کتاب چرایی خود را پیدا کنید در سال 2017 نوشته شده و دربارهی چیزی است که هر فرد و کسبوکاری به دنبال آن میگردد: یک هدف واقعی. نویسندگان در این کتاب، استراتژیها و تمرینهای زیادی را آموزش میدهند. افراد و گروههای مختلف میتوانند از این روشها برای پیدا کردن انگیزه و دلیل برای بیدار شدن در صبح و شروع روز کاری استفاده کنند. اگر به دنبال شغل مناسب هستید یا سعی میکنید کارمندان مناسب را استخدام کنید یا امیدوار هستید که درک بهتری از خود و اطرافیانتان به دست آورید، این کتاب یک راهنمای مفید برای شماست.
سایمون سینک یک سخنران انگیزشی است که افکاری خلاقانه دارد و برخی از بزرگترین شرکتهای جهان از جمله مایکروسافت و اینتل از او مشاوره میگیرند. کتاب با چرا شروع کنید، در سال 2009 لقب پرفروشترین نویسنده را برای سینک به ارمغان آورد.
دیوید مید مربی یا کوچی است که از سال 2009 با سایمون سینک همکاری کرده است. او اکنون کارگاههایی در حوزهی رهبری و انگیزهی سازمانی برگزار میکند، به مردم در پنج قاره مشاوره میدهد و با تیمهای مختلفی، از تیمهای ورزشی حرفهای گرفته تا گروههای دولتی، کار کرده است.
پیتر داکر یک افسر ارشد سابق نیروی هوایی سلطنتی است که مشاور تجاری و یکی از اعضای کلیدی تیم Start With WHY به حساب میآید. او در تبدیل نظریههای سایمون سینک به یک کتاب راهنمای آموزشی عملی نقشی کلیدی دارد.
آیا میدانید چرا صبح ها از خواب بیدار میشوید، سر کار میروید، غذا میخورید، میخوابید و این کارها را هر روز تکرار میکنید؟ به عبارت دیگر، آیا در زندگی شخصی و حرفهای خود معنایی میبینید و احساس میکنید هدف دارید؟
اگر نمیتوانید به این سؤالات، واضح و بلند با «بله» جواب دهید، نگران نباشید. بسیاری از مردم نمیدانند چرا کار میکنند و همین عامل باعث میشود که در پایان هر روز در هنگام به خانه برگشتن، احساس رضایت نداشته باشند.
این کتاب دربارهی پیدا کردن چرایی خود است؛ به طوری که بتوانید صبحها، با هدفِ رفتنِ به سر کار از خواب بیدار شوید. با خواندن این کتاب متوجه میشوید که چطور میتوانید چرایی خود را پیدا کنید و چگونه زندگی را بر اساس آن شروع کنید.
اگر تابهحال احساس سردرگمی داشتهاید یا حس کردهاید که آرزوهایتان برآورده نشده، ممکن است به این دلیل باشد که هدف زندگی خود را مشخص نکردهاید. یا همانطور که سایمون سینک دوست دارد بگوید، «چرایی» خود را نمیدانید.
پیدا کردن چرایی زندگی چالش برانگیز است؛ اما وقتی دلیل خود از زندگی کردن را پیدا کنید، میتوانید هر روز صبح با هدف و اراده از خواب بیدار شوید.
سینک پس از اینکه اشتیاق به کار کردن را از دست داده بود، متوجه چرایی خود شد. در آن زمان، او احساس افسردگی میکرد و اطرافیانش توصیههای زیادی به او میکردند؛ اما او در آن شرایط نمیتوانست هیچکدام از آن کارها را انجام دهد. پس از مدتی جستوجوی درونی، متوجه شد که «چرایی» او، الهام بخشیدن به دیگران است. سایمون وقتی در این مسیر قدم گذاشت، زندگی بهتری را تجربه کرد.
دانستن «چرایی» مسیر زندگی سینک را هدایت کرد. او خیلی زود متوجه شد که این اعتمادبهنفس برای دیگران جذاب است.
این جذابیت هم برای افراد کارآمد است و هم برای شرکتها. یکی از نمونههای بارز آن اپل است که رقبای قدرتمندی دارد. رقبایی که محصولات ارزانتری را با ویژگیهای بیشتر به مشتریان میفروشند. اما مشتریان اپل وفادار هستند و از شعار «متفاوت بیندیشید» الهام گرفتهاند. این شعار بهخوبی دلیل جذابیت اپل را توضیح میدهد. مشتریان ترجیح میدهند به کسبوکاری سطح بالا پول بدهند تا اینکه با خرید از یک شرکت معمولیتر، چند دلار پسانداز کنند.
برای اینکه ببینیم داشتن یک هدف و چرایی چقدر میتواند در بازار مؤثر باشد، بیایید به دو طرح تبلیغاتی برای یک شرکت کاغذ نگاه کنیم:
مرحلهی دوم فقط به این دلیل بسیار جذابتر است که چرایی راهاندازی شرکت را توضیح میدهد.
گاهی اوقات لازم است خودمان را نیز تبلیغ کنیم؛ به خصوص زمانی که در یک مصاحبهی شغلی هستیم. مثلاً وقتی امیلی در مصاحبهی اولیه قبول شد و در مقابل هیئتمدیره نشست، از او پرسیده شد که چه چیزی او را منحصربهفرد کرده است. این فرصتی بود که امیلی «چرایی» خود را به اشتراک بگذارد. بنابراین او دربارهی دو چیز صحبت کرد: اشتیاق خود برای کار با دیگران و کمک به مردم برای تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود.
امیلی از چرایی خود درک واضحی داشت، پس جای تعجب نیست که او این کار را به دست آورد.