جلد کتاب پنجمین فرمان

کتاب پنجمین فرمان

هنر خلق سازمان یادگیرنده

نویسنده:
پیتر سنگه
(Peter M. Senge)
1 نفر در حال مطالعه این کتاب است.

کتاب «پنجمین فرمان» (منتشر شده در سال ۱۹۹۰) راهنمای جامعی برای ایجاد سازمان‌های یادگیرنده است؛ محیط‌های کاری‌ای که خلاقیت و رشد فردی را پرورش می‌دهند. نویسنده در این کتاب استدلال می‌کند که در دنیای پرتغییر امروز، شرکت‌ها تنها در صورتی می‌توانند موفق شوند که رویکرد خود را در برخورد با مشکلات تغییر دهند. از نظر او، رویکرد واکنشی که بر اساس خاموش کردن دائمی آتش است، دیگر کارایی ندارد. در عوض، کسب‌وکارها نیازمند به ‌کارگیری روشی هستند که او آن را «تفکر سیستمی» می‌نامد. این روش، پیش‌فعال محسوب می‌شود و هدف آن شناسایی الگوهای بنیادین و ایجاد راه‌حل‌های نوآورانه است. اما این رویکرد تنها در صورتی کارآمد است که کارکنانی باانگیزه داشته باشید که چشم‌انداز شرکت را با هم سهیم باشند.

پیتر سنگه، مدرس ارشد در دانشکده مدیریت اسلون MIT و بنیان‌گذار انجمن یادگیری سازمانی است. نخستین کتاب او، «پنجمین فرمان»، بیش از دو میلیون نسخه فروش داشته. «هاروارد بیزینس ریویو» (Harvard Business Review) آن را یکی از مهم‌ترین کتاب‌های مدیریت در ۷۵ سال گذشته معرفی کرده است. از دیگر آثار منتشر شده سنگه می‌توان به «حضور» و «انقلاب ضروری» اشاره کرد.

خلاصه کتاب پنجمین فرمان

حاوی 8 ایده کلیدی
The Fifth Discipline
The Art & Practice of The Learning Organization
ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر کتاب پنجمین فرمان

آخرین باری که واقعا نسبت به کارتان احساس شور و اشتیاق داشتید چه زمانی بود؟

اگر شما هم مثل اکثر کارمندان اداری باشید، احتمالا برای پاسخ دادن به این سوال دچار مشکل خواهید شد.

بسیاری از افراد صرفا برای گذراندن وقت سر کار می‌روند؛ فقط برای اینکه سال‌های باقی‌مانده تا بازنشستگی را بشمارند. برای آن‌ها، آخرین روز کاری، حکم روز آزادی را دارد. سرانجام، آن‌ها آزادند تا علایق واقعی خود را دنبال کنند.

اما چه می‌شد اگر محل کار جایی بود که می‌توانستید کنجکاوی خود را پرورش دهید و به کشف علاقه‌های جدید بپردازید؟

چه می‌شد اگر از حمایت همکاران با انگیزه و رهبران الهام‌بخش برخوردار بودید؟

پیتر سنگه، نویسنده‌ برجسته، به صدها سازمان کمک کرده تا محیط‌های کاری با چنین ویژگی‌هایی ایجاد کنند. این شرکت‌ها اکنون به کارمندان خود لذت یادگیری مادام‌العمر را هدیه می‌دهند.

در ادامه شما با پنج فرمان کلیدی که محیط‌های کاری را دگرگون می‌کنند، آشنا خواهید شد و کشف خواهید کرد که چگونه سازمان‌های کنترل‌کننده می‌توانند به سازمان‌های یادگیرنده تبدیل شوند و چگونه می‌توانید این درس‌ها را در زندگی خود به کار بگیرید.

ایده کلیدی 1

1انگیزه ذاتی ما برای یادگیری بسیار قوی است، اما محیط‌های کاری ما به سرعت می‌توانند این انگیزه را از بین ببرند

کافیست کمی به رفتار یک کودک نوپا دقت کنید، او استاد یادگیری است. او تمام روز را با اشتیاق به جمع‌آوری دانش در مورد دنیای اطرافش می‌گذراند. او هر چیزی را که می‌بیند بو می‌کند، لمس می‌کند و حتی می‌چشد. او به طور مداوم مهارت‌های جدید را تمرین می‌کند، خزیدن و راه رفتن را بارها و بارها تکرار می‌کند تا آن را به درستی انجام دهد. او به هیچ وجه از شکست نمی‌ترسد.

آن کودک کنجکاو هنوز درون هر یک از ما زندگی می‌کند. ما همگی برای یادگیری بیشتر درباره جهان مشتاقیم.

اما بسیاری از شرکت‌های مدرن تمام تلاش خود را در این زمینه به کار می‌گیرند تا این انگیزه‌ یادگیری را نابود کنند؛ از ساختارهای سلسله مراتبی گرفته تا ایجاد شغل‌های محدود و مدیران ناکارآمد.

پیام کلیدی: انگیزه ما برای یادگیری قوی است؛ اما محیط‌های کاری می‌توانند به سرعت آن را خاموش کنند.

یکی از راه‌های شرکت‌ها برای از بین بردن شوق یادگیری، دادن شرح وظایف شغلی محدود به هر فرد است. این کار می‌تواند به راحتی هرگونه تعامل با اتفاقات کلی شرکت را از بین ببرد. این کار باعث می‌شود کارمندان فقط به فکر گذراندن وقت باشند. مطمئنا آن‌ها وظایف خاص خود را انجام می‌دهند، اما هرگز به این فکر نمی‌کنند که چگونه می‌توانند یاد بگیرند تا مشکلات گسترده‌تری را حل کنند.

وقتی چیزی اشتباه پیش می‌رود، احتمالا دیگری را مقصر می‌دانند. اما اغلب بهتر است به این فکر کنند که چگونه اقدامات خودشان به مشکل کمک کرده است.

چرا مردم اینقدر مشتاق به مقصر دانستن دیگران هستند؟

یکی از دلایل این است که گاهی نمی‌توانند فراتر از بخش‌های خود را ببینند. آن‌ها هیچ درکی از آنچه در کل سازمان رخ می‌دهد ندارند و بنابراین هیچ حس مالکیتی هم در آن‌ها دیده نمی‌شود.

همچنین، زمانی که کار بیش از حد واکنشی می‌شود، شرکت‌ها فرصت‌های یادگیری را از بین می‌برند. اگر همه دائما مشغول خاموش کردن آتش هستند، دیگر زمانی برای تجزیه و تحلیل مسائل یا ارائه راه حل‌های خلاقانه برای آینده وجود ندارد.

این تمرکز محدود بر آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد، می‌تواند به اصطلاح «سندرم قورباغه آب‌پز» منجر شود. این یک حکایت قدیمی است: یک قورباغه در یک قابلمه آب سرد قرار می‌گیرد و در صورتی که قابلمه به آرامی گرم شود، در نهایت می‌جوشد و می‌میرد. تغییر آنقدر طول می‌کشد که قورباغه متوجه آن نمی‌شود؛ تا زمانی که خیلی دیر شده باشد.

اگر شرکت‌ها در حالت واکنشی گیر کنند، آن‌ها نیز در معرض خطر نادیده گرفتن مشکلات ظریف اما رو به رشد قرار می‌گیرند.

در نهایت، مانع اصلی یادگیری توسط مدیرانی ایجاد می‌شود که هیچ ایده‌ای در مورد چگونگی حمایت از تمایل کارکنان خود برای تفکر خلاقانه و کسب مهارت‌های جدید ندارند. این اتفاق اغلب به این دلیل است که چنین مدیرانی خودشان مدت‌هاست که از توسعه‌ خود دست برداشته‌اند.

خبر خوب این است که هیچ یک از این موانع غیرقابل عبور نیستند. همانطور که در بخش بعدی خواهیم دید، پنج اصل کلیدی وجود دارد که می‌تواند نقشه‌ی راه برای یک سازمان یادگیرنده موفق ارائه دهد.

ایده کلیدی 2

2پنج فرمان کلیدی که یادگیری را در سازمان‌ها ترویج می‌دهند

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 3

3کاری که ما را به چالش برای رشد وادار می‌کند، انگیزه ایجاد می‌کند

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 4

4همه ما تحت تاثیر باورهای محدودکننده‌ای هستیم که حتی از وجود آن‌ها بی‌خبریم

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 5

5سازمان‌های یادگیرنده با چشم‌انداز مشترک پیش می‌روند

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 6

6برای رسیدن به موفقیت، افراد باید یاد بگیرند که در قالب تیم کار کنند

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 7

7برای یک سازمان یادگیرنده، مهم‌ترین ویژگی توانایی تفکر سیستمی است

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 8

8باید نقش رهبر در سازمان‌های یادگیرنده را دوباره تعریف کنیم

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

با ایجاد سازمان‌های یادگیرنده که به کنجکاوی، آزمایش و گفت‌وگو اهمیت می‌دهند، شرکت‌ها می‌توانند ساختارهایی را که آن‌ها را متوقف کرده‌اند، شناسایی کرده و راه‌حل‌های نوآورانه ایجاد کنند.

 

توصیه عملی: در جلسات خود بازنگری کنید.

گردهم آمدن دور میز کنفرانس ممکن است الگوی پیش‌فرض فعلی برای جلسات باشد. اما چنین جلساتی می‌توانند بسیار خسته‌کننده باشند.

برای ایجاد شور و شوق و مکالمات جالب، فرمت جلسه را تغییر دهید. مثلا اتاق کنفرانس خود را مانند یک کافه با میزهای کوچک متعدد طراحی کنید. بعد از آن می‌توانید افراد را دعوت کنید تا در چندین گفت‌وگوی یک‌به‌یک به راه‌حل‌هایی برای مشکلات بیاندیشند و پس از چرخش در اتاق و تبادل نظر، ایده‌های خود را به جمع انتقال دهند.

نظرات و دیدگاه‌های شما
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مشابه
اثر ست استیونز-دیویدُویتس
اثر نسیم نیکلاس طالب
اثر دیوید ای.سنگر
لوگوی اکوتوپیا کامل