آرمان‌شهر اقتصادی
جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
اپیزود شماره 56
فصل دوم

ورشکستگی آبی

زاینده رود و ارومیه چرا خشک شدند؟

کاور اپیزود پنجاه و ششم پادکست اکوتوپیا - ورشکستگی آبی

معرفی اپیزود ورشکستگی آبی

ایران تا بیست سال دیگر هیچ آبی ندارد و همه ما محکوم به مهاجرت و فرار خواهیم شد و این از معجزات اقتصاد دستوری است!

بحران آب در ایران بسیار جدی شده و اوضاع بدتر هم خواهد شد و نکته دردناک اینجاست که ذینفعان و مسئولین انگشت اتهام را به هر سمتی نشان می‌دهند و مقصر اصلی را مخفی می‌کنند.

علت خشکسالی زاینده رود بی‌حجابی مردم است.

گناه مردم زیاد شده که امروز آب کم شده

مصرف بی رویه مردم باعث شده ارومیه خشک شود!

برای برطرف شدن مشکل آب باید نماز باران خواند.

در این اپیزود در همین مورد صحبت خواهیم کرد و ریشه اصلی ورشکستگی آب در ایران را بررسی خواهیم کرد.

فایل صوتی اپیزود 56

در این اپیزود می‌خواهیم راجع به یک بحران خیلی جدی حرف بزنیم.

بحرانی که برای آب ایجاد شده و اصلا شوخی بردار نیست.

شاید شما خشکی زاینده رود و دریاچه ارومیه را به چشم ببینید، ولی از چیزی که در سفره های آب زیرزمینی اتفاق می افتد شاید خیلی خبردار نباشید.

فقط همین نکته رو بدانید که اگر با همین وضع مدیریت پیش رویم، احتمالا تا سال ۱۴۲۵ ایران دیگر هیچ آبی ندارد و نمی‌شود در این شرایط زندگی کرد و همگی مجبور به مهاجرت و فرار می‌شویم و این دقیقا از معجزات اقتصاد دستوری و توهمی به نام خودکفایی است.

شاید برای شما سوال پیش آید که اصلا آب چه ربطی به اقتصاد دارد؟ 

بد نیست بدانید اتفاقا علت اصلی این بحران در ایران اقتصادی است.

اگر بحران آب به وجود آمده و هر روز هم تشدید می‌شود علت اصلی آن این است که ما دچار ورشکستگی آبی هستیم. شاید لفظ ورشکستگی را فقط برای مسائل مالی شنیده باشید.

مثلا یک نفر دخل و خرجش باهم نمیخواند.

ولی این مسئله درباره آب هم صدق می‌کند. با سیاست گذاری های غلط و توهم و شعارهای پوپولیستی به اسم خودکفایی و ما می‌توانیم به معنای واقعی فاجعه محیط زیستی درست کردند و ایران را دچار ورشکستگی آبی کردند.

یک روز می‌گویند این مسئله آب امتحان الهی است و باید با دعا و نماز باران آن را حل کنیم.

یک روز دیگر می‌گویند این خشکی زاینده رود به خاطر بی حجابی مردم بوده است و فارغ از این توجیهات، تنها راهکاری که ارائه می‌شود این است که به مردم عذاب وجدان بدهیم که درست مصرف کنند.

در مصرف آب صرفه جویی کنید تا آب به هم وطنانتان برسد؛ و کلا توجیه های از این دست.

علت آن نه مصرف آب مردم است نه بی حجابی. علت آن چیزهای دیگری است که در این اپیزود راجع به آن مفصل حرف میزنیم.

متن این اپیزود با کمک حسین میرزایی و آرمین حقیقت تهیه شده است که از دوستان من در گروه چُراز هستند.

هدف ما از این دست اپیزود ها این است که درگیر حرفهای پوپولیستی سیاستمداران نشویم‌.

هدف دیگر این است شما بیشتر متوجه شوید اقتصاد دستوری چقدر می‌تواند خطرناک باشد.

خشکی زاینده رود مصداق بارز سیاست‌گذاری غلط و بی تدبیری است. آقای فریدمن، نوبلیست اقتصاد یک جمله خیلی معروف دارد که احتمالا زیاد شنیدید.

او میگوید اگر شما یک صحرا را هم دست دولت دهید، دولت بعد از جند سال با بحران کمبود شن مواجه می‌شود!

مسئله زاینده رود هم همین است. شاید از افراد بپرسید علت اصلی خشکی زاینده رود چیست، جواب آنها عموما در چند دسته قرار میگیرد‌.

یکسری می‌گویند مشخص است! صنعتی شدن بیش از حد این منطقه. دور تا دور اصفهان را ببینید. چهار طرف آن صنعتی شدند و این‌ها آب زیادی می‌خواهند. صنایعی مثل فولاد، پتروشیمی، ذوب اهن و سیمان و کاشی و سرامیک‌

این حرف درست است. اگر عقل سلیمی بود به جای اینکه صنعت فولاد را از بندرعباس به اصفهان منتقل کنند تا این شهر را صنعتی کنند، روی توریست روی این شهر مانور می‌دادند و با این همه پتانسیل اصفهان از ونیز و فلورانس توریست های بیشتر جذب کنند.

اصفهان نیاز به ساخت هتل های خیلی لوکس و مجهز داشت به جای صنایعی مثل فولاد و پتروشیمی.

همین صنعتی شدن یکسری عوارض جانبی دیگر هم دارد مثلا افراد از شهرهای دیگر برای پیدا کردن شغل به این شهر مهاجرت می‌کنند. مثلا پدر خود من کارمند فولاد مبارکه بود.

وقتی نگاه به همکارانش میکردیم میدیدیم هر کس از یک شهر آمده اند. از رشت، کردستان، خوزستان و شیراز و قم.

و این یعنی تقاضای آب شرب و مصرفی بالا رفت.

که البته این اصلا مورد خاصی نیست خیلی هم بحرانی نیست. عوامل خیلی مهم تری داریم که در ادامه اشاره خواهیم کرد.

اکثر آدم‌ها علت خشکی زاینده رود را همین عامل می‌دانند.

اگر از علل دیگر بپرسیم، به یک مورد خیلی جالب اشاره می‌کنند. عموم افراد مخصوصا خود اصفهانی ها معتقدند علت کم آبی اصفهان توزیع آب و آبرسانی غیراصولی است.

اگر کمی علت را بیشتر جویا شویم، به شهر یزد اشاره میکنند‌. اصفهان که خودش آب زیادی ندارد چرا آبش باید به سمت یزد برود؟

بد نیست بدانید این هم عامل خشکی زاینده رود نبود. کل آبی که از اصفهان به سمت یزد می‌شود حدود ۱۰ درصد است و فارغ از اینکه این سیاست درست یا غلط بود، انقدر بحرانی نبود که باعث خشکی زاینده رود شود.

مورد دیگر از نظر افراد، مصرف نادرست مردم است. اگر به شنا بگوییم مصرف خانگی آب کمتر از ۱۵ درصد است چی؟

درست است که باید تلاش کنیم آب را کمتر هدر دهیم در این هیچ بحثی نیست. داریم راجع به ریشه مشکلات آب حرف میزنیم.

علت خشکی زاینده رود نه صنعتی شدن این منطقه بود نه انتقال آب به شهر یزد نه حتی مصرف زیاد مردم.

علت چیزیست که راجع به آن صحبت خواهیم کرد‌.

علت اصلی بحران آب در ایران، ورشکستگی آبی است. چیزی که مافیای آب در ایران خیلی خوب و قدرتمند این کار را انجام میدهد و جلو می‌برد.

اقتصاد علم تخصیص منابع کمیاب و علم دعوا سر بهره مندی از منابع است. علم انگیزه هاست.

اقتصاد علم بررسی رانت ها و گروه های سودجو است. کشوری که سیاستمدارش‌ بتواند سود گروه های رانت جو را در جهت درست تنظیم کند، توسعه پیدا می‌کند و برعکس.

گروه های رانت جو آن کشور را مصرف می‌کنند و چشم به هم بزنیم می‌بینیم منابع تمام شدند‌.

ایران توسط مافیاهای مختلفی مصرف شدند.

کسی مقصر است که انگیزه این مافیاها را ایجاد کرده است. مقصر کسی است که زمین بازی را برای مافیا مهیا کرده است.

این سیاستمدار است که با کارهای اشتباه و تصمیمات غلط این انگیزه را برای مافیا ایجاد می‌کند.

از آنجا که سیاستمداران علم و دانش کافی را ندارند و دچار توهم توطئه هستند، افراد سودجو از این قضیه استفاده می‌کنند و حرفه‌ای خود را در قالب دوستی به خورد سیاستمداران می‌دهند. البته طبیعتا سیاستمداران همیشه خوش نیست نیستند و یکسری خودشان جزئی از مافیا هستند. 

مافیاها آنقدر قدرتمند شدند که گاهی سیاستمداران را می‌خرند.

اینها رسانه ها را می‌خرند که حرف خود را پروموت‌ کنند‌. یا اصلا یکسری رسانه تاسیس می‌کنند.

توجه کنید اگر حرفی را حتی از زبان رسانه ها و کارشناسان و رسانه می‌شنویم شک کنیم.

برای اینکه بفهمیم چه کسی شهروند است و چه کسی مافیا، باید مافیاهای مختلف را بشناسیم و بدانیم از چه سود می‌برند.

از مهم ترین مافیاهای ایران، مافیای آب است‌.

بدون اغراق، مهمترین و بزرگترین مافیای ایران، آب است.

چون وقتی آب تمام شود و بحران زیست محیطی پیش آید دیگر راه برگشت به همین راحتی نیست و مسیر برگشت خیلی زمان‌بر و پرهزینه است تا حدی که خیلی اوقات دیگر کاری از دست کسی برنمی آید و حتی ممکن است راه برگشتی وجود نداشته باشد.

قصد ما این است کمی دیدگاه شما را بازتر کنیم که اگر امروز دچار بحران آبیم، علت آن چیست‌.

حرفهای ما برخلاف چیزهایی است که تا الان شنیدید و حتی شاید گارد بگیرید.

بحران از واضح‌ترین بحران هاییست که وجود دارد و آن را می‌بینیم. همه می‌بینند دریاچه ارومیه با آن عظمت خشک شد‌.

یا زاینده رود به طور کلی از بین رفت.

و این تراژدی بود که مافیای آب با استفاده از آب ارزانی که بدست آورده بود برای ما ایرانیان رقم زد و دقیقا ریشه مسئله آن در کشور ما اقتصادی است.

مافیای آب آنقدر قدرتمند بود و توانست از فضا و آب ارزانی که به دستش رسیده بود سواستفاده کند، که آسیب های خیلی جدی زد.

آسیب هایی که یک شبه ایجاد نشده.

اصلا بد نیست بدانید دریاچه ارومیه تاریخچه اش به ۱۳هزار سال پیش برمیگردد‌. ولی طی چند دهه یعنی ۳۰ سال ارومیه ای که ۱۳ هزار سال سابقه داشت را خشک کرد!

دریاچه ای که هیچوقت خشک نشده چطور طی ۳۰ سال به یک نمکزار تبدیل شد؟

شاید بگویید خب خشکسالی شده و بارندگی کم شده.

این مافیای آب و مقصر خشک شدن کجا خودش را قایم کرده؟

بد نیست بدانیم این مافیای آب پنهان نشده. بد نیست بدانیم دور دریاچه ارومیه، نزدیک زاینده رود خیلی قشنگ خودنمایی می‌کند.

اگر به عکسهای هوایی مسیر زاینده رود و دریاچه ارومیه دقت کنید، باغ های میوه و زمین های کشاورزی زیادی را می‌بینید که اگر عکس های تاریخی این ۳۰ ساله را ببینید به این می‌رسید چقدر وسعت این باغها زیادتر شده.

کارشناسان خیلی زیادی از اوایل دهه ۸۰ شروع کردند هشدار دادن که ارومیه قرار است خشک شود.

زاینده رود همینطور.

ولی گوش سیاستمداران بدهکار نبود.

از سال ۸۰ این هشدار داده شده با این روش جلو برویم ۱۵ سال بعد ارومیه دیگر آب ندارد.

این اتفاق افتاد و الان در ۱۴۰۲، ارومیه رسما خشک شد.

مصاحبه ی اخیر از عیسی کلانتری که سال ۱۳۷۶ وزیر کشاورزی بود را میخوانیم؛

اواخر دولت مرحوم هاشمی، آقای جواهری که مشاور آب و خاک در وزارت کشاورزی بود یک روز آمد و یک صحفه کاغذ روی میزم گذاشت و گفت این حساب ورودی و برداشت از آب دریاچه ارومیه است. همه سدهای در دست ساخت که ساخته شوند، دریاچه تا سال ۱۳۹۵ دیگر آبی نخواهد داشت.

به استناد همین صحبت مرحوم جواهری ما در سال ۷۷، در شبستر یک سمینار برگزار کردیم. آن موقع من وزیر کشاورزی بودم و می‌دانستم چه بلایی قرار است سر دریاچه آید.

آنجا از مرحوم مجتهد شبستری، نماینده وقت مجلس که هنوز امام جمعه نشده بود دعوت شد؛ و آمدند بندر شرفخانه.

آن دوران دریاچه در بالاترین سطح آب بود. تا حایی که حتی برای محافظت از راه آهن ایران اروپا، اطراف ریل راه آهن با کیسه های شن محافظت می‌شد.

هرچند امروز فاصله بین ریل و آب، نزدیک ۲۰ کیلومتر است.

خداوند رحمتش کند‌. ایشان به من گفت آقای کلانتری این چه حرف بی ربطی است که دریاچه دارد خشک میشود! راه آهن را دارد آب میبرد!

و هیچ توجهی به حرف من نشد.

عیسی کلانتری در ادامه میگوید: بعد از ان اتفاق من سال ۸۲ به عنوان مشاور رئیس جمهور با این مضمون که دریاچه در حال خشک شدن است، نامه ای به آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت نوشتم.

البته در آن دوران حدود ۱۹ میلیارد متر مکعب دریاچه آب داشت و نشانه ای از خشک شدن نبود.

من هم بر اساس محاسبات مهندس جواهری به این نتیجه رسیدم بخاطر سدهای ایجاد شده، تا سال ۹۵ ارومیه دیگر آبی ندارد.

ولی بعد از آن تاریخ وضعیت دریاچه روز به روز بدتر شد و الان رسما خشک شده است.

چرا هشدارها جدی گرفته نشد؟

خشک شدن یک دریاچه به عظمت ارومیه یا زاینده رود؛ به این معنا نیست که آب تمام شده و دریاچه خشک شده. این یعنی طوفان نمک در شعاعی معادل ۶۰۰ کیلومتر یا به عبارت بهتری، درگیری ۱۴ میلیون نفر با خطر بیماری های پوستی، سرطان، اسم و خیلی چیزهای دیگر. اتفاق تلخی که متاسفانه طی چند سال آینده بیشتر از آن می‌شنویم.

تا حایی که شاید خیلی افرادی که در تبریز زندگی می‌کنند آن را ترک کنند و شهر تخلیه شود.

از اوایل دهه ۸۰ تا الان بیشتر از ۲۰ سال گذشته. دورانی که کارشناسان مختلف هشدار می‌دادند و هیچکس گوش نمی‌داد.

اما بررسی کنیم چرا دریاچه ارومیه و زاینده رود خشک شد و بقیه اقلیم های ایران در حال خشک شدن هستند.

جواب این سوال بسیار آسان است.

دریاچه ای مثل ارومیه یا رودخانه ای مثل زاینده رود یک ورودی و یک خروجی دارند.

ورودی انها رودخانه هایی هستند که به آنها آب می‌ریزند. خروجی هم تبخیر آب توسط گرما است اگر حجم خروجی بیشتر از ورودی باشد باعث می‌شود کم کم سطح آب پایین آید و خشک شود.

این اتفاق صرفا مال ایران نیست!

دریاچه آرال روسیه که ۴مین دریاچه بزرگ کل دنیا بود هم همین داستان برایش پیش امد. از روی نقشه کاملا پاک شده.

در ایران هم دریاچه بختگان، مهارلو، پریشان که دهه ۹۰ کاملا همگی خشک شدند‌.

یا دریاچه هامون سیستان بلوچستان، تالاب خونی اصفهان. چیزهایی که همگی رسما خشک شدند.

سوال مهمی پیش می اید‌.

چطور می شود برآیند ورودی و خروجی طی ۱۳ هزار سال عمر ارومیه باعث خشک شدن آن نشد و فقط طی ۳۰ سال اخیر این ورودی خروجی ها بهم خوردند؟

در تمام مسیری که رودخانه های مختلفی به زاینده رود و ارومیه آب میریزند، مزرعه و باغهای زیادی ایجا شد. اینها هم آب نیاز داشتند.

برای تامین اب، پمپ آب می‌گذراند و به سمت باغ خودشان تزریق می‌کنند.

به عبارت بهتر به جای اینکه آب به دریاچه ارومیه بریزد، به باغ این افراد سرریز می‌شود برای این که سهم خودشان را بگیرند و آب مصرف کنند تا محصولاتشان ثمر دهد.

گفتیم عموم افراد فکر می‌کنند علت کمبود آب یا مصرف زیاد آب شرب است، یا معتقدند محیط های صنعتی باعث خشکسالی شده؛ یکسری هم معتقدند آبرسانی های شهر به شهر باعث این اتفاق شده‌.

گفتیم؛ آنها تاثیر دارند. ولی نه آنقدر که فکر کنیم.

بد نیست بدانیم سهم کشاورزی از آب مصرفی در ایران بیشتر از ۸۰ درصد است و این نسبت از هر کشور دیگر در دنیا بزرگتر است.

ما در جغرافیای گرم و خشکی هستیم.

چرا باید این همه کشاورزی کنیم و میوه و حبوبات و چیزهای دیگر تولید کنیم؟ علتش همان مافیای آب است.

مافیایی که آب ارزان استفاده میکند؛ صرفا در راستای رسیدن به اهدافش.

مهم نیست برای بقیه جامعه و کل کشور چه اتفاقی می افتد‌.

مافیایی که نه فقط اب؛ بلکه کل کشور را مصرف می‌کند. مافیایی که باعث شد توسعه بیش از حد کشاورزی آن هم با مصرف بیش از حد آب در کشور اتفاق بیوفتد.

بیشتر از ۴۸ هزار چاه غیرمجاز حفر کرد.

در دریاچه ارومیه حدود ۴۴ سد طی همین ۳۰ سال گذشته روی حوضه آبریز دریاچه گذاشت و همه این کارها را کرد تا روز به روز زمین های کشاورزی رشد کند و بیشتر شود و این‌ها آب مصرفی بیشتری بگیرند‌.

این مافیا ها از گروه های ذینفع و پر نفوذ که بطور سازمان یافته برای حفظ موقعیت و سود خودشان تلاش می‌کنند به وجود آمده که با رسانه به مردم القا کنند که ما حتما باید به خودکفایی برسیم و حتی میوه بتوانیم صادر کنیم! صادرات به کشورهایی مثل ترکیه و عراق و امارات و قطر و ارمنستان و…

این مافیا با شعار خودکفایی و امنیت غذایی، سالی چند صد میلیون دلار سود کرد و هزیته خشک شدن دریاچه ها و رودخانه های زیادی را روی دست مردم ایران گذاشت.

برای اینکه متوجه شویم چقدر این مافیا قدرتمند است، اجازه دهید چند دقیقه آینده را از روی رسانه برایتان بخوانم. این جملات را اگر گوگل کنید لینکش را پیدا می‌کنید.

رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی با تاکید برا ضرورت توجه توأمان به بحث امنیت آبی و غذایی گفت؛ امنیت آبی را نباید در تقابل با امنیت غذایی قرار دهیم.

در این صورت بشریت با مشکل مواجه خواهد شد‌. در بخشی دیگر از سخنان خود با اذعان با اینکه امنیت ملی یعنی امنیت دفاعی + امنیت غذایی؛ یادآور شد با خشکسالی های اخیر و جنگ اکراین و روسیه اهمیت امنیت غذایی در سطح بین‌المللی چندان شده. چراکه تولیدکنندگان مواد غذایی در جهان؛ صادرات مواد کشاورزی خود را محدود کردند.

شاید شما در نگاه اول فکر کنید حرف، حرف درستی است و امنیت ملی خیلی مهم تر است. و طبیعتا باید صرف تولید موارد ضروری شود. ولی یک سوال مهم‌. در استان آذربایجان  آب بیشتر صرف چه چیزی میشود؟

آنجا محصولات استراتژیکی مثل گندم یا برنج تولید میکنند؟ چیزهایی که برای امنیت غذایی واجب است.

نه این‌کار انجام نمیشود‌. آنجا قطب تولید میوه و مخصوصا سیب است. و نکته مهم اینجاست شما متوجه شوید کشت سیب تقریبا دو برابر هندوانه آب نیاز دارد.

واقعا سیب می‌تواند امنیت غذایی ما را تامین کند؟!

طبیعتا خیر!

اینجاست که می‌فهمیم خیلی از مسئولین، حتی سهوا شده در زمین مافیا بازی می‌کنند و روند خشکسالی را خیلی شدیدتر می‌کنند. نماینده هایی که با هدف ایجاد اشتغال برای مردم حوزه انتخاباتی شان، با مسئولین وزارت نیرو برای اجرای پروژه های سدسازی، لابی می‌کنند و جلوی اقدام‌هایی که می‌تواند منجر به احیای دریاچه ارومیه شود را می‌گیرند.

یک مسئله دیگر در این قضیه تاثیر داشت که سرعت خشک شدن را شدیدتر کرد‌؛ برق ارزان.

طی همین جند سال اخیر طرح های مختلفی دادند که شرایط دریاچه را بهتر کنند.

یکی از همین موارد طرح انتقال آب بود که قرار شد سالیانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد دریاچه شود. در فاز دوم هم به ۶۰۰ میلیون متر مکعب برسد.

ولی این طرح رسما فایده نداشت چون زمین دارهای بزرگ‌نمی‌گذاشتند آب به دریاچه برسد. پمپ های قدرتمند و کاناهایی درست کردند که مسیر آب را به سمت باغ ها و زمین های کشاورزی خود هدایت کنند.

به عبارتی مافیای آب نمیگذاشت آب وارد دریاچه شود.

هرچقدر ورودی بیشتر می‌شد آب را عین جاروبرقی برای خود استفاده می‌کردند.

قیمت برق در ایران تقریبا ناچیز است و همین عامل خودش انگیزه را برای مافیای آب ایجاد می‌کند که تو هرچقدر بخواهی میتوانی با پمپ برقی آب بکشی.

وقتی حکمرانی درست وجود ندارد و همه چیز بی حساب کتاب است و کشاورزان به راحتی می‌توانند چغندر و سیب بکارند و محصولاتشان را صادر کنند، چرا نباید این کار را کنند.

کشاورزان محلی حتی از پمپهای ۶ اینچی هم برای استفاده از انتقال آب استفاده کردند‌.

چیزی که برای زاینده رود هم اتفاق افتاد‌.در اصفهانی که در منطقه ای است که پتانسیل کویری شدن دارد، به جای آنکه کشاورزی را هوشمند کنند، مجوز باغ های سیب و هلو و زردآلو دادند و با مهم های آب عین جاروبرقی کل آب را جارو کردند.

مافیای آب و برق ارزان باعث شد قطع کردن یا کاهش آب مصرفی تبعات اجتماعی هم داشته باشد. حالا این گروه کوچک قدرتمند شدند و هرچه جلوتر میرفت اهرم فشار بیشتری بدست آوردند و با بهانه اقتصاد مقاومتی و امنیت غذایی و معیشت مردم محلی، آب را کاملا مصرف کردند.

این موارد در کار خشکسالی این سالها؛ روند خشک شدن ارومیه و زاینده رود را سریعتر کرد.

مثلا همین دریاچه ارومیه نزدیک ۵۸۰ هزار هکتار زمین کشاورزی کنارش وجود دارد که این عدد تقریبا ۲‌.۵ برابر توان آن منطقه است.

حالا این درکنار این است که قبلا این زمین ها به خاطر تاکستانها و تنباکو ها معروف بودند و تمام آنها تبدیل به باغ سیب شدند.

هر هکتار سیب به طور متوسط ۵ برابر هر هکتار انگور آب مصرف می‌کند.

خیلی از محصولاتی که اطراف زاینده رود و ارومیه کشت می‌شدند اصلا برای تامین نیازهای غذایی آن منطقه نبود و خیلی هایشان برای صادرات بود و این صادرات تا جایی پیش رفت که چغندر و سیب اطراف ارومیه کشت می‌شد و آنها را صادر می‌کردند.

هزینه تولید و صادرات چغندر به اصفهان و مشهد برای اقتصاد، بدون احتساب استهلاک ماشین آلات گران‌تر از واردات شکر از خارج برای ما درآمده است.

درمورد سیب هم بدانیم ۱۰۰ها تن از سیب های منطقه بخاطر نبود تکنیک‌های بسته بندی و کارخانه های ابمیوه گیری و نیود سردخانه و شیوه های غلط بسته بندی به دست مصرف کننده نمی‌رسید و هرسال کلی سیب کنار جاده تخلیه می‌شود تا بپوسد!

خیلی از باغهای هلو و زردآلو و بقیه محصولاتی که در اصفهان کشت میشود، همگی هدر می‌روند چون زیرساخت آن وجود ندارد و فراتر از ظرفیت و حتی نیاز کشت دادیم.

همه اینها وقتی دردناک است که متوجه می‌شویم متوسط بارش سالیانه باران در کل دنیا حدود ۱۰۰۰ میلیمتر است و متوسط ایران، کمتر از یک چهارم این عدد است.

کدام عقل سلیمی می‌گوید وقتی شما میزان بارشت یک چهارم کل دنیاست، باید در تولید میوه و غلات و پروتئین و خیلی چیزهای دیگر خودکفا شوی تازه صادر هم کنی؟

همین بی تدبیری ها باعث شده این حجم از خشکسالی پیش آید.

راندمان آبیاری در کشاورزی حدود ۳۰، ۴۰ درصد است و ۷۰ درصدش هدر می‌رود. ضایعات محصولا کشاورزی هم حدود ۲۰ درصد است.

تکنیک‌های بسته بندی در کشور ما مشکل دارد اما کسی توجهی نمی‌کند.

ما بعد از قطر و اسراییل و لبنان، رتبه چهارم تنش آبی را در کل دنیا داریم و این یعنی شعار خودکفایی غذایی، حکم خودکشی تدریجی را برای ما ایرانیان دارد. اما این خودکشی به ضرر همه تمام نمیشود. قبل از مردن، مافیای آب کارش را کرده و براش را بسته و ثروتش را منتقل کرده آن طرف آب!

اصلا به این نکته توجه نمی‌شود که ما در یک جغرافیای کم آب داریم زندگی می‌کنیم. نسلهای قبلی ما برای زنده ماندن یاد گرفته بودند مصرف آب را مدیریت کنند. تکنولوژی قنات هم برای همین در ایران خلق شد.

تمدن ایران برپایه همین قنات ها بنا شده است.

اکثر تمدنهای بزرگ دنیا غیر از ایران، در کنار رودهای بزرگی مثل نیل، دجله و فرات و سن شکل گرفته و ایران تنها تمدنی است که روی قنات ها پدید آمده است.

ویل دورانت هم نوشته است که هرجا سخن از آب هست، سخن از تمدن هم هست، غیر از تمدن بزرگ ایران که بر روی ۸۳ درصد پهنه خشک پدید آمده.

حدود ۳۰۰۰ سال پیش تکنولوژی قنات در ایران مهندسی شده بود برای انتقال آب به مناطق خشکی که در نبود این شبکه آبرسانی قابلیت زنده ماندن داشته باشند.

مجموع طول ۶۵ هزار قناتی که گذشتگان ما در ابران حفر کردند به اندازه ۲ برابر فاصله زمین تا ماه بوده.

و اینقدر در این مسئله دانش فنی و مهارت زیادی بدست آوردند که کتابی به نام ماتیکان در همین زمینه نوشتند و این مهارت را به بقیه دنیا هم انتقال می‌دادند.

نمونه آن دریادار ارتش هخامنشی است که موقع اقامت در مصر، فنون احداث قنات را به مصری را یاد میداد. البته مصری ها به آن قنات شاه می‌گویند.

ما از این آینده نگری اجدادمان هیچ درسی نگرفتیم.

در حال مصرف منابع آبی ایرانیم.

مافیای آب ارزان در حال کشیدن خون از رگ های سرزمین ماست و این خیلی دردناک است.

گفتین ورشکستگی آبی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارد. 

یکسری را به عینه می‌بینیم مثل همین خشک شدن دریاچه ارومیه و زاینده رود؛ ولی بعضی دیگر را نمی‌بینیم. ما نمی‌بینیم زیر زمین چه خبر است و چه فاجعه ای رخ می‌دهد.

وقتی متوجه شویم هم کار از کار گذشته است و آنقدر آب از سفره های زیرزمینی برداشته شده که در نهایت فرونشست زمین اتفاق می افتد.

فرونشست پدیده ای است که طی چند سال اخیر هم زیاد دیدیم مخصوصا در مناطق کویری.

تصویر های زیادی از خیابان‌های اصفهان و اطراف اصفهان داریم می‌بینیم که کاملا فرونشست زمین را نشان می‌دهد.

فرونشست پدیده بسیار خطرناکی است. از جمله اینکه آستانه تاب آوری زمین را هم دربرابر زلزله خیلی کم می‌کند و این یعنی مناطق مسکونی در معرض خطر جدی هستند.

اکثر مساحت ایران برای کشاورزی حاصلخیز نیست و شرایط مساعدی ندارد‌.

در همچین جغرافیای کم آب غیر حاصلخیز، ما بیشتر از ۸۰ درصد از منابع آبی تجدید پذیر کشور را برای کشاورزی مصرف می‌کنیم و حدود ۵۵ درصد از این آب از منابع زیرزمینی تامین می‌شود.

مجموع ذخایر آب زمینی ایران طی میلیون ها سال حدود ۲۵۰ میلیارد متر مکعب بوده. طی چند دهه گذشته ما بیشتر از ۱۳۰ میلیارد از این ذخایر آبی آبی مصرف کردیم.

الان هم به طور متوسط سالیانه حدود ۵ میلیارد از آن کم می‌شود.

این یعنی با همین فرمان، حدود ۲۰ سال آینده همه آب های زیرزمینی تمام میشوند‌ و آنجاست که فاجعه های بزرگ رخ میدهد.

این سیاست‌های حکمرانی آب بشدت خطرناک هستند.

تغییرات اقلیمی زیادی نیز در حال رخ دادن است.

مجموع سالیانه منابع آب تجدید پذیر کشور الان سالیانه ۸۸ تا ۹۰ میلیارد متر مکعب است.

ولی سالیانه ما حدود ۹۳ میلیارد مترمکعب آب مصرف می‌کنیم.

یعنی از ذخایر آبی حدود ۳ تا ۵ میلیارد متر مکعب آب برمی‌داریم سالیانه.

این عدد برای کشوری با کم آبی ایران فاجعه ای بزرگ است و حکم مرگ تدریجی را دارد. تدریجی ولی حتمی.

شاید برای شما سوال پیش آید چگونه از آب در دسترس بیشتر مصرف میکنیم؟ 

علتش این است ما از ذخایر تاریخی سفره های زیرزمینی کمبود را تامین می‌کنیم.

کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل یک شاخص دارد که همین مرگ تدریجی را بیان می‌کند.

طبق این شاخص، اگر در کشوری میزان استفاده از منابع آبی تجدید پذیر کمتر از ۲۰ درصد باشد؛ از نظر اکولوژیکی و استرس روی منابع آبی مشکلی پیش نمی آید. اگر کشوری بیش از ۴۰ درصد منابع آب تجدید پذیرش را بردارد، در وضعیت بحران شدید آب قرار می‌گیرد. اگر این عدد بالای ۶۰ درصد شود، کشور با کمبود فیزیک آب مواجه می‌شود. درصورتی که مقدار مصرف آب از منابع تجدید پذیر به بیش از ۷۵ درصد برسد، آن کشور به مرز کمبود شدید منابع فیزیکی آبی می‌رسد.

وضعیت ما چیست؟ ما سالیانه بیشتر از ۱۰۰ درصد منابع آبی را مصرف می‌کنیم و اصلا در قالب استانداردهای بین المللی نمی‌گنجیم.

کمتر کشوری در کل دنیا پیدا می‌شود که این مدل مدیریت آب داشته باشد.

همانطوری که کارشناسان مختلف اوایل دهه ۸۰ هشدار می‌دادند ارومیه و زاینده رود به زودی خشک می‌شوند و این اتفاق افتاد، طی چند سال آینده هم کل منابع آبی ما تمام میشود و این بسیار چیز دردناکی است. 

به زودی منابع اضافه می گردند ...

3 پاسخ

  1. بسیار عالی و آگاه کننده ودر عین حال موجب ترس و نگرانی از آینده نه تنها برای خودمان بلکه برای آیندگانمان .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین اپیزودها

در این اپیزود درباره این صحبت می کنیم که با وجود اینکه همه بچه‌ها عاشق یادگیری هستند و این علاقه در ذات آن‌ها وجود دارد. پس چرا …
این اپیزود درباره خطرات سوسیالیسم و نقش آن در ایجاد دیکتاتوری است. این که چگونه سیاست‌های اقتصادی مداخله‌گرایانه دولت …
در این اپیزود به سراغ داستان تلخ و اسفناک آکنتور می‌رویم، یک شرکت ایرانی که با گزارشات غیرواقعی و سوءاستفاده از …
در این اپیزود به سراغ این می رویم که چطور یک برنامه مالی منظم و مشخص برای خودمون ایجاد کنیم و هدف گذاری …
لوگوی اکوتوپیا کامل