کتاب واقعبینی، انبوهی از آمار و حقایق در جنبههای مختلف زندگی را به خوانندگان ارائه می دهد تا نشان دهد جهان، مکان بسیار بهتری نسبت به چند نسل قبل است. اما نویسنده کتاب فراتر از این میرود و به خوانندگان راههایی برای تجدید نظر در تفکر و مبارزه با غریزه ما برای «تمرکز بر بدیها» ارائه می دهد.
هانس روزلینگ یکی از دانشمندان و اساتیدی بود که برای روشن کردن افکار مردم در سراسر جهان تلاش کرد. مجله تایم او را در به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد جهان معرفی کرده است. . او از چندین دهه تجربه خود به عنوان یک پزشک و استاد بهداشت عمومی، برای ارائه اطلاعات مفید و راهحل چالشهای روز به ویژه در جوامع کم درآمد، استفاده کرد. روزلینگ قبل از اینکه در سال 2017 از دنیا برود، سخنرانیهای بسیار محبوبی در TED انجام داد.
اولا روزلینگ و آنا روزلینگ رونلاند، پسر و عروس هانس روزلینگ، بنیانگذاران بنیاد Gapminder هستند که به طراحی طرحهای گرافیکی و استفاده از فناوریهای پیشرفته برای دسترسی آسانتر و قابل درکتر به آمار و دادهها اختصاص دارد.
لطفا به این سوال چند ثانیه فکر کنید: به نظر شما میزان فقر شدید در جهان، در طی ۲۰ سال گذشته چه تغییری کرده است؟ دو برابر شده؟ همانطور مانده؟ یا به نصف کاهش پیدا کرده؟
اگر حدستان این است که میزان فقر در جهان نسبت به ۲۰ سال پیش نصف شده پس جز معدود افرادی هستید که پاسخ درست به این سوال داده است.
در آمریکا، ۵٪ و در بریتانیا تنها ۹٪ افراد پاسخ درست دادهاند. این در حالی است برخلاف انتظار عموم، بیشتر متخصصان و کارشناسان به این سوال پاسخ درستی ندادند.
این نمونهای از اَبَر تصورات نادرست (Mega-misconceptions) حاکم بر ذهنهای ماست که باعث میشوند نتوانیم تحلیل درستی از شرایط واقعی دنیا داشته باشیم.
یکی دیگر از این ابر تصورات نادرست، تقسیم جهان به دو بخش شرق و غرب است. حتی در مکالمات روزمره هم گاهی از این تقسیمبندی صحبت میشود: غربیها روابط سردی دارند، شرقیها خرافاتیاند. آنها توسعهیافتهاند و برخی دیگر درحال توسعه و… .
این گونه تقسیمبندی، به راحتی توانسته حقیقت را از ما مخفی نگه دارد و قدرت تحلیل درست را از ما بگیرد.
نویسنده، در یکی از سخنرانیهایش متوجه شد که دانشجویانش، شرق را جایی میدانند که آمار زاد و ولد به شکل کنترل نشدهای بالاست و همچنین دین و فرهنگ مانعی هستند برای رسیدن به پیشرفتهای مدرن غربی!
نویسنده اما اعتقاد دارد این تفکرات با واقعیت، از زمین تا آسمان متفاوت است. واقعا شرق دقیقا کجاست؟ آیا ژاپن هم جز شرق است؟ آیا در هند و چین نمیتوان مدرنیته را دید؟
در سال ۱۹۶۵، آزمایشهایی در زمینه سنجش نرخ مرگ و میر کودکان در کشورهای مختلف دنیا انجام شد تا میزان سلامت، آموزش و سیستمهای اقتصادی این کشورها بررسی شود. متاسفانه ۱۲۵ کشور در حال توسعه نتایج بسیار بدی داشتند. در این کشورها، ۵٪ کودکان تا قبل از ۵ سالگی میمردند. اما حالا، پس از گذشت بیش از ۵۰ سال، تعداد این کشورها به ۱۳ رسیده است. به عبارت دیگر نمیتوان گفت سطح سلامت در شرق جهان بهتر است یا غرب.
هانس رزلینگ در سالهای اخیر به دلیل تحقیقات، کتابها و سخنرانیهایش در TED آن هم درباره استفاده از دادهها و آمارها برای مدیریت بهتر فقر و بهداشت جهانی، شناخته شد. بیل گیتس به دلیل علاقهاش به فعالیتهای مسئولیت اجتماعی در باب کاهش فقر و بهبود بهداشت، کتاب “واقع گرایی” رزلینگ را یکی از مهمترین کتابهایی میداند که مطالعه کرده است.
مجله تایم درباره این کتاب مصاحبهای با بیل گیتس انجام داده که در ادامه میخوانیم:
شما کتاب «واقعبینی» روزلینگ را یکی از مهمترین کتابها نام بردهاید. چه چیزی در این کتاب باعث شده انقدر قابل توجه شما شود؟
گیتس: رزلینگ در این کتاب سعی کرد به همه نشان دهد که جهان در حال پیشرفت است. این کتاب آخرین تلاش برای او برای کمک به شناسایی رشد در حوزههای مختلف است. این کتاب توضیح می دهد که چرا درک پیشرفت و رشد برای مردم دشوار است. همچنین رزلینگ در کتابش راهکارهای عملی و واضح ارائه می دهد که چگونه بر تعصبها ذاتی خود غلبه کنیم و جهان را با واقع بینی بیشتری ببینیم. این یکی از آموزندهترین کتابهایی است که تاکنون خواندهام و فکر میکنم همه میتوانند از راهکارهای کتاب بهره مند شوند.
اگر واقعاً جهان با سرعتی بالاتر از آنچه مردم تصور میکنند در حال پیشرفت است، چرا تصورات نادرست افراد درباره آن مهم است؟
گیتس: اگر بدانیم هماکنون در کجا هستیم و چه پیشرفتهایی داشتهایم، آنگاه سرعت بخشیدن به پیشرفت آسانتر میشود. اگر به پیشرفت دنیا باور نداشته باشید ممکن است حس کنید فاجعهای در حال رخ دادن است که برایش هیچ کاری نمیتوان کرد؛ اما کسی که به پیشرفت آگاه است، میتواند به در یک وضعیت بد هم با خودش بگوید:«چگونه می توانیم این مورد را بهتر کنیم؟»
هانس رزلینگ خود را «امکانگرا» میدانست. او معتقد بود که امکانگرایی (اعتقاد به احتمالات) راهی مناسب برای توصیف جهان پیرامونمان است. هانس اعتقاد داشت همه چیز «می تواند بهتر شود» نه اینکه «بهتر خواهد شد». فرد امکانگرایی مانند هانس منتظر پیشرفت نیست بلکه او به دنبال حوزههایی است که پیشرفت در آن اتفاق می افتد و راهی برای تکثیر آن در موقعیتهای دیگر هم پیدا میشود.
روزلینگ در کتابش به غریزههایی اشاره میکند که میتوانند باعث منحرف شدن فکر ما از پیشرفتهای دنیای پیرامونمان شود. به نظر شما باید بیشتر نگران کدام یک از این غرایز باشیم و چرا؟
گیتس: به نظر من بیش از هر چیزی، غریزه سرزنش نگرانکننده است. البته این جز ذات انسان است که وقتی اتفاقی میافتد به دنبال فرد مسئول بگردد اما باید دید که این کار چگونه انجام میشود. غریزه خطرناک دیگر، قهرمانسازی است که میتواند مانع بزرگی برای رشد و پیشرفت باشد.
باید قبول کنیم وجود قهرمانان باعث بهتر شدن اوضاع جهان نمیشود. ۱۰۰۰ سال پیش هم قهرمانانی وجود داشتند ولی اوضاع جهان افتضاح بود. معجزه اصلی امروز ما مدرنیته است. جوناس سالک (کاشف واکسن فلج اطفال) دانشمند شگفت انگیزی بود اما نمیتوان گفت که تنها دلیل ریشهکن شدن فلج اطفال اوست. ما نمیتوانیم تلاشهای کادر درمان، سازمانهای دولتی و غیر دولتی را برای تسهیل واکسیناسیون سراسری نادیده بگیریم. وقتی به جای ساخت سیستم بهتر به دنبال قهرمانان میگردیم، شانس پیشرفت را از دست میدهیم. اگر میخواهید چیزی را بهبود ببخشید به دنبال ساخت سیستمهای بهتر باشید.
کدام واقعیت در این کتاب بیشتر برایتان جالب بود؟
گیتس: چارچوبی که رزلینگ برای توصیف جهان به کار برده است، برای من الهامبخش بود. او در این کتاب افراد را بر اساس چهار سطح درآمدی طبقه بندی میکند و بر اشتراکهایی که در هر یک از این طبقهها وجود دارد تأکید میکند. سازماندهی جمعیت براساس نحوه زندگی افراد و نه محل زندگی آنها (تعمیم ندادن و قضاوت نکردن براساس کشور زندگی افراد و فرهنگ آنها)، روش دقیقتری برای صحبت در مورد جهان است.
سخن آخر؟
گیتس: هانس رزلینگ همیشه به مرد دادهها و آمار شهرت داشت اما او خیلی بیشتر از اینها بود. در پایان کتاب، هانس میگوید که بیشتر چیزهایی که در مورد جهان می داند «نه از طریق مطالعه دادهها بلکه از طریق صرف وقت با افراد دیگر به دست آمده». او درک عمیقی از انسانیت و مهارت عجیبی در داستان سرایی داشت که فراتر از توضیحات او درباره اعداد و ارقام بود. من امیدوارم که که دیگران هم از این کتاب الهام بگیرند و با ذهنی کنجکاو و پذیرنده، جهان اطرافشان را بهتر از قبل درک کنند.
منبع: https://time.com/5224618/bill-gates-hans-rosling-factfulness
یک پاسخ
این کتاب را باید کامل خواند