کتاب تورم مهم است (2015) یک پرسش پیچیده را به موضوعی قابل فهم برای همه تبدیل میکند. با استفاده از توضیحات ساده و واضح، دلایل پیدایش تورم و عوامل موثر بر آن، این کتاب تاثیر تورم بر اقتصاد و جامعه را توضیح میدهد.
در این کتاب با تجزیه و تحلیل روندهای تاریخی، این نظریه مطرح میشود که تورم در طول زمان از یک الگوی موجی پیروی میکند اما لزومی ندارد که این الگو همیشه تکرار شود.
پیت کاملی نویسنده و مشاور شرکت Join the Dots است. این موسسه در سال 1998 تاسیس شد و اولین آژانس تحقیقات بر بازارهای آنلاین در بریتانیا بود. او دو کتاب دیگر به نامهای «میمون و سنجاق» و «مالیات تورمی: طرحی برای مقابله با بدهیها» را منتشر کرده است.
تورم را بدون اصطلاحات پیچیده درک کنید.
بیایید بحث را با یک سوال ساده شروع کنیم: تورم چیست؟
یک لحظه به تورم فکر کنید. تعریف شما احتمالا چیزی شبیه «افزایش عمومی قیمتها» است. البته که این تعریف اشتباه نیست. تورم افزایش مداوم سطح قیمتها برای مصرفکننده است. با این حال، این تعریف جنبه دوم و به همان اندازه مهم تورم را نادیده میگیرد: این واقعیت که تورم شامل کاهش قدرت خرید پول نیز میشود. به عبارت دیگر، دلار، یورو یا پوند در آینده کمتر از امروز ارزش دارند.
این جنبه از تورم باعث ایجاد نابرابری شده است، زیرا باعث افزایش ثروت ثروتمندترینها، از جمله دولت، در مقایسه با شهروندان عادی میشود.
پس بیایید از ابتدا شروع کنیم: چه چیزی باعث تورم میشود؟
به طور خلاصه تورم یعنی افزایش مداوم قیمتها یا کاهش مداوم قدرت خرید پول.
چگونه میتوانیم این مفهوم را تصور کنیم؟
بسیاری از کتابهای درسی مقدماتی اقتصاد آن را از طریق این مثال توضیح میدهند.
فرض کنید پنج نان و پنج آبجو دارید. نان و پیمانه آبجو هر کدام یک سکه قیمت دارند. در کل دنیا هم فقط ده نفر وجود دارد که هر کدام یک سکه دارند. یک روز ده سکه را به طور مساوی بین این ده نفر تقسیم میکنیم. اما تعداد نانها و آبجوها ثابت باقی میماند. از آنجایی که مردم احساس میکنند پول بیشتری دارند، سعی میکنند برای دریافت نان و آبجو بیشتر با هم رقابت کنند. در نتیجه قیمت نان و آبجو افزایش مییابد. حالا هر نان و هر آبجو به جای یک سکه، دو سکه قیمت دارند.
در زندگی واقعی، تورم مسیری بسیار کندتر و پیچیدهتر دارد. اما همانطور که این مثال نشان میدهد، تورم بهشدت به عرضه پول (یعنی مقدار کل پول در یک اقتصاد) مرتبط است. اگر عرضه پول بیشتر باشد، قیمتها افزایش مییابد زیرا همه تلاش میکنند برای خرید مقدار محدودی کالا از یکدیگر پیشی بگیرند.
در مثال نان و آبجو، عرضه پول افزایش یافت زیرا ده سکه طلای جدید کشف شد. در جهان واقعی، افزایش عرضه پول معمولا توسط دو عامل متفاوت ایجاد میشود: بانکهای مرکزی که پول جدید چاپ میکنند و بانکهای خصوصی که به افراد یا شرکتها وام میدهند.
یک مثال معروف از اولین وضعیت در دوران جمهوری وایمار در آلمان در اوایل دهه 1920 اتفاق افتاد. در دوره پس از جنگ جهانی اول، دولت آلمان درگیر یک بدهی شدید بود. برای تامین مالی این بدهی، دولت تصمیم گرفت پول بیشتری چاپ کند. البته این کار جواب داد و تمام بدهیها به سرعت پرداخت شد. با این حال، در این عملیات، دولت باعث پیدایش یک ابرتورم شد. در نهایت، این واقعه منجر به افزایش شدید قیمتها تا سال 1923 به میزان 29500 درصد شد. بخشهای بزرگی از جمعیت شاهد بودند که ثروت مادی آنها (حداقل ثروت نقدیشان) در یک لحظه از بین رفت.
خوشبختانه، ابرتورم اغلب اتفاق نمیافتد. اغلب اوقات، افزایش عرضه پول زمانی اتفاق میافتد که بانکهای خصوصی بیش از اندازه وام میدهند. زیرا بانکها معمولا پولی را وام میدهند که در اختیار ندارند.
آنچه مهم است به خاطر داشته باشید این است که اندازه عرضه پول بر تورم تاثیر میگذارد. اما باید یک مورد دیگر را هم به بحث خود اضافه کنیم که معمولا نادیده گرفته میشود: این اثر فقط در میان مدت قابل مشاهده است. در کوتاه مدت و بلندمدت، عرضه پول ارتباط زیادی با تورم ندارد.
تعجب کردید؟ پس بیایید موضوع را کمی بیشتر بررسی کنیم.