کتاب مثبت اندیشی سمی (2022) فرهنگ تفکر مثبت در جامعهی غربی را دقیق ارزیابی میکند. این اثر روشهای متعددی را بیان میکند که مثبتگرایی سمی به افراد و جامعه آسیب میزند و پیشنهادهای عملی برای کمک به خود و دیگران ارائه میدهد.
ویتنی گودمن یک رواندرمانگر است که مطب خصوصی درمانی را در میامی اداره میکند. اکانت اینستاگرام او با عنوان Miami نزدیک به نیممیلیون دنبالکننده دارد. کتاب مثبت اندیشی سمی اولین کتاب اوست.
مثبت فکر کن!
ای کاش مثبت فکر کردن، به همین آسانی بود.
ای کاش فقط با تفکر مثبت میتوانستیم تمام احساسات منفی را از بین ببریم و به زندگی موفق و خوشبختی برسیم.
این دروغی است که در ایالات متحده، بسیاری از مردم آن را باور کردهاند. از قضا، فشار مداوم برای مثبت بودن در واقع حال ما را بدتر میکند.
این خلاصه کتاب، حقیقت را در مورد مثبت بودن سمی نشان میدهد و یک پادزهر برای مقابله با این بیماری دارد. در حقیقت این کتاب راههایی عملی ارائه میدهد تا افراد از یکدیگر حمایت کنند و زندگی رضایتبخشتری داشته باشند، فارغ از تأثیر تفکر مثبت سمی که اصالتی هم ندارد.
تصور کنید، شما بهتازگی شغل خود را از دست دادهاید. ناراحت و حتی عصبانی هستید و نمیدانید در مرحلهی بعد چه کاری باید انجام دهید.
شاید چت کردن با یکی از دوستانتان حال شما را بهتر کند. میخواهید او از احساس شما حمایت کند و برایتان اعتبار قائل شود. فقط دوست شما میداند که چه بگوید. بنابراین شما به او میگویید: «من شغلم را از دست دادهام.»
دوستتان چه میگوید؟ «خب، میتونست بدتر باشه. حداقل الان وقت آزاد بیشتری داری. این اتفاق یه تجربهی خوب برای یادگیریه!»
الان احساس بهتری دارید؟ فکر نمیکنم.
پاسخ دوست شما یک مثال کلاسیک از مثبت بودن سمی است. متأسفانه همیشه این حرفها را میشنوید. شما مشکل خود را به اشتراک میگذارید و یکی به شما میگوید که به جنبهی مثبت فضیه نگاه کنید.
هرچند که نیت آنها خیر است؛ اما واکنش آنها احتمالاً باعث میشود که برای شما سوءتفاهم ایجاد شود و از شخص مقابل دوری کنید. حتی ممکن است احساس بدتری نسبت به قبل داشته باشید. مثبت بودن سمی این نوع تأثیر را دارد.
ویتنی گودمن، نویسندهی کتاب مثبت اندیشی سمی، زوجدرمانگری است که علیه مثبتگرایی سمی میجنگد.
در اواسط دههی بیست زندگی، او متوجه شد که از تظاهر همیشگی به خوشحالی خسته شده و وقتی به رواندرمانگری روی آورد، بهزودی متوجه شد اینکه به مراجعه کنندگان خود بگوید بر تفکر مثبت تمرکز کنند، کاملاً بیاثر است.
او با تعجب از خود پرسید که چه خبر است؟ چرا نمیتوانیم احساس خود را صادقانه بگوییم؟ و اگر انواع خاصی از مثبتاندیشی واقعاً مضر باشد چه؟
به هر حال، گودمن اولین کسی نیست که این طرز تفکر را به چالش میکشد. محققانی مانند باربارا ارنرایش (Barbara Ehrenreich) قبلاً از تلاش برای شادی و مثبتاندیشی انتقاد کردهاند. آنها به این نکته اشاره کردهاند که این نگرش چقدر میتواند برای افراد و جوامع حاشیهای مضر باشد.
در واقع، انتقاد از تفکر مثبت سمی درست به ابتدای ایجاد این نوع طرز تفکر برمیگردد. روانشناس آمریکایی ویلیام جیمز (William James) در قرن نوزدهم زنگ خطر را به صدا در آورد. بنابراین، تفکر مثبت سمی و منتقدان آن جدید نیستند. وقت آن است که مشکل را جدی بگیریم.
ما باید بپذیریم که اصرار بر مثبت بودن میتواند ضررهای زیادی داشته باشد، بهویژه برای افراد آسیبپذیر.
187 پاسخ
راهبری دیدگاهها
باید دست از تحمیل مثبتنگری برداریم و به جای آن بپذیریم که منفیگرایی بخشی اجتنابناپذیر از تجربهی انسانی است.
باید تا آخرین ذره درد و رنج رو تو خودمون حل کنیم و به خودمون اجازه سوگواری بدیم تا چرجه ی زمانی اون درد تموم بشه.هیچ راه حل جادویی و یه شبه یی برای رهایی از درد و رنج ها وجود نداره.باید هر شخص با توجه به روحیات خودش سعی کنه به بهترین شکل این دوره رو طی کنه تا بتونه دوباره خودش رو بازسازی کنه
خیلی موافق کل محتوا نبودم، این ک ما انسانیم و مجموعه کاملی از احساسات خودمون رو باید پذیرا باشیم کاملا درست و ب جا هست اما این ک اجازه داریم منفی های خودمون رو تو جامعه ابراز کنیم اصلا! چون واقعا فرصت زندگی محدوده و مثلا من ک بعد از مدت ها روز خوبی رو تجربه میکنم، حقم نیست با ابراز حس منفی کسی مواجه بشم ک شاید اولین روز حال بدشه! بهتره احساسات بدمون رو تو خلوت با نوشتن و گریه یا کنار عزیزان یا تراپیست ابراز کنیم.
واقعا که تازه میفهمم یه عمر از برخی کتاب ها گول خوردیم که باید مثبت بیاندیشیم، در حالیکه واقع گرایی آن چیزی است که ما نیاز داریم. هر چیز به جای خود
چکیده خیلی قشنگی بود . خیلی چیزا یاد گرفتم . فهمیدم باید با افکارم کنار بیام نباید افکار منفی سرکوب بشن باید از ی زاویه دیگه ببینم فهمیدم دلیلی نداره احساسات منفی رو سرکوب کنم این منفی بودن هم بخشی از این زندگی و شخصیت من هست .
من همیشه با این مثبت اندیشی افراطی مشکل داشتم. کتاب رو میخوام بگیرم و کامل بخونمش
کتب جالبی بود
فشار برای “مثبتاندیشی” مضر است؛ زیرا منجر به احساس گناه و سرکوب احساسات میشود. فرهنگ مثبتنگری سمی، تأثیر منفی زیادی بر جوامع حاشیهنشین دارد؛ زیرا سیستمهای سرکوبگر را تقویت میکند…
باتوجه به اینکه در جامعه مثبت اندیشی تبلیغ میشود، این کتاب برایم بسیار جالب بود.ممنون از نویسنده و کتابخانه اکوتوپیا
اگر مثبتاندیشی بهعنوان ابزاری برای فرار از احساسات منفی و سرکوب هیجانات به کار برود، نهتنها سودمند نیست، بلکه کاملن سمی خواهد بود. به این معنا که بهجای کمک کردن به فرد برای مقابله با عواطف منفی، موجب میشود فرد موقتن احساساتش را انکار کند اما مدتی بعد، مانند زخمی که سر باز میکند، عواطف و هیجانات منفی دوباره از راه میرسند.
کاملا درست و قابل لمس
در جامعه ای زندگی میکنیم که مثبت اندیشی یه فضیلت محسوب میشه متاسفانه
وقتی داشتم میخوندمش خیلی یاد افراد و حرفای زرد میوفتم. دقیقا قصد دارن که مثبت اندیشی رو تحمیل کنن
حمایت از دیگران چهار عنصر اساسی دارد: کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی. این جمله هم خیلی مهم بود.
یه چیزی که در شرایط سخت به ادم کمک میکنه پذیرش هست. اینکه درک کنی هرکسی توی شرایط سخت قرار میگیره
پذیرش که اتفاق بیوفته پیش نیاز رسیدن احساسات به اوج است.
کتاب جالبی بود چقد مثبت اندیشی سمی میتونه رومون تاثیر بذاره تا حالا از این دید بهش نگاه نکرده بودم و راه درک دیگران
چهار عنصر اساسی دارد: کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی.
مثبت اندیشی سمی
سوالهای همیشه تو ذهنم بود که چرا باید همیشه شاکر موقعیتها باشیم و خودمان را دوست داشته باشیم
واقعا جالب بود مثبت اندیشی میتونه فلج کننده باشه
من همیشه چقدر پافشاری میکردم به مثبت اندیشی ولی با خواندن این کتاب شکه شدم که چقدر باورهای ما میتونه غلط باشه و ما باید منعطف باشیم و تغییر بپذیریم و هرروز به دنبال یادگیری باشیم!
مثبت بودن سمی همه جا هست و به گفتهی ویتنی گودمن، نهتنها ما را خوشحال نمیکند؛ بلکه درواقع بسیاری از ما را بدبخت میکند.
با نگاه انتقادی به خوشبینی افراطی، نشان میدهد که سرکوب احساسات منفی چگونه میتواند به سلامت روان آسیب بزند
از مثبتاندیشی برای «حفظ صلح» استفاده میشود و وقتی دقیقتر نگاه میکنید، میبینید که در واقع از ساختارهای سرکوبگر حمایت میکند و در مقابل تغییرات واقعی قرار میگیرد. افرادی که مشکلات قانونی دارند، ساکت میشوند.
با پذیرش حقیقت،راحت تر میتونیم راه حل پیدا کنیم یا اگه قابل تغییر نیست مشکل،باش کنار بیاییم
به جای زندگی برای رسیدن به خوشبختی، زندگی مبتنی بر ارزش را هدف قرار دهید.
سپاس از شما
تنها کسی ک میتپنه بیشتر از همه مارو گول بزنه خودمونیم
در ابتدا خیلی نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم ولی در ادامه مشتاق شدم کتاب رو کامل بخونم. حداقل مواجه واقعی و بدون آسیب با مشکلات رو یاد بگیریم و یاد بدیم
مختصر و مفید
مغز ما برای جستوجوی تهدیدها برنامهریزی شده است. پس منفی بودن به معنای واقعی کلمه ما را زنده نگه میدارد!
یکی از بهترین کتاب هایی که تا به حال خوندم
شاید تاکید بر حفظ تعادل در مثبت اندیشی و منفی اندیشی باید برقرار باشد
افراط و تفریط باعث وارد امدن ضربه به انسان می شود
عالی
باید به احساسات مون اجازه بدیم شکوه و گله و شکایت کنیم حتی غر بزنیم این حق ماست ، با مثبت اندیشی سمی جلو احساسات رو نباید گرفت.
موضوع خیلی قابل تامل و خوبی رو مطرح کرده بود کتاب و این موضوع که دنیا جای عادلانه ای نیست و رویای امریکایی قرار نیست همیشه اتفاق بیفته خیلی جاها تلاش ها زیاد و به حق پاداش نمیگیرند یا حتی سرکوب میشوند و این درس مهم این کتاب بود واقع گرا بودن باعث میشه انسان با آمادگی بیشتر و بهتر و آگاهی از شرایط با سختی ها مواجه بشه .
سعی میکنم از موارد ذکر شده تو زندگی خودم استفاده کنم
اینکه وقتی دوستانت از شرایط سختشون صحبت میکنن، نسبت به صحبتاشون پذیرش داشته باشی خیلی مهمه، خیلی مهمه که از تاکید نابجا روی نیمه پر لیوان خودداری کنیم.
خب خیلی به جا مطالعه این کتاب بعداز انسان در جستجوی معنا پیشنهاد داده شده بود و من از خوندنش لذت بردم
پذیرش آنچه نمیتوانیم تغییر دهیم، داشت هدف،ارزش و معنا در زندگی ،یادگیری حمایت درست و استفاده درست از جملات انگیزشی جوری که حداقل خودمون حس حماقت نکنیم از نکات بجا و خوب بود.
نکته مهم و کلیدی کتاب عناصر حمایت از آدمها بود:
کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی.
من موافق این هستم نسبت به خودمون حرفای انگیزشی و حرفای منفی اغراق آمیز نزنیم به قول گفتنی باعث میشه هم از این ور بوم بیفتیم هم از اون ور بوم .
حمایت از دیگران چهار عنصر اساسی دارد: کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی.
به گفتهی ویتنی گودمن، حمایت از دیگران چهار عنصر اساسی دارد: کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی
کتاب خوبی بود
به اعتقاد نویسنده صرف تمر کز بر مثبت نگری باعث نادیده گرفتن خطرات زندگی، سرکوب احساسات، تحریف واقعیت و در نهایت فروپاشی میشود، البته منظور کنار گذاشتن مثبت نگری نبوده بلکه میخواسته یاد بگیریم چطور از مثبت نگری استفاده کنیم و کجاها از ان فاصله بگیریم.
آری تمر کز بر مشکلات باعث پذیرش آن و تلاش برای رفع مشکل و در نهیت رسیدن به نتیجه مثبت میشود.
همچنین به پیشنهاد نویسنده: هدف قرار دادن زندگی مبتنی بر ارزش به جای تلاش برای رسیدن به خوشبختی نتایج رضایت بخش تری به ارمغان خواهد آورد.
حمایت از دیگران چهار عنصر اساسی دارد: کنجکاوی، درک، اعتبارسنجی و همدلی.
کتابای چالش هر روز دارن از روز قبل جذاب تر میشن 🙌
بهتره آدم جای مثبت اندیشی کاذب رو با “پذیرش” پر کنه
و این جمله هم جالب بود :
واضح است که مثبتاندیشی و تلاش برای رسیدن به خوشبختی ابزاری مناسب برای ساکت و مطیع نگه داشتن مردم است
با درود
کتابی خوب و قابل تامل در جامعه امروز که اکثرا مردم رو به سمت مثبت گرایی و مثبت اندیشی سوق داده و توصیه میکنن، بدون شناخت درست احساسات واقعی موجود در انسان که جای ابراز باید داشته باشن و اجتناب ناپذیره چون انسانیم.و نکته جالب اینکه مثبت اندیشی سمی ابزاری برای تقویت سیستم های سرکوب گره.
کتاب جالبی بود
نگته های زیبایی ازش فهمیدم که تلاش میکنم توی زندگی ازشون استفاده کنم
واقعا مثبت اندیشی به اصطلاح زرد امروزی که ازواقعیت گرایی به سمت مثبت اندیشی کاذب بردن مردم رو،بدترین اتاق ممکن برایت افتاده بعد میشنوی که میگن قوی باشی ،خداروشکر کن میتونست بدتر از این بشه،اخه بدترین اتفاق ممکن در اون لحظه برای اون همونه،در مواقع هست که قدیمی ها میگن حرف زدن بلد نیستی ،لال بودن رو که بلدی،نتیجه گیری فقط میتونیم در این مواقع فقط شنونده خوبی باشیم
راهبری دیدگاهها