اگر از عموم مردم بپرسید برای پیشرفت در زندگی باید چه کرد، احتمالا میگویند باید درآمد خود را افزایش دهید. برای افزایش درآمد چند راه حل داریم؛ بیشتر کار کنیم، اضافه کاری بایستیم و… اما عمر و زمان محدود است و ما نمیتوانیم از حدی بیشتر کار کنیم، راه دیگر افزایش مهارت است. راه سوم گسترش دامنه ارتباطی است. البته راه چهارمی هم وجود دارد و آن اینکه شانس بیاورید و اتفاقات خوبی برای شما رقم بخورد. اما افزایش درآمد تنها راه حل ممکن نیست و با وجود اینکه شرط لازم است، اما کافی نیست. شما برای اینکه بتوانید از نظر مالی پیشرفت کنید علاوه بر اینکه باید سعی کنید درآمدتان زیاد شود باید مخارج خود را هم کنترل کنید و یک رژیم مالی درست بگیرید. یعنی همانطور که برای حفظ سلامت به متخصص تغذیه میرویم در مالی هم همینطور است. ما برای اینکه بتوانیم وضع مالی خود را بهبود دهیم و رفتارهای مالی درستی داشته باشیم باید رژیم مالی درستی داشته باشیم. بسیاری افراد هرچه هم درآمدشان زیاد شود، تغییر خاصی در زندگی شان ایجاد نمیشود. چراکه به میزان درآمد هزینههای آنان هم افزایش خواهد داشت. در این مطلب میخواهیم بگوییم که چطور بهینه خرج کنیم و از پول خود بیشترین لذت را ببریم و بهترین استفاده را کنیم. البته ما نمیخواهیم خساست را اموزش دهیم. بلکه میخواهیم درست مصرف کردن را اموزش دهیم. شاید اگر ده سال گذشته میخواستیم از رژیم مالی صحبت کنیم، موضوع تنها برای افرادی جذاب میشد که میخواستند در زندگی خود پیشرفت کنند. اما امروزه اینطور نیست و رژیم مالی برای همه افراد ضروری و یک نیاز جدی است. با این تورم بالا و شرایط اقتصادی نابهسامان اگر به مدل خرج کردن خود توجه نکنیم، زود در دام چرخه شوم فقر میافتیم. چرخهای که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود. البته بدانید که قرار نیست بعد خواندن این مطلب زندگی شما متحول شود و به شما آمپول موفقیت تزریق شود. این مطلب را بخوانید و توصیهها را کم کم در زندگی خود اجرا کنید. هدف اصلی علم اقتصاد گسترش رفاه است و ما قرار است سعی کنیم دیدگاه درست اقتصادی بیابیم. بنابراین باید توجه کنیم خساست مخالف این علم است. رژیم مالی یعنی از درآمد خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم و بدون عذاب وجدان از پول خود لذت ببریم.
توصیه یک: به جای درمان پیشگیری کنید
واقعا هزینه یک خمیردندان خوب یا مسواک استاندارد، از هزینه دندان پزشکی کمتر است. یا بسیاری برای صرفه جویی روغن موتور خوب استفاده نمیکنند یا ماشین خود را بیمه بدنه نمیکنند. این افراد بعدها با هزینه میلیونی مواجه خواهند شد. بسیاری از ما صرفه جویی میلیونی میکنیم اما ضرر میلیاردی میدهیم. نکته اینجاست که از تصمیم خود هم رضایت داریم. برای مثال هنگام فروش ماشین و خانه برای پورسانت ندادن به دفترخانه نمیرویم و اگر فرد، فرد درستی نباشد باید ماهها برای دریافت حق خود بدویم. یا بسیاری از ماه مقدار زیادی در بازارهای مالی ضرر میکنیم ولی حاضر نیستیم چند میلیون هزینه برای مشورت گرفتن کنیم. البته ضرر کردن برایمان دردناک است اما نه اندازه پول مشاوره. یا میلیونها پول برای خرید یخچال میدهیم اما نمیتوانیم پول گارانتی دهیم. نکته اینجاست که نادیده گرفتن سلامت یکی از عوامل اصلی است که ما را درون چرخه فقر میکند. فرض کنید یک راننده بیماری قلبی میگیرد و دویست میلیون هزینه عملش است. بنابراین باید ماشین خود را بفروشد. در نتیجه منبع درآمدش قطع خواهد شد. بسیاری اوقات ما میدانیم مشکل داریم و باید برایش هزینه کنیم اما کار دیگری میکنند. برای مثال بسیاری دندان خراب دارند اما گوشی گران میخرند. ما خیلی اوقات چیزهایی میخریم که نیاز نداریم تا افرادی که دوستشان نداریم را تحت تاثیر قرار دهیم. بنابراین به خودتان توجه کنید نه حرفهای بقیه.
توصیه دیگر اینکه کالای خوب بخرید نه کالای ارزان. برخی میگویند چرا کیف خوب بخرم و پول زیادی پرداخت کنم؟ نکته اینجاست که وقتی شما کیف یا لباس ارزان میخرید، بعد از چند بار استفاده مجبور میشوید آن را کنار بگذارید چون قابل استفاده نیست. ولی لباس خوب مدتها قابل استفاده است. البته ما مخالف ارزان خریدن نیستیم و نمیگوییم باید کالای لوکس و گران بخریم. بلکه میگوییم باید کالای مناسب را با بهترین قیمت بخریم. شما وقتی جنس ارزان میخرید باید چند برابر جنس گران برای آن هزینه کنید. شما با یک میلیارد تومان، میتوانید یک خودروی صفر کیلومتر بخرید که گارانتی دارد و کار دیگری که میتوانید بکنید این است که خودروی مدل بالاتر اما ۱۰سال کارکرده بخرید. درست است شما خودروی لوکس تری دارید اما هر روز در تعمیرگاه خواهید بود.
توصیه دیگر اینکه بودجه بندی کنید و قبل از خرید ببینید چقدر پول دارید. از پولی که دارید چقدر اجازه خرج کردن دارید. در مدیریت زمان میگویند کسی که برنامهریزی نکند، همیشه وقت کم میاورد و در مدیریت مالی هم همین است. کسی که برنامهریزی نکند، پول کم خواهد اورد. مثلا به رفتارهای خود یا اطرافیان نگاه کنید. بارها شده شما کارمند بودید و با حقوقی سر میکردید و اخر ماه پولی برای پس انداز نمیماند. اما این ماه ده میلیون پاداش میگیرید و باز هم چیزی نمیماند. بودجه بندی درست کمک میکند این مشکلات حل شود. برای بودجه بندی کردن ببینید پولی که هر ماه به شما میدهند چقدر و توان خرید شما چقدر است. وقتی این کار را کردید پول خود را سه دسته کنید؛
کالاهای ضروری که حتما باید بخرید یا مخارجی که باید حتما پرداخت شود: مثل اجاره خانه و یادتان باشد این خرید را به تعویق نیاندازید. چرا که ممکن است وسوسه شوید و پول را برای کار دیگری خرج کنید، دوم اینکه وقتی پول زیاد در حساب ما باشد فکر میکنیم میتوانیم خرج کنیم. نکته بعد هم این است که ما در کشوری با تورم ۵۰درصدی زندگی میکنیم و اگر مخارج ضروری به تعویق بیافتد ممکن است ضروریات هم از دست برود.
دسته دوم کالاهایی است که به آنان نیاز داریم اما میتوانیم بعدا هم بخریم. برای خرید این کالاها کمی صبر کنید. زیرا بسیاری اوقات ما فکر میکنیم این کالاها را نیاز داریم؛ اما بعد میفهمیم اشتباه میکردیم و نکته بعد ابن است که گاهی ما وسوسه و دچار هیجان خرید میشویم. در این شرایط صبر کنید عموما بعد چند روز منصرف خواهید شد.
دسته سوم کالاهایی است که ضروری نیستند اما ما دوست داربم آنان را بخریم. این خرج را پایان ماه و بعد مخارج دسته اول و دوم انجام دهید.
همچنین شما باید تفاوت نیاز و خواسته را بدانید. درک تفاوت نیاز و خواسته سبب میشود بتوانیم بودجه بندی درست انجام دهیم. عدم درک درست نیاز و خواسته سبب میشود اشتباه کنیم. نیاز هر چیزی است که نبودی جان ما را به خطر میاندازد. اما خواستهها برای زندگی راحتتر است. مثلا اجاق گاز نیاز است اما فر خواسته. هوا برای تنفس نیاز است اما تنفس در جنگل شمال خواسته.
نیازها را در الویت قرار دهید و بعد به سراغ خواستههای خود بروید.
ما به همه چیز عادت میکنیم. خواستهها با دوست داشتن به وجود می اید ولی بعد مدتی برای ما تکراری میشود و خواستهها انتها ندارد و از جایی به بعد قابل تهیه نیست چون منابع ما محدود است.
بینید خواستههای شما چقدر میارزد. هر ماه ۷۲۰ ساعت است. اگر ماهی ده میلیون حقوق میگیرید یعنی هر ساعت عمر شما ۱۵هزار تومان هزینه دارد و یک گوشی ۴۰میلیونی یعنی هزینه کردن چهار ماه از عمر ما. آن هم برای چیزی که نیاز نیست و فقط یک خواسته است. منظور ما خساست نیست اما باید متناسب با درآمد و شرایط خود به خواستهها توجه و برایشان هزینه کنیم.
برای کنترل مخارج حتما بنویسید. بارها شده ما اخر هفته نشسته و گفتهایم چه کردهام که این همه خرج شد؟ افراد سالیان سال آرزوی پرواز داشتند اما کشف جاذبه و غلبه بر آن توانست این ارزو را محقق کند. یکی از راههای خود آگاهی مالی نوشتن است. خانواده مثل یک شرکت و شما به عنوان مسیول مالی خانواده، حسابدار شرکت هستید. بنابراین مانند یک حسابدار بنویسید و اولویتها را مشخص کنید. به مدت یک ماه ریز مخارج را بنویسید. نوشتن از بسیاری ولخرجیها جلوگیری میکند. این مساله برای لاغری هم موثر است و نوشتن کالری میتواند ذهن شما را به نخوردن عادت دهد. نوشتن مخارج جلوی ولخرجی را میگیرد.
سعی کنید موقع خرید جای کارت اعتباری از پول نقد استفاده کنید. خصوصا برای مخارج روزمره. بررسیها نشان میدهد خرید با کارت اعتباری خرج را بیست تا پنجاه درصد افزایش میدهد. پول نقد خود به خود ذهن را محدود میکند. اگر به پول نقد دسترسی ندارید یک حساب جدا باز کنید.
موقع خرید تا حد امکان تنها باشید. خرید با جمعی از دوستان راهی عالی برای خرید است اما ناخواسته دوستان در تصمیمات شما اثرگذار هستند و ناخودآگاه وسایلی میخرید که به آنان نیاز ندارید. این پدیده اثر تصمیم گیری جمعی است.
تا حد ممکن انلاین خرید کنید. در خرید حضوری ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرید و ناخواسته وارد بازی فروشندگان شوید.
از سایتهای تخفیف دار استفاده کنید. معمولا پیشنهادهای خوبی دارد که شما میتوانید با هزینه کمتری انجام دهید.
هنگام خستگی، گرسنگی و ناراحتی خرید نکنید. از خرید در فروشگاه شلوغ پرهیز کنید.
در حراجی خرید نکنید و وقتی کالاهای ارزان دیدید شک کنید. دل فروشنده به حال ما نمیسوزد و فروشنده به فکر سود خود است.
در حراجی قیمت برخی کالاها را ارزان میزنند تا شما جذب شوید و جنسهای گران را بخرید. این یک ترفند فروش است و به شدت مورد استفاده قرار میگیرد.
سعی کنید تا حد ممکن برعکس بقیه خرید کنید. مثلا لباس زمستانی را اول بهار بخرید.
یک پاسخ
سلام عالی مثل همیشه