اثر بامل یا بیماری هزینهها (Baumol cost disease) توضیح میدهد که چرا قیمت همهچیز با شیبی عجیب رشد میکند و گران میشود، حتی چیزهایی که واقعا بهتر نمیشوند.
به طور کلی، عواملی که باعث میشود دستمزد یک شغل خاص افزایش پیدا کند در دو بخش تقسیم میشود:
۱) نیاز به آن شغل افزایش پیدا کند.
۲) آن شغل مولدتر شود و به ازای هر ساعت کار، تولید بیشتری داشته باشد.
اما برای تمام مشاغل وضعیت به این شکل نیست. نوازندهها، بازیگران تئاتر، پرستاران، نگهبانها، معلمان و… در این دسته بندی قرار نمیگیرند. به طور مثال، یک پرستار کودک نمیتواند بهجای ۸ ساعت، در ۱ساعت تمام بازیها را با فرزند شما انجام دهد. یا نیاز به نوازنده در یک شهر، بیشتر از قبل نیست. به نظر شما حقوق این مشاغل چگونه تعیین میشود؟
بامل نشان داد که دستمزد این مشاغل نیز متناسب با مشاغل مولد رشد میکند. دلیل این ماجرا ساده است؛ اگر حقوق این افراد بیشتر نشود، شغلشان را رها میکنند و سراغ مشاغل دیگری میروند. در واقع افزایش دستمزد در این بخشها برای نگه داشتن فرد است، نه به خاطر مولد بودن.
اگر این کار صورت نگیرد، موجب از بین رفتن شغل خواهد شد. برای مثال، در چند دهه گذشته، کسی که ماشین میخرید، یک راننده استخدام میکرد تا تعمیر ماشین را نیز بلد باشد. امروزه بیشتر افرادی که ماشین دارند خودشان رانندگی میکنند.
چرا؟ چون دستمزد راننده نسبت به گذشته رشد کردهاست، در حالی که رانندگی سختتر نشده و ماشینها بیشتر از قدیم به تعمیر نیاز ندارند.
مشاغل موقت مثل تاکسی اینترنتی هم اثر بامل را تشدید میکنند. اگر نرخ بیکاری بالا باشد، وقتی فرد بخواهد شغل را رها کند، پیشنهاد افزایش حقوق نمیدهند و فرد جایگزین را به کار دعوت میکنند. اما اگر دستمزد از درآمد یک راننده کمتر باشد، فرد مجبور به ماندن در آن شغل نمیشود.
اثر بامل به این دلیل مهم است که نشان میدهد که در دنیای واقعی همهچیز را نمیشود با اقتصاد کلاسیک توضیح داد. و مهمتر از آن، لازم نیست برای افزایش درآمد، بیشتر و سختتر کار کنیم. کافی است که به صاحبکار نشان دهیم کاری که ما میکنیم به سادگی قابل جایگزین کردن نیست.
برای مثال شما یک راننده با خودرو تمیز، رانندگی ایمنی دارد و مسیرها را میشناسد، به راحتی با یک راننده که کرایه کمتر میگیرد، جایگزین نمیکنید.