آرمان‌شهر اقتصادی
اپیزود شماره 8
فصل اول

هزینه فرصت

هزینه‌های پنهانی که نمی‌بینیم

کاور اپیزود هشتم پادکست اکوتوپیا - هزینه فرصت

معرفی اپیزود هزینه فرصت

هزینه‌های ما در زندگی به دو بخش تقسیم می‌شندما فقط هزینه‌های آشکار رو میبینیم و محاسبه میکنیم ولی دستهی مهمتری از هزینه هم وجود دارنهزینه هایی که معمولا اون‌ها رو نمیبینیم و محاسبه هم نمیکنیمبه این دسته از هزینهها، هزینه فرصت گفته می‌شه.

در این اپیزود سعی داریم مفهوم هزینه فرصت رو آموزش بدیم و مثال‌ها و توصیه‌های کاربردی ارائه بدیم تا بتونیم یک گام در زندگی جلوتر بریم.

 

فایل صوتی اپیزود 8

تصور کنید یک شب با همسر خود به رستوران و سینما میروید و سپس بنزین میزنید و بعد به خانه بازمیگردید. اگر کسی از شما بپرسد امشب روی هم چقدر هزینه کرده اید؛ پس از حساب سرانگشتی پاسخ میدهید مثلا ۳۵۰ هزار تومان جمعا هزینه کرده ام.
اما این محاسبه کاملا غلط است و خیلی بیشتر هزینه کره اید. این عدد تنها هزینه‌ آشکار است و هزینه فرصت محاسبه نشده است.
در اپیزود امروز راجع به همین موضوع صحبت میکنیم. راجع به مفهوم هزینه فرصت صحبت میکنیم که یک اصل بسیار مهم است.
اگر همیشه وقت کم می‌آورید یا نمیتوانید پولی برای پس انداز نگه دارید، این اپیزود برای شماست.
هزینه‌ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: هزینه های آشکار:
هزینه های آشکار مثل آنهایی که مستقیما برای خرید پرداخت میکنیم.
هزینه های پنهان:
این هزینه ها دیده نمی‌شوند و هیچوقت آن‌ها را محاسبه نمیکنیم. به این هزینه‌ها، هزینه فرصت گفته می‌شود. مثلا هرروز برای برگشت به خانه، ۵۰ هزار تومان هزینه میکنیم. اما امروز چون مسیر با همکارتان یکی است، با ماشین او به خونه بازمیگردید و دیگر کرایه را پرداخت نمیکنید. این پولی که صرفه جویی کرده ایم و پرداخت نکردیم، هزینه فرصت نام دارد. البته هزینه فرصت تنها پولی که باید پرداخت میکردیم اما پرداخت نکرده ایم، نیست!
هزینه فرصت بطور کلی یعنی وقتی داریم‌ چیزی بدست می‌آوریم، چه چیزی را در ازایش از دست میدهیم. مثلا وقتی یک گوشی موبایل به مبلغ ۲۰میلیون تومان میخریم، این ۲۰ میلیون تومان هزینه فرصتِ پول است. یعنی با ۲۰ میلیون تومان خیلی کار های دیگری میتوانسته ایم انجام دهیم که انجام نداده ایم. این کارهایی که انجام نداده ایم؛ هزینه فرصت هستند.
بحث دیگری که وجود دارد، بحث مطلوبیت است.
یعنی گوشی موبایلی که اندازه ۲۰ میلیون  تومان برایش هزینه میکنیم، باید اندازه ۲۰ میلیون تومان برای ما مطلوبیت ایجاد کند که قانع شویم آن را بخریم.

باید توجه کنیم در دنیا هیچ چیز رایگانی وجود ندارد. باید چیزی که بدست می‌آوریم در برابر چیزی که از دست میدهیم آنقدر مطلوبیت داشته باشد که توجیه خرید و هزینه کردن داشته باشد. به عبارتی خرید آن، برای ما بصرفد.
در مثال اول، هزینه فرصت، زمانی است که برای سینما رفتن صرف شده است درحالی که میتوانستیم درکنار خانواده باشیم، یا مهارتی یاد بگیریم، یا در محل کار اضافه کار انجام دهیم و حقوق بیشتری بگیریم. تمام این موارد را برای دیدن فیلم، کنار‌ گذاشته ایم. یعنی لذت با خانواده بودن یا یادگیری را از دست داده ایم تا فیلم ببینیم.
نکته جالبی که درمورد هزينه فرصت وجود دارد این است که خیلی از ثروتمندان را می‌بینیم که یک لباس تکراری را هرروز میپوشند. دلیل این کار چیست؟ چون هزينه فرصت زمانشان خیلی سنگین است و یک پیراهن ۲۰۰ هزارتومانی برای یک آدم کارآفرین ممکن است چند ده میلیون تومان هزینه داشته باشد. اسمش ۲۰۰ هزار تومان است اما این فرد باید به بازار برود، دنبال مغازه بگردد و لباس انتخاب کند و با احتساب هزينه فرصت، خیلی بیشتر از ۲۰۰ هزارتومان هزينه کند.

یکی از مهمترین هزينه هاي فرصت در ایران، سربازی است. هزينه فرصت سربازی خیلی بالاست و جالب است که این هزینه هم برای خود سرباز است و هم برای خود جامعه‌.
حالت اول دانشگاه است. شخصی که می‌خواهد از سربازی فرار کند محبور است در مقطع ارشد تحصیل کند، ۲ سال بیشتر برای خود و جامعه هزینه بتراشد که سربازی نرود. ۲ سال هزینه فرصت برای آموزش این شخص می شود‌.
مورد بعد، از دست دادن بازار کار برای آن سرباز است. بعد از ۲ سال چیزی عایدش نشده است درحالی که در این ۲ سال درآمد و مهارتی می‌توانست کسب کند  که کسب نکرده و هزینه فرصتی است که پرداخت کرده است.

درنظر بگیرید در شرکتی کار می‌کنید که ماهی ۵ میلیون تومان حقوق می‌دهند. درحالی که می‌دانید اگر با ماشین خود در تاکسی های اینترنتی کار کنید، ماهی ۱۰ میلیون تومان میتوانید دربیاورید. شما در شرکت می‌مانید و هزینه فرصتتان این است که به جای ۱۰ میلیون تومان، ۵ میلیون تومان درآمد داشته باشید و ۵ میلیون تومان کمتر درآمد داشته باشید.

این هزینه فرصت در سرمایه گذاری نیز صادق است. مثلا فردی صرفا در یک بازار سنتی سرمایه گذاری می‌کند؛ مثلا در بازار مسکن. و به شدت مخالف بازار بورس هستند. خیلی خوشحالند و می‌گویند بازار مسکن همیشه سود می‌دهند اما نمی‌بینند که بازار مسکن ۳۰ درصد رشد داشته است؛ درحالی که بازار بورس ۵۰ الی ۶۰ درصد رشد دارد و هزینه فرصت برای این شخص این است که این سود را از دست داده است.

یکی از راه های خیلی خوب برای پس انداز کردن، محاسبه هزینه فرصت است. مثلا در زمان کرونا که اکثریت دورکار بودند، هزینه رفت و آمد که پرداخت نمیشد، همان هزینه فرصت بود.
یا برای مثال برای پیشرفت، تلاش میکنید یک مهارت یاد بگیرید اما وقت ندارید. اگر هزینه فرصت زمان‌های از دست رفته را مثل تلویزیون دیدن یا مهمانی رفتن یا در اینستاگرام چرخیدن را حساب کنید، می‌بینید چقدر زمان از دست رفته وجود داشته که می‌توانید استفاده کنید.
در طول روز خیلی هزینه ها هستند که ممکن است صرفه جویی شوند(مثل مثال ۵۰ هزار تومان کرایه اول بحث) که حتی در صورت صرفه جویی، متوجه تغییر خاصی در زندگی مان نمی‌شویم. راهکار این است که یک حساب بانکی جدا باز کنیم و هرزمان یک هزینه فرصت شبیه به مثال بالا پیش آمد، سریع این پول را به حساب واریز کنیم و از حساب اصلی خارج کنیم.
در طول روز خیلی موارد به این صورت پیش می‌آید که در بلند مدت، مبلغ چشمگیری می‌شود.
سعی کنید تا ۱ سال به این حساب دست نزنید و فکر کنید این پول همانطور که قرار بود؛ استفاده شده است.

درصورت سرمایه گذاری این هزینه های فرصت، بعد از گذشت زمان میتوانید خریدهای باارزش تری داشته باشید. مثلا خرید ملک، خرید بیت‌کوین یا…
خیلی افراد سرمایه‌گذاری درست را بلد نیستند. هزینه فرصت به این هم جواب می‌دهد. شما باید سرمایه گذاری غیرمستقیم کنید. یعنی لزومی ندارد همه افراد معامله گر طلا یا تریدر بورس باشد! هرکس باید در حوزه خود متخصص شود و بهترین شود و سرمایه گذاری را به اهلش بسپرد‌.
امروزه صندوق های سرمایه گذاری و شرکت‌های سبدگردانی و مدیریت دارایی داریم که میتوانید سرمایه خود را در اختیار این شرکت ها قرار دهید و درحالی که به کار خود میپردازید، سرمایه شماهم حفظ می‌شود.
نکته مهم این است که به تخصص خود بپردازیم و از تجربه افراد دیگر استفاده کنیم. به عبارتی شما پولی را هزینه میکنید و زمان آن فرد را میخرید و زمان خود را سیو میکنید و در این بازه زمانی، به حرفه خود می‌پردازید یا مهارتی کسب میکنید و…
خیلی اوقات ممکن است تصور کنیم از پس خیلی کارها برمی‌آییم و می‌توانیم همه کارها را خودمان انجام بدهیم‌. درحالی که اگر برون‌سپاری کنیم، خیلی بهتر می‌شود. درواقع ما عادت داریم صرفه جویی های میلیونی میکنیم تا ضررهای میلیاردی بدهیم.

در دنیا هیچ چیز رایگانی نیست و همیشه باید چیزی از دست بدهیم تا چیزی بدست آوریم‌. مثلا وقتی سرکار می‌رویم داریم وقت خود را هزینه میکنیم تا حقوق بدست آوریم‌. مهمانی و تفریحات… هرچند لذت‌بخش است اما ازحدی که فراتر رود، در بلند مدت بهای سنگینی برای ما دارد. وقتی که میتوانستیم صرف مطالعه و یادگیری کنیم را برای یکسری لذت ها از دست داده ایم.
احتمالا برای شما پیش آمده باشد که به رستوران بروید و ۱۰۰ ها هزار تومان خرج غذا کرده باشید؛ اما همین مبلغ را خیلی سخت‌تر برای خرید یک کتاب یا دوره آموزشی هزینه کنید. همیشه به این فکر کنید که درازای هزینه‌ای که میکنید، چه چیزی بدست می‌آورید. اگر یک کتابی بخوانید، تا سالیان بعد میتوانید برای دیگران از آن کتاب تعریف کنید چراکه به علم شما افزوده شده است اما ممکن است حتی خاطرتان نباشد دقیقا چه غذایی در رستوران خورده اید.
نکته دیگر این است که درزندگی خود، تعادل را رعایت کنید. اگر دیدید برای کار خاصی در زندگی بیش از حد زمان میگذارید، دقت کنید در ازای آن چه چیزی را از دست می‌دهید و چه بهای سنگینی پرداخت میکنید و آیا ارزش دارد یا خیر.
نکته مهم این است که هزینه فرصت عمر، بسیار زیاد و جبران ناپذیر است.

مثلا تصور کنید می‌خواهیم خانه خود را به فروش بگذاریم و روی قیمت ۳ میلیارد تومان توافق کرده ایم. بعد از اینکه ۴ ماه برای فروش گذاشته ایم یک مشتری پیدا می‌شود اما پولش اندازه ۴۰ میلیون تومان کمتر است. ما معامله را بخاطر ۵۰ میلیون تومان فسخ میکنیم اما درنظر نمیگیریم ۴ ماه صبر کرده بودیم تا مشتری پیدا شود. فارغ از اینکه سود ۳ میلیارد تومان در ۴ ماه بسیار بیشتر از این ۵۰ میلیون تومان بوده است، تصور کنید فکر ما چقدر درگیر شده و عمر ما چقدر برای مشتری های مختلف و کل کل با آن‌ها، تلف شده است!

در شبکه های اجتماعی کاری که انجام میشود این است که توجه ما را جلب کنند. مثلا اکسپلور اینستاگرام شما با دوستتان متفاوت است. چون درتلاش هستند توجه شما را به خود جلب کنند. پس تا جایی که میتوانید، دور شبکه های اجتماعی را خط بکشید!
پیج هایی که اطلاعات مفیدی ندارند را آنفالو کنیم و این دقیقه دقیقه ها که ذخیره میشوند، می‌توانند در نهایت بسیار تاثیر مثبتی روی زندگی ما داشته باشند.
کاری که‌ میتوانیم انجام بدهیم این است که در یک دفتر، هزینه فرصت های مالی و غیرمالی را بنویسیم و بدانیم چه چیزی را داریم برای چه چیزی هزینه میکنیم. حساب کنیم ببینیم آیا توجیه دارد یا خیر.

نکته مهمی که وجود دارد این است که زمان هایی که تلف می‌شوند و ما از آن‌ها لذت میبریم، تلف نشده اند!
پولهایی که هدر میدهیم اما از هدردادنشان لذت میبریم، هدر داده نشده اند.
هدف نهایی علم اقتصاد، گسترش رفاه است. باید در سطح شخصی تلاش کنیم به رفاه حداکثری برسیم. شاید پول خرج کردن برای یکسری مسافرت ها یا یکسری وسایل هیچ توجیه اقتصادی نداشته باشد اما آن سفر یا وسیله، تجربه لذت‌بخشی به ما دهند که با هیچ چیزی قابل جبران نیست.

به زودی منابع اضافه می گردند ...

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدیدترین اپیزودها

در این اپیزود می‌خواهیم دنیا رو از دریچه نهادگراها ببینیم و درک کنیم که نهادها چقدر قدرت دارند. نهادگرایی آنقدر اهمیت دارد که …
در این اپیزود درباره این صحبت می‌کنیم که قدرت پتانسیل ایجاد فساد رو ایجاد میکنه. عوامل مختلفی که باعث میشه قدرتمندان از قدرتشون …
در این اپیزود به این سوال مهم جواب می‌دهیم که چه مسیری طی شد تا مردم توانستند به آزادی فکر کنند و آن را حق خود بدانند و در جست و جوی آزادی …
در این اپیزود درباره وضعیت صندوق‌های بازنشستگی در ایران صحبت می کنیم که شبیه بمب ساعتی در اقتصاد ایران بوده و راه زیادی تا …
لوگوی اکوتوپیا کامل