کتاب «روتین صبحگاهی من» (2018)، که بر پایهی مصاحبههای نویسندگان آن با 64 نفر از موفقترین افراد عصر حاضر نوشته شده، راهنمایی کاربردی برای افرادی است که تمایل به سحرخیزی دارند. درست است که ترس از زنگ ساعت و وابستگی به دکمهی تعویق زنگ گوشی امری رایج است، اما ضرورتی برای تداوم این وضعیت وجود ندارد. علاوه بر این، یافتن برنامهی منظم مناسب برای ساعات اولیهی صبح، میتواند تمام روز شما را به سمت بهتر شدن دگرگون کند.
بنجامین اسپال نویسندهای ساکن ایالات متحده است که در طیف وسیعی از نشریات از جمله هافینگتون پست مطلب نوشته است.
مایکل زندر مهندس و طراح محصول آموزشدیده است که در حال حاضر در برلین، آلمان، زندگی و کار میکند. این دو نفر ابداعکنندهی «روتین صبحگاهی من» هستند، مجلهای آنلاین و مستقل که به نمایش برنامههای صبحگاهی الهامبخش از سراسر جهان میپردازد.
با الهام از موفقترین افراد خودساخته، بر خوابآلودگی غلبه کنید.
رالف والدو امرسون، مقالهنویس بزرگ آمریکایی، زمانی نوشت: «تمام زندگی یک آزمایش است. هرچه آزمایشهای بیشتری انجام دهید، بهتر است». «روتین صبحگاهی من» اثر بنجامین اسپال و مایکل زندر، مجموعهای جذاب از آزمایشهایی است که 64 نفر از موفقترین مبتکران، کارآفرینان، نویسندگان و هنرمندان معاصر در حوزهی زندگی بهتر انجام دادهاند. وجه مشترک تمام این افراد خودساخته چیست؟ همهی آنها برنامهای برای صبح خود ایجاد کردهاند که به آنها کمک میکند تا روزشان را به بهترین نحو ممکن آغاز کنند.
این کتاب قصد تحمیل قوانین سختگیرانهای را ندارند که شما ملزم به اجرای آنها در زندگیتان باشید. بلکه در عوض، ایدههایی خلاقانه و منحصر به فردی را ارائه میدهند که هدفشان الهامبخشی به شما برای انجام آزمایشهای شخصی و طراحی برنامهای صبحگاهی متناسب با نیازهای خودتان است. پس در این دنیای ایدهها غوطهور شوید و کشف کنید که چه نوع صبحی میتواند بیشترین تأثیر را در افزایش بهرهوری و شادی شما داشته باشد. از هنرمندانی که با طلوع آفتاب از خواب بیدار میشوند تا رویاهایشان را ثبت کنند و مدیران عاملی که به انجام 30 دقیقه مراقبه اعتقاد راسخ دارند تا ورزشکاران المپیکی که بدون ورزش صبحگاهی نمیتوانند زندگی کنند، مثالهای متعددی در این کتاب وجود دارد که میتوانند جرقهای برای خلاقیت شما باشند.
در این کتاب، خواهید آموخت که چرا خواب شبانهی کافی، شما را برای موفقیت آماده میکند. چگونه میتوانید برنامهای صبحگاهی را با در نظر گرفتن فرزندان خود طراحی کنید. و چرا ورزش برای سلامت روان شما به اندازهی سلامت جسمیتان مفید است.
این صحنه برای همهی ما آشناست. زنگ آلارم گوشی به صدا در میآید و شما در تاریکی خوابآلودگی تلاش میکنید تا آن را خاموش کنید. در آن لحظه تنها خواستهی شما کمی خواب بیشتر است. اما صبحها لزوماً نباید به تجربهی تلخ و ناخوشایند برخاستن از رختخواب منجر شوند. برای اطمینان از شروع یک روز پرانرژی و بانشاط، میتوانید یک وظیفهی مهم را برای خود در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، به لئو رافائل رایف، رئیس دانشگاه MIT، نگاه کنید. او زنگ ساعت خود را برای ساعت 6:00 صبح کوک میکند، اما معمولاً 30 یا حتی 60 دقیقه پیش از آن بیدار میشود. علت چشمپوشی او از خواب بیشتر چیست؟ دلیل آن این است که میخواهد قبل از شروع روز کاری، نگاهی به صندوق ورودی ایمیل خود بیاندازد. این موضوع به ماهیت MIT به عنوان یک موسسهی جهانی مربوط میشود. رایف، به عنوان رئیس این موسسه، باید از تمامی اتفاقات آگاه باشد و از آخرین تحولات مطلع شود. اگر او با طلوع آفتاب از خواب بیدار نشود، نگران از دست دادن موضوعات مهم خواهد بود.
برای ایجاد انگیزهی لازم برای برخاستن از رختخواب، نیازی نیست که رئیس یک سازمان بزرگ باشید. آگاهی از این که موضوعی مهم و مورد علاقهی شما در انتظار رسیدگی است، میتواند انگیزهای قوی برای شروع روز باشد.
از کارولین پاول، نویسنده، الهام بگیرید. او نیز جزو افراد سحرخیز است. مانند رایف، او نیز معمولاً ساعت 6:00 صبح از خواب بیدار میشود. چه چیزی او را به ترک رختخواب وامیدارد؟ او از این فرصت برای گذراندن چند ساعت مطالعه در آرامش قبل از شروع هیاهوی روزمره استفاده میکند. خواندن فقط برای او یک شغل نیست، بلکه فعالیتی است که از انجام آن لذت میبرد. صبحها مانند لحظهای آرام در میان زندگی پرمشغلهی او هستند و اغلب تنها فرصت برای غرق شدن در دنیای یک کتاب خوب را برایش فراهم میکنند. آندره واگنر، عکاس خیابانی ساکن نیویورک، نیز از صبحها برای دنبال کردن علاقهی خود بهره میبرد. او معمولاً حداکثر تا ساعت 7:00 یا 7:30 از خانه خارج میشود. این زمان ایدهآلی برای قدم زدن در شهر و ثبت نور ابتدای صبح با دوربین اوست.
اما یک ترفند ساده نیز وجود دارد که به شما در شروع خوب روزتان کمک خواهد کرد: از دکمهی تعویق زنگ (Snooze) ساعت استفاده نکنید. مصاحبههای نویسندگان این کتاب با افراد موفق سحرخیز نشان داد که با وجود اینکه 71 درصد از آنها از زنگ هشدار استفاده میکنند، فقط 34 درصد از عملکرد چرت زدن بهره میبرند. دلیل این امر روشن است. خوابیدن برای چند دقیقهی اضافه ممکن است نیاز بدن شما به نظر برسد، اما در نهایت، نسبت به حالتی که بلافاصله پس از به صدا درآمدن زنگ بیدار شده بودید، احساس خستگی بیشتری خواهید کرد. برای درک بهتر، اینگونه به آن فکر کنید: خوابیدن کوتاه مانند گاز دادن به موتور ماشین بدون درگیر کردن دنده است. هر دو فعالیت نوعی اتلاف انرژی محسوب میشوند.
با این وجود، مهمترین نکته، توجه به غرایز شخصی شماست. با انجام آزمایشهای مختلف متوجه شوید چه روشی برای شما کارآمدتر است. ممکن است روشی که برای دیگران موثر بوده، برای شما نتیجهبخش نباشد. اگر به این نتیجه رسیدید که یک روش مناسب نیست، بدون تردید آن را رها کرده و رویکرد متفاوتی را امتحان کنید.
17 پاسخ
دنیا جای غیرقابل پیشبینی است. به این معنا که همواره صبحهایی وجود خواهد داشت که عواملی خارج از کنترل شما، برنامهی منظم و امتحانشدهی شما را به هم میریزند و شما را از مسیرتان منحرف میکنند. اما این نباید باعث شود که تمام روزتان خراب شود. پیشآگاهی مانند ابزاری قدرتمند عمل میکند. اگر برای مواجهه با اختلالات آماده باشید، در موقعیت بسیار مناسبی برای همراه شدن با جریان امور و حفظ تمرکز بر اهداف اصلی خود قرار خواهید گرفت.
“آگاهی از این که موضوعی مهم و مورد علاقهی شما در انتظار رسیدگی است، میتواند انگیزهای قوی برای شروع روز باشد”
به نظرم مهم ترین پیام کتاب همین بود اینکه روزمونو با چیزی شروع کنیم که برامون جالبه و البته ماهیت مفیدی هم داره از خوندن خلاصه کتاب واقعا لذت بردم پر از ایده بود برای شروع یه روز خوب که حالا همونطور که خود کتاب گفت باید اونایی که بیشتر دوست داشتم رو امتحان کنم در کل کتاب خیلی خوبی بود 🤌🏻✨️
خیلی عالی و مفید بود
خیلی خیلی ممنون 🙏💚
در هر فعالیتی که مشغول انجام آن هستید، اگر بتوانید ذهن خود را کاملاً بر آن متمرکز کنید، در واقع در حال مدیتیشن هستید.
تعیین اهداف بیش از حد جاهطلبانه و در نهایت احساس گناه به خاطر عدم دستیابی به آنها، آسان است. اما به یاد داشته باشید: شما میتوانید با چیزی کوچک شروع کنید و به تدریج شدت برنامهی ورزشی خود را در طول زمان افزایش دهید.
اینکه ی جای کتاب اشاره کرده بود اگه این کار روی شما جواب نمیده پس روش رو عوض کنید و نسخه اماده ای نمیداد.
وجه تمایز این کتاب با کتابای زرد مشابه دقیقا همینه. و البته اینم اضافه کنم واقعا برای خیلیا شب زمام مناسبی برای کارکردنه و کارای فکریشونو میذارن اون زمان. صبح انرژی این ادما کمتره. و این همون اهمیت عدم کارایی یک نسخه برای همس.
این کتاب هم جز کتابایی که تو این کلاب خیلی از خوندنش لذت بردم.
۱۰ کتاب اخر واقعا برام جذاب بودن
رمز موفقیت در تدوین برنامهی صبحگاهی خودتان، هیچ تکنیک یا فعالیت خاص و از پیش تعیینشدهای نیست. بلکه انجام کاری است که بیشترین تأثیر را بر شما داشته باشد و به بهترین نحو با شرایط شما سازگار باشد.
کتاب “روتین صبحگاهی من” دربارهی اینه که آدمای موفق چطوری روزشون رو شروع میکنن و چرا یه صبح خوب میتونه کل روزتو بسازه. نویسندهها کلی مصاحبه و تحقیق کردن تا ببینن که چه عادتهایی توی اول روز، روی بهرهوری، خلاقیت و انرژی تأثیر میذاره.
اون بخشی که برام خیلی جالب بود این بود که:
“یه صبح خوب مساویه با یه روز خوب!”
اینکه آدمای موفق دنبال یه روتین پیچیده و عجیبوغریب نیستن، بلکه بیشتر روی چیزای سادهای تمرکز دارن که حالشون رو خوب کنه و ذهنشون رو آروم نگه داره. مثلا بعضیا مدیتیشن میکنن، بعضیا ورزش، بعضیا هم فقط یه فنجون قهوه میخورن و برای روزشون برنامه میریزن. ولی نکتهی مشترک بین همهشون اینه که صبحشون رو کنترل میکنن، نه اینکه صبح کنترلشون کنه!
یه چیزی که توجهمو جلب کرد این بود که توی کتاب تأکید میکنه “روتین هرکسی با بقیه فرق داره” و مهم اینه که یه چیزی پیدا کنیم که به درد سبک زندگی خودمون بخوره، نه اینکه فقط تقلید کنیم. این باعث شد به این فکر کنم که من چه عادتهایی دارم که کمکم میکنه روزمو بهتر شروع کنم و چی میتونم بهش اضافه کنم.
در کل، کتاب جالبیه و باعث میشه به صبحات بیشتر توجه کنی و ببینی چطور میتونی با یه تغییر کوچیک، روزای بهتری بسازی. 🌅💡
خداروشکر
و اگر سفر باعث اختلال در برنامهی شما شد، نگران نباشید، این اتفاق برای همهی ما پیش میآید. تنها کافیست به محض بازگشت به منزل، برنامهی خود را از همان نقطهای که متوقف کرده بودید، دوباره آغاز کنید.
ایدههای این کتاب را که برای شما جذاب هستند، امتحان کنید. اگر برای شما مفید بود، به آن پایبند باشید. اگر نه، چیز دیگری را امتحان کنید. به زودی ترکیب منحصر به فرد خود را پیدا خواهید کرد.
ممنونم
کتاب بسیار خوبی بود.
مطالعه آن را توصیه میکنم.
کتاب خوبی درباره برنامه ریزی فردی بود و راهکارهای به شدت فوقالعادهای ارائه داد و مثالهای کتاب هم از یک جامعه آماری نسبتا خوب بود.
ولی کتاب جای اشکال داره که کسایی که موفق شدن رو برای مثال آورده ولی افراد ناکام رو ذکر نکرده
درس 1: اگر میخواهید در طول روز خوشحال و با بهرهوری باشید، ورزش و مراقبه را در روتین صبحگاهی خود بگنجانید.
درس 2: آمادگی قبل از خواب برای بهرهوری در ساعات اولیه پس از بیدار شدن حیاتی است.
درس ۳:وقتی خواب کافی داشته باشید، شاید بتوانید برای همیشه با زنگهای خواب خداحافظی کنید، علاوه بر سایر مزایا.
ممنون بابت خلاصه این کتاب مفید.
خواب کافی مهم ترین عامل برای سحر خیزی
این روزها خیلیها دارن درمورد اهمیت صبحها حرف میزنن ولی لزوما برای موفقیت نباید سحرخیز بود. خیلی از کتابها و سخنرانهای انگیزشی سحرخیز بودن و موفقیت رو به همدیگه گره زدن در صورتی که اینجوری نیست.
مسلما اگه شما صبح زود بیدار شی زمان بیشتری برای رسیدگی به کارهات داری پس میتونه تیکهای بیشتری جلوی کارهات بزنی. یا اینکه میتونی از آرامش اول صبح برای خالی کردن ذهنت استفاده کنی. شکی در اینها نیست. ولی اینکه برای موفق شدن حتما باید سحرخیز بود رو قبول ندارم. این جمله بیشتر برای کتابهای زرد و انگیزشی کاربرد داره تا دنیای واقعی.
سحرخیز باش تا کامروا شوی
فقط باید بدونیم که فرمول واحدی برای همه وجود نخواهد داشت و باید روتین مناسب خود را پیدا کنید