جلد کتاب چطور با هر کسی کار کنیم؟

کتاب چطور با هر کسی کار کنیم؟

پنج سوال اساسی برای ساختن بهترین رابطه ممکن

نویسنده:
مایکل بونگای
(Michael Bungay Stanier)
1 نفر در حال مطالعه این کتاب است.

این کتاب که در سال 2023 نوشته شده است راهنمایی عملی برای ترمیم و تقویت روابط حرفه‌ای ارائه می‌کند. این کتاب به ما نشان می‌دهد که چطور می‌توانیم با راهکارهایی موثر از قبیل گفت‌ و گوی باز، کنجکاوی و اعتماد، بهترین رابطه ممکن با افراد را بسازیم.

این کتاب برای چه کسانی مفید است؟

  • رهبرانی که مدیریت یک تیم را برعهده دارند.
  • کارمندانی که می‌خواهند روابط کاری خود را بهبود ببخشند.
  • نوجوانانی که دچار تغییرات خلق‌وخو و مشکلات ارتباطی هستند.

مایکل بونگای، نویسنده و بنیانگذار شرکت آموزش و توسعه «باکس آف کرایونز» است. از جمله آثار او می‌شود به کتاب پرفروش عادت‌های کوچینگ: چطور آغاز کنیم، اشاره کرد.

خلاصه کتاب چطور با هر کسی کار کنیم؟

حاوی 5 ایده کلیدی
How to Work with (Almost) Anyone
Five Questions for Building the Best Possible Relationships
ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر کتاب چطور با هرکسی کار کنیم؟

بر محیط کار خود مسلط شوید و زندگی حرفه‌ای خود را بهبود ببخشید.

کار کردن با آدم‌های مختلف یک هنر است. در محیط کار هر روز با تعداد زیادی از شخصیت‌ها، نگرش‌ها و سبک‌ها مواجه می‌شوید. پیچیدگی همیشه در یک محیط حرفه‌ای وجود دارد. این پیچیدگی می‌تواند ریسک بالایی داشته باشد.

هر تعاملی می‌تواند مستقیما بر موفقیت کسب‌وکار شما تاثیر بگذارد. شما باید در این تعاملات حرفه‌ای، دستورالعملی برای مکالمات سازنده و نقشه راهی برای پیشبرد روابط کاری خود داشته باشید.

تصور کنید که بتوانید با درک بهتری از نقاط قوت، ترجیحات و تجربیات گذشته طرف مقابل وارد جلسات کاری بشوید. اگر بتوانید روابط کاری خود را نه بر اساس حدس و گمان و خوش‌شانسی، بلکه بر اساس درک، احترام و هدف مشترک برقرار کنید، کار شما چه تغییری خواهد کرد؟

در این کتاب، یک رویکرد عملی برای گفتگوی موثر و ایجاد زمینه‌ای برای روابط بهتر در محل کار به دست خواهید آورد. این کتاب به شما کمک می‌کند اهمیت کنجکاوی، پذیرش و مهربانی را برای تقویت اعتماد و همکاری کشف کنید. در ادامه خواهید دید که چگونه داشتن قواعد منظم، بازسازی‌های به موقع و گاهی اوقات بازگشت کامل به نقطه اول برای حفظ روابط حرفه‌ای ضروری است. مهمتر از همه، شما یاد خواهید گرفت که چگونه حقایق را از احساسات و قضاوت‌های شخصی جدا کنید و این کار چطور می‌تواند به شما در درک بهتر روابط حرفه‌ای کمک ‌کند.

ایده کلیدی 1

1ایجاد روابط کاری قوی‌تر

تصور کنید در یک رستوارن مشهور، در یک آشپزخانه شلوغ هستید. عطر دل‌انگیز ادویه‌ فضا را پر کرده است، سرآشپزی متخصص به طرز ماهرانه‌ای دارد سبزیجات را خرد می‌کند، آشپزها گوشت را تفت می‌دهند و کارگرها بشقاب‌ها را آماده می‌کنند. پشت هر بشقاب غذا، ساعت‌ها برنامه ‌ریزی دقیق، انتخاب مواداولیه و درکی عمیق از نحوه ترکیب طعم‌ها نهفته است. تهیه یک وعده غذایی فوق‌العاده فقط شامل ترکیب مواد غذایی نیست. این کار فرآیندی است که از مدت‌ها قبل، خیلی قبل‌تر از اینکه غذا روی شعله اجاق برود، آغاز شده است.

بیایید این آشپزخانه را به محل کار خود تبدیل کنیم. منظور از غذای لذیذ، روابط کاری قدرتمندی است که می‌خواهید با همکاران خود ایجاد کنید. دستورالعمل برای داشتن یک همکاری موفق، مانند دستور پخت غذا، به برنامه‌ ریزی دقیق و انتخاب دقیق مواد تشکیل ‌دهنده گفتگو نیاز دارد. هدف شما ایجاد یک گفتگوی موثراست. گفتگویی که رابطه را پایدار و قوی نگه می‌دارد.

  1. اولین عنصر در مکالمه، پرسیدن یک سوال مناسب است: مهم‌ترین استعداد شما چیست؟ درست مثل شناسایی عنصر اصلی یک غذا، باید استعدادها و نقاط قوت همکاران خود را مشخص کنید. درک زمینه‌های تخصصی آن‌ها به شما امکان می‌دهد تا از نقاط مشترک استفاده کنید و یک هم‌افزایی بیافرینید که در آن هر دو بیشتر بدرخشید.
  2. برای گام دوم، این سوال را مطرح کنید: سبک و ترجیح شما چیست؟ در آشپزی، دانستن خواص هر یک از مواد غذایی الزامی است. در محل کار، درک عادات و سبک‌های کاری دیگران مهم است. با این درک، می‌توانید شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را که منجر به یک همکاری قدرتمند یا تعامل معنادار می‌شود، شناسایی کنید.
  3. بخش سوم این دستورالعمل، یک سوال تاریخی است: از روابط موفق گذشته خود چه می‌توانید بیاموزید؟ تعریف کردن داستان تجربیات مثبت کاری مانند به اشتراک گذاشتن دستورپخت‌های مخفی است. این کار به بازآفرینی همکاری‌های موثر کمک می‌کند. در اینجا اجزای مخفی کار، زمان‌بندی مناسب و سخت‌کوشی است.
  4. در مرحله چهارم، یک سوال تاریخی خوب دیگر هم وجود دارد: از روابط ناموفق گذشته چه چیزی می توانید بیاموزید؟ همان‌طور که یک آشپز از غذاهای سوخته و سوپ‌های بیش از حد تند خود درس می‌گیرد، شما نیز می‌توانید از اشتباهات کاری گذشته خود درس بگیرید. تجزیه و تحلیل این موارد خودآگاهی را افزایش می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا از تکرار اشتباهات مشابه جلوگیری کنید.
  5. در مرحله آخر، سوالی در مورد اصلاح اشتباهات کنید: چگونه می‌توانید موارد اشتباه گذشته را اصلاح کنید؟ این کار شبیه به یک ادویه است که غذا را متعادل ‌می‌کند و اذعان می‌دارد که اشتباهات اجتناب ناپذیر هستند.

این دستورالعمل توانایی شناسایی مشکلات، متمرکز ماندن بر هدف، درک متقابل، تنش‌زدایی، اصلاح مشکلات و انعطاف‌پذیری را به رابطه کاری شما می‌افزاید.

حالا باید بررسی کنیم که چطور می‌توانیم این دستورالعمل را به کار ببندیم و یک مکالمه سازنده ایجاد کنیم تا روابطی مثبت برسیم.

ایده کلیدی 2

2مکالمات موثر

یک گفتگوی موثر شبیه به چیدن موزاییک است. هر قطعه ممکن است در ابتدا متفاوت به نظر برسد، اما هنگامی که قطعات به هم متصل می‌شوند، یک تصویر منسجم تشکیل می‌شود. این تصویر منعکس کننده ماهیت یک گفتگوی موثر است، پایه و اساس بهترین رابطه کاری ممکن: BPR یا (Best Possible Relationship).

قدم گذاشتن در این مسیر جدید ممکن است ناخوشایند و چالش برانگیز باشد، اما این حس کاملا طبیعی است: اولین قطعه از یک موزاییک.

در اولین حرکت، صرف نظر از وضعیت فعلی رابطه، شما همیشه این فرصت را دارید که آن‌ها را به یک گفت‌وگو دعوت کنید.

از پیام‌های ترسناکی مثل «باید با هم صحبت کنیم» استفاده نکنید. در عوض، واضح و جهت ‌دار حرف بزنید و قصد خود را توضیح دهید.

می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: «به این فکر کردم که چگونه می‌توانیم همکاری خود را از چیزی که هست بهتر کنیم.» سپس پنج سؤالی را که می‌خواهید درباره آن حرف بزنید، بیان کنید و به همکارتان زمان بدهید تا پاسخ‌هایش را آماده کند.

ایجاد فضایی دلپذیر، به اندازه انتخاب کلمات مناسب اهمیت دارد. تلاش کنید تا طرف مقابل احساس امنیت کند. انتخاب یک مکان خنثی به تقویت این حس کمک می‌کند. برخورد شما هم به همان اندازه مهم است: مثبت‌اندیشی، قدردانی و صراحت بهترین روش ممکن است.

هنگامی که یک مکالمه شروع می‌شد، کنجکاوی خود را حفظ کنید و از عجله بپرهیزید. هیچ قطعه‌ای از موزاییک نباید دست نخورده باقی بماند، حتی اگر قطعه دشواری باشد، به خصوص موضوعاتی در مورد شکست‌های گذشته و چالش‌های آینده. ادامه گفت ‌و گو را با عباراتی مانند «می‌توانید در این مورد بیشتر بگویید؟» یا «چقدر جالب، شما چه کار کردید؟» پیش ببرید. فراموش نکنید که دیدگاه‌ها و تجربیات خود را هم بیان کنید.

وقتی زمان پایان مکالمه فرا می‌رسد، فکر کردن در مورد قطعاتی که به هم وصل کرده‌اید ضروری است. چه فکر جدیدی ایجاد شده است؟ کدام بخش از مکالمه مفید یا غافلگیرکننده بود؟ از عباراتی مانند «یک چیزی که واقعا برای من جالب بود…» یا «وقتی شما به آن اشاره کردید به نظر من بسیار جالب بود که…» استفاده کنید.

قدردانی خود را از وقت همکارتان، صراحت آن‌ها و تلاش متقابل برای ایجاد یک رابطه قوی‌تر ابراز کنید. یک سوال ساده مانند «الان چه چیزی می‌دانید که قبل از گفتگو نمی‌دانستید؟» می‌تواند مزایای گفتگوی شما را برجسته کند.

تبریک می گویم!

شما اولین گفتگوی کلیدی خود را ایجاد کرده‌اید و پایه و اساس BPR خود را گذاشته‌اید. اما به یاد داشته باشید، همان‌طور که یک تابلوی موزاییک نیاز به مراقبت منظم دارد، از این رابطه نیز باید مراقبت کرد.

ایده کلیدی 3

3حفظ بهترین رابطه ممکن

روند ایجاد بهترین رابطه ممکن خود را شبیه به یک سیاره در مدار به گرد خورشید تصور کنید. دقیقا مانند دو جرم آسمانی، حرکت شما مستقل از هم دیگر است، اما یک نیروی گرانشی حرکات شما را محدود می‌کند. حفظ این تعادل (جلوگیری از برخورد یا خارج شدن از مدار) نیاز به مراقبت آگاهانه دارد. در اینجا یک برنامه شش قسمتی برای اجرای این رقص پیچیده آسمانی را بررسی می‌کنیم.

  1. کنجکاو باشید: فضانوردی را در حال مشاهده موجودی ناشناخته تصور کنید. شما تصویر کاملی از این موجود ندارید، بنابراین ضروری است که با ذهنی باز و کنجکاو به آن نزدیک شوید. به عنوان مثال، اگر تصمیم همکارتان شما را متحیر می کند، به جای نتیجه‌گیری سریع، برای درک بهتر دیدگاه او، سوال بپرسید.
  2. از آسیب‌پذیر بودن نترسید: همانطور که شما تا حدی در ابهام هستید، طرف مقابل نیز همینطور است. در این بازی لازم نیست کارت‌های خود را مخفی نگه دارید. به عنوان مثال، اگر نگران تمام شدن مهلت تحویل پروژه هستید، نگرانی خود را آشکارا در میان بگذارید. این آسیب‌پذیری متقابل می‌تواند حس اعتماد و همکاری را تقویت کند.
  3. توصیه آلدوس هاکسلی را به کار ببرید: «همیشه سعی کنید فقط کمی مهربان‌تر باشید.» همیشه نیت مثبت را در نظر بگیرید. اگر روزی همکارتان کوته ‌فکر به نظر رسید، به جای عصبانیت، با او همدلی کنید. با کمی گرفتن مهربانی، رابطه بهتری ایجاد می‌کنید.

این سه اصل به عنوان قطب نمای شما عمل می‌کنند.

اکنون، بیایید سه استراتژی برای حفظ رابطه را بررسی کنیم:

  1. با تنظیم مداوم شروع کنید: هر تغییر در رفتار همکاران شما پیغامی است برای تغییر رویکرد شما. به صورت آرام و سازنده، از این فرصت استفاده کنید تا رابطه خود را بیشتر تقویت کنید.
  2. لازم است مشکلات رابطه را ترمیم کنید: اگر فضانوردی متوجه شکافی کوچک در فضاپیما شود، آن را نادیده نمی گیرد. مهندسان به سرعت آن را درست می‌کنند. به طور مشابه، اگر اختلاف نظری جدی رابطه شما را تحت تاثیر قرار داد، آن را به طور مستقیم حل کنید و راهی برای اصلاح شکاف بیابید.
  3. در نهایت، آماده باشید که در صورت لزوم دکمه ریست را فشار دهید: همان‌ طور که اخترشناسان گاهی اوقات اجرام آسمانی را مجددا طبقه ‌بندی می‌کنند، از تعریف مجدد رابطه خود نترسید. گاهی اوقات یک شروع تازه می‌تواند شتاب مورد نیاز برای سوق دادن BPR شما به سطحی جدید را فراهم کند.

با این شش اصل، در گستره وسیع روابط کاری گم نمی‌شوید. بلکه حرکتی جهت‌دار پیدا می‌کنید. دو بخش پایانی این کتاب توانایی شما را در تشخیص نشانه‌های ظریف خود افزایش می‌دهد، درنتیجه می‌توانید رویکرد خود را برای ایجاد ارتباطات کاری سازنده‌تر و هماهنگ‌تر اصلاح کنید.

ایده کلیدی 4

4نقشه‌برداری از حقایق، قضاوت‌ها، احساسات و خواسته‌ها

تصور کنید برای ماجراجویی به یک کشور خارجی می‌روید. در این شرایط، هرگز بدون نقشه سفر نمی‌کنید. در عصر امروزی، بیشتر ما مقصد خود را در گوگل جستجو می‌کنیم و راهنماهای سفر را می‌بینیم.

ساختن بهترین رابطه ممکن، شبیه به رویکرد مدرسه‌های قدیمی است. شما باید یاد بگیرید که یک منظره ناشناخته را ترسیم کنید. در روابط کاری این کار یعنی این که بدانید چه زمانی مسیر خود را تنظیم، تعمیر و بازنشانی کنید. در این سفر، دو سوال حیاتی وجود دارد که باید بپرسید:

سوال اول این است که حقیقت چیست؟ در گرداب اطلاعات، احساسات و پیش‌فرض‌ها، گم کردن حقیقت کار آسانی است. برای آرام کردن این هرج و مرج، اطلاعات خود را در چهار دسته مجزا قرار بدهید.

اولین دسته، دسته واقعیت‌های عینی است، یعنی اطلاعات ملموس و غیرقابل‌تردید. این‌ها حقایقی هستند که می‌توانید به آن‌ها اشاره کنید و بگویید: «این یک حقیقت درست است که در واقعیت اتفاق افتاده و نمی‌توان آن را انکار کرد.»

دسته دوم، شامل قضاوت‌ها است. یعنی تمامی تفسیرها، برداشت‌ها و باورهای شخصی شما. شما می‌توانید قضاوت‌ را با کلمه «زیرا» پیوند دهید. به عنوان مثال: «ما تحت فشار هستیم (یک قضاوت) زیرا مهلت پروژه نزدیک است (یک واقعیت).»

بعد نوبت به دسته احساسات می‌رسد. یعنی پاسخ احساسی شما به قضاوت‌هایتان. به عنوان مثال، شاید بگویید: «من نگران هستم (احساس) زیرا به دلیل نزدیک شدن به مهلت تحویل پروژه (واقعیت) تحت فشار (قضاوت) هستم.»

در آخر، دسته خواسته‌ها قرار می‌گیرد. یعنی جایی که شما خواسته‌ها یا نیازهای خود را در مورد یک موقعیت خاص قرار می‌دهید. کاویدن این دسته ممکن است دشوار به نظر برسد. ما اغلب در بیان خواسته‌هایمان خوب نیستیم، یا به اشتباه فکر می‌کنیم که خواسته‌هایمان مهم نیستند یا دیگران حتما از آن‌ها باخبر هستند. در صورتیکه توجه به احساسات مهم است. این کار می‌تواند چیزی شبیه این باشد، «من نگران (احساس) هستم زیرا به دلیل مهلت پروژه (واقعیت) تحت فشار (قضاوت) هستیم، بنابراین به حمایت بیشتری نیاز دارم (می خواهم).»

دومین سوال کلیدی که به شما کمک می کند BPR خود را ایجاد کنید این است: من در چه موقعیتی هستم؟

این سوال به پویایی رابطه شما یا موقعیت شما نسبت به شخص دیگر مربوط می‌شود. آیا شما مدیر هستید یا کارمند؟ شاید هر دو هم مرتبه باشید. حفظ تعادل در جایی که هیچ یک از طرفین احساس نکنند تحت کنترل قرار گرفته‌اند بسیار مهم است.

با بررسی مداوم حقایق و ارزیابی موقعیت خود، یک نقشه جامع از رابطه ایجاد خواهید کرد. این کار شما را با درک و آمادگی کامل، برای تنظیم و بازسازی روابط آماده می‌کند.

ایده کلیدی 5

5پیمایش قواعد، بازسازی‌ها و شروع روابط جدید

رابطه، ترکیبی است از دادن و گرفتن.

درست مانند یک ملودی که با دقت ساخته شده، بخشش باید سخاوتمندانه و در عین حال پایدار باشد، در حالی که دریافت باید متفکرانه باشد، نه خودخواهانه.

مهم است که تشخیص دهیم چه چیزهایی به خوبی کار می‌کند و مشارکت‌های متقابل هر یک از طرفین را شناسایی کنیم.

اولین اقدام در زمانی که همه چیز دچار ناهماهنگی شده باشد، تنظیم کردن رابطه است. کاری شبیه به تنظیم مجدد یک ترانه برای هماهنگی بهتر با ریتم. اما مواقعی وجود دارد که یک بهینه‌سازی ساده کافی نیست و به تعمیراتی اساسی نیاز می‌شود. در این صورت، کنترل رابطه شبیه به کنترل آتش در یک جنگل وسیع است.

رویارویی پیشگیرانه با مشکلات، جایی برای اختلافات دائمی باقی نمی‌گذارد. ماجرا این نیست که همیشه یک راه حل فوری داشته باشیم، در واقعیت بعضی چیزها ممکن است غیرممکن باشند. پذیرش همین غیرممکن‌ها تعداد زیادی از مشکلات بزرگ را کنار می‌زند.

در این صورت از چنین عباراتی استفاده کنید: «ریتم معمول ما کمی نامتناسب به نظر می‌رسد، آیا مشکلی وجود دارد؟ همه چیز خوب است؟» این رویکرد طرف مقابل را به یک گفتگوی باز تشویق می‌کند و می‌تواند به اصلاح هر گونه اختلاف قبل از تبدیل شدن به یک موضوع مهم کمک کند.

گاهی اوقات، اختلافات جزئی می‌توانند منجر به درگیری‌های مهم شوند. در چنین مواقعی، خجالت نکشید. در عوض، موضوع را بر مبنای درک متقابل شفاف کنید، بین رخدادهای واقعی و قضاوت‌های شخصی خود تمایز قائل شوید، اشتباهات خود را بپذیرید و اطمینان حاصل کنید که همه طرف‌ها با هم هماهنگ هستند. با مدیریت صحیح، همین لحظات سخت می‌تواند به فرصت‌هایی برای ارتباطات قوی و شروعی تازه تبدیل شوند.

گاهی شروعی تازه دقیقا همان چیزی است که لازم داریم.

هنگامی که عدم اطمینان در یک رابطه مثل یک مه شدید است، این سوال را از خود بپرسید: «آیا باید از نو شروع کنیم؟» گاهی اوقات، اهداف مشترکی وجود دارد، اما راه‌های دستیابی به این اهداف را نمی‌دانیم چه چیزی است. در این موارد، دلسوز، کنجکاو و متعهد باشید و جست و جو کنید تا متوجه شوید ریشه مشکل دقیقا کجا است.

در برخی شرایط ممکن است لازم باشد به یک رابطه پایان بدهید، اما هنوز راه‌هایی برای ساخت یک پایان خوب وجود دارد.

هرگز پل‌ها را پشت سر خود خراب نکنید. پایان، می‌تواند جشنی باشد برای روزهای خوبی که تجربه شدند: قدردانی از تلاش‌ها و خاطرات مشترک.

هر یک از این تکنیک‌ها را به عنوان بخشی از فرآیند ایجاد یک رابطه موثر در نظر بگیرید. این قواعد فقط برای مدیریت تعارض نیستند، بلکه شما می‌توانید آن‌ها را برای غنی‌سازی ارتباطات خود هم به کار ببرید. قواعدی که به‌عنوان تابلوهای راهنما عمل می‌کنند و مسیر رسیدن بهترین رابطه ممکن را نشان می‌دهند. این مسیر، سفری است که باید با قلب و ذهن باز آغاز شود.

خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

گفتگوهای کلیدی، پایه و اساس روابط موثر در محل کار هستند. بهترین رابطه ممکن با همکاران از طریق گفتگوی باز تسهیل می‌شود، بنابراین می‌توانید نقاط قوت، ترجیحات و تجربیات گذشته یکدیگر را درک کنید.

با کنجکاوی، پذیرش آسیب‌پذیری و کمی مهربانی، می‌توانید اعتماد و همکاری را تقویت کنید.

تنظیم پیوسته رابطه، تغییرات به موقع و گاهی اوقات ریست کردن کامل برای حفظ روابط ضروری است.

همچنین به ‌یاد داشته باشید که حقایق را از احساسات، قضاوت‌ها و خواسته‌های شخصی خود جدا کنید.

گاهی ممکن است مدیریت یک رابطه، پیچیده به نظر برسد. مهم این است که در این سفر، گم نشویم.

با پیمایش، تنظیم و اصلاح تعامل خود در محل کار می‌توانیم روابط را بهتر کنیم.

این فرآیند فرصتی است برای ایجاد پیوندهای قوی و موثر. پس از این فرصت استقبال کنید.

نظرات و دیدگاه‌های شما
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مشابه
اثر کارن برمن، جو نایت و جان کیس
اثر آنیت سیمونس
اثر اندرو راس سورکین
لوگوی اکوتوپیا کامل