوگوهای روزمره نیز به کار میرود. اگرچه تعاریف متعددی برای مفاهیم ریسک و مدیریت ارائه شده، اما برای درک بهتر این موضوع، بهتر است به تعریف سادهتری از آن بسنده کنیم:
برای شروع، به مفهوم ریسک میپردازیم. ریسک را میتوان احتمال وقوع و شدت یک رویداد نامطلوب تعریف کرد. به عبارت دیگر، در حوزههای علمی و ریاضی، ریسک به احتمال و شدت یک اثر نامطلوب اشاره دارد. اما احتمال و شدت، چه عواملی را اندازهگیری میکنند؟
احتمال، همواره احتمال وقوع یک رویداد را اندازهگیری و برآورد میکند؛ مثلاً احتمال برخورد صاعقه به خانهی شما. در مقابل، شدت یک رویداد نامطلوب را میتوان به روشهای مختلفی اندازهگیری کرد که معمولاً با ضررهای مالی یا جانی همراه است. بااینحال، باید توجه داشت که یک رویداد نامطلوب میتواند هر گونه اتفاق ناخواستهای باشد؛ از بلایای طبیعی گرفته یا حتی بیثباتی سیاسی.
حال که مفهوم ریسک برای شما روشن شد، به سراغ مفهوم مدیریت ریسک میرویم. مدیریت ریسک به معنای بهکارگیری بهینهی منابع به منظور کاهش مخاطرات و تهدیدات است. بهطور کلی، مدیریت فرایندی است که در آن منابع مختلف برای دستیابی به اهداف مشخص، برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگ و هدایت میشوند. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک به معنای استفادهی هوشمندانه از امکانات موجود برای رسیدن به اهداف موردنظر است.
برای تحقق این هدف، مدیران ریسک همواره در تلاشند تا احتمال بروز مخاطرات را در مسیر دستیابی به اهداف کاهش دهند. همانند سایر وظایف مدیریتی، مدیریت ریسک نیز فرآیندی است که در آن، منابع محدود مانند زمان و هزینه بهصورت بهینه به کار گرفته میشوند تا بتوان به اهداف موردنظر دست یافت.
اکنون که با مفهوم مدیریت ریسک آشنا شدید، به بررسی تاریخچه و کاربردهای کنونی آن خواهیم پرداخت.