“علل شورش در وزیرستان” (2015) خواننده را به سفری در مناطق کوهستانی جنوب آسیا میبرد. جایی که تأثیر ژئوپلیتیک آن بسیار فراتر از افغانستان و پاکستان است. این کتاب بررسی میکند که چگونه این منطقه به کانون شورش تبدیل شده و چه کاری میتوان در این زمینه انجام داد.
خالد عزیز بیش از سه دهه تجربه در سمتهای مدیریتی مختلف در دولتهای فدرال و استانی پاکستان دارد. او در سال 2005 مؤسسه تحقیقات و آموزش سیاست در پشاور را تأسیس کرد.
درک وضعیت سیاسی در وزیرستان مهم است.
چقدر در مورد وضعیت سیاسی افغانستان میدانید؟ احتمالاً خیلی کم. در مورد پاکستان چطور؟ احتمالاً کمتر. حالا در مورد وزیرستان چطور؟ به احتمال زیاد، حتی اسم آن را هم نشنیدهاید. با این حال، وضعیت سیاسی وزیرستان توسط بسیاری از کارشناسان به عنوان یکی از مسائل اصلی امنیت بینالمللی در نظر گرفته میشود. با تشریح تلاشهای مختلف برای تثبیت این وضعیت، پیشنهاد راهکارهایی برای پیادهسازی در آینده، و بحث در مورد موانع پیش رو، کتاب “علل شورش در وزیرستان” نگاهی جامع به این موضوع نادیده گرفته شده ارائه میدهد.
آیا تا به حال نام وزیرستان را شنیدهاید؟ احتمالا نه. با این حال، این منطقه ۵۰۰۰ مایل مربعی کوهستانی و تقریباً غیرقابل کشت، تحت حاکمیت قبایل، در محلی بین پاکستان و افغانستان، یک قلمرو ژئوپلیتیک کلیدی است. چرا؟ زیرا موقعیت استراتژیک آن تأثیر عمدهای بر تحولات سیاسی در افغانستان داشته است. برای مثال، نزدیکی وزیرستان به چندین منطقه افغانستان، به مردم وزیرستان (معروف به وزیرها) و سایر افراد در این منطقه اجازه میدهد تا به راحتی به افغانستان وارد و از آن خارج شوند. در واقع، در چند سال گذشته، حملات بیشماری از خاک افغانستان توسط سازمانهایی مانند طالبان انجام شده که پس از حمله به نیروهای آمریکایی در افغانستان، به کوههای وزیرستان عقبنشینی میکنند تا جنگجویان جدیدی را به گروه خود اضافه کرده و حمله بعدی خود را برنامهریزی کنند. برای مثال، در ژانویه ۲۰۰۷، بیش از ۴۰ کامیون و اتوبوس پر از جنگجوی مسلح وارد افغانستان شدند تا با نیروهای آمریکایی و افغان بجنگند و سپس به وزیرستان فرار کنند.
اما چرا طالبان در این قلمرو قدرت زیادی دارد؟ زیرا وزیرستان دائماً در برابر کنترل پاکستان، که از نظر قانونی مالک بخشی از آن است، مقاومت کرده است. بنابراین، در حالی که دولت پاکستان بارها تلاش کرده تا بر وزیرها حاکم شود، این گروهها بارها و بارها مقاومت کردهاند. برای مثال، در سال ۲۰۰۴، ایالات متحده پاکستان را متقاعد کرد تا تلاش کند کنترل وزیرستان را به دست گیرد. با این حال، قبایل و جهادگرایان خارجی در برابر این کمپین نظامی مقاومت کردند و ارتش پاکستان نتوانست کنترل خود را بر این منطقه حفظ کند. با از دست دادن جایگاه و اقتدار پاکستان، طالبان وارد عمل شد و به نیروی اصلی در وزیرستان تبدیل شد. با این حال، در سالهای اخیر، با بازگشت ارتش پاکستان، وضعیت در منطقه خیلی بدتر شده است.
79 پاسخ
راهبری دیدگاهها
ساخت جاده و راه حمل و نقل از مهمترین عوامل پیشرفت اجتماعی است
افسوس برای کودکان وزیرستان که گیر بد کسانی افتادن
مورد علاقه من نبود ولی مطالب جدیدی داشت .
واقعا تا به حال اسم این منطقه رو نشنیده بودم که جای تعجب بود.
اینکه این منطقه سالهاست درگیر این مشکله و خبری ازش شنیده نمیشه که نشون دهنده قدرت رسانه است.
ولی خب این سرنوشت مرکز و جنوب آسیاست که همیشه درگیر اینجور مسائل باشه
زیاد مورد علاقه من نبود ولی مطالب جدیدی داشت که قبلا نمیدونستم.
این جنگ عقیده در واقع جنگی برای ذهنیت عمومی است، به این معنی که جنگ در مورد این نیست که چه کسی بر مردم حکومت خواهد کرد، بلکه در مورد عقاید و باورهای آنها است. در اصل، طرفی پیروز میشود که بتواند عموم مردم را متقاعد کند که حق با آنها است. بنابراین، طالبان برای فتح شهرها نمیجنگد، بلکه هدفش کنترل ذهن مردم است.
با تشکر از تیم خوب اکوتوپیا بابت راه اندازی بخش خلاصه کتاب و ارائه خلاصه با کیفیت کتب خواندنی و راه اندازی این چالش دوست داشتنی، دم شما گرم…
کتاب جالبی بود
کاش یه عده نمیخواستن بقیه رو زور ببرن بهشت
خیلی جالب بود
کتاب خوب و جالبی بود.
میتونست توضیحات بیشتری در رابطه با وزیرستان بدهد
به عنوان یک موضوع جدا برای مطالعه جالب بود برام، فقط نفهمیدم چرا یک دفعه وسط کتاب های رشد فردی و روانشناسی این کتاب لیست شده!
به هر حال ممنون بابت خلاصه های مفید
چکیده کتاب جالبی بود
وزیرستان نمونه کوچکی از خاورمیانه
سلام. اصلا در مورد وزیرستان نمیدونستم! چقدر مردم داشت
جالب بود
من این داستانو از زبان مردمشون شنیدم درمورد حجاب وریش خیلی درد ناک هست جوان 20سالشون میخواد پیرو مد باشه اما اجاز نداره
اسم اینجا رو نشنیده بودم مطلب جدید و متفاوتی بود برام
هدف طالبان کنترل ذهن مردمه
ارتش پاکستان از نیروهای خارجی کمک میگیره
یرای خارج شدن از این وضعیت نیاز به سرمایهگذاری های اجتماعی هست توسط دولت
توسعه اینترنت، کاهش بیکاری و …
طالبان برای فتح شهرها نمیجنگد، بلکه هدفش کنترل ذهن مردم است.
نمیدونستم اصلا همچین جایی وجود داره خوب بود جالب بود
مطالبی جدید وجالب بود که درموردش اصلا نشنیده بودم، شاید این منطقه روی کشور ماهم تأثیر داشته باشد
جنگ در مورد این نیست که چه کسی بر مردم حکومت خواهد کرد، بلکه در مورد عقاید و باورهای آنها است.
اولین بارم بود این سبک کتاب و میخوندم،برای تجربه ی یک کتا ب جدید و افزایش اطلاعت عمومی خوب بود ولی سلیقه من نبود🌱
مطلب جدیدی بود
سپاس از شما
ارتش پاکستان هم دقیقاً به دنبال منافع پاکستان نیست. به دلیل کمبود منابع، ارتش پاکستان همیشه به شدت متکی به کمک، آموزش و تجهیزات از کشورهای غربی مانند بریتانیا بوده است. در عوض، آنها برای چیزهایی میجنگند که لزوماً به نفع کشورشان نیست.
مطالبی رو گفته که تا به حال در موردش نشنیده بودم
ممنون از شما
اگر مردم رو بتونی متقاعد کنی چه با زور چه با تحریم چه با اجبار پس پیروزی
یکی از سخت ترین کارهای دنیا اینه که به این قشر بفهمونی باورهای رادیکالشون رو کنار بذارن و جزو انسانهای متمدن به حساب بیان
فقط میتونم بگم این دین و افراط گرایی فقط باعث نابودی نسل شده
نوزدهم تمام
خیلی نتونستم باهاش ارتباط بگیرم ولی به عنوان افزایش اطلاعات عمومی بد نبود
کتابی بود که سخت میشد باهاش ارتباط گرفت و مهم ترین نکته اش به نظر من این بود:
در اصل، طرفی پیروز میشود که بتواند عموم مردم را متقاعد کند که حق با آنها است.
امیدوارم آگاهی مردم در کل جهان بر دین و افراطی گری فائق آید
برای من جالب نبود
راهبری دیدگاهها